فارسی
سه شنبه 25 دى 1403 - الثلاثاء 13 رجب 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

بسوخت آخر جگرم ازحبیب چایچیان

بسوخت آخر جگرم، بگوی با من سخنی
دریغ منما پسرم، چرا دلم می‌شکنی؟

جهان همه رفته زهوش، منم سراپا همه گوش
مگر از آن لعل خموش، رسد بگوشم سخنی

تو صید خونین دهنی، تپیده در خون بدنی
تو میوه قلب منی، عقیق سرخ یمنی

مخور غم ای لاله عذار، خزان ندارد به تو کار
همیشه حسن تو بهار، گل بهشت عدنی

به باغ خلقت گل من، به زندگی حاصل من
زداغ همچون دل من، چراغ بیت‌الحزنی

بریزد اشک از بصرم که رفته عطشان پسرم
همه تویی در نظرم، همیشه در قلب منی

کند فغان طبع «حسان» که بر لب آب روان
تو را به لب آمده جان، تو تشنه دور از وطنی


منبع : حبیب چایچیان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

یا ابا عبداله الحسین از جواد حیدری
سحاب آرزو از حميد فرجي
بیهوده به گرد کعبه چرخیدن ها از مرتضی تاجیک
خوشه ی پروین از حسنا محمد زاده
اگر که باد مخالف کمی امان بدهد از مهدی رحیمی ...
عطشان ترین و خسته ترین رودها ،فرات از سعید ...
محرم آمد و بی تاب شد دل از یوسف شیردژم
لهجه خون از سیدحسن حسینی
خوشا از دل نم اشکی فشاندن از قیصر امین پور
روز عاشورا از ماموستا شیخ نافع مظهر

بیشترین بازدید این مجموعه

بیهوده به گرد کعبه چرخیدن ها از مرتضی تاجیک
از سوگ تو دفتر و قلم می سوزد از احمد رضا قدیریان
گوش کن این گوشه را از ساز من از احمد عزیزی
یا ابا عبداله الحسین از جواد حیدری
محرم آمد و بی تاب شد دل از یوسف شیردژم
بیابانی سراسر نیزه و تو... از سید حبیب نظاری
روز عاشورا از ماموستا شیخ نافع مظهر
سحاب آرزو از حميد فرجي
شعر شكست پيروز از حبيب چايچيان
لهجه خون از سیدحسن حسینی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^