فارسی
سه شنبه 02 مرداد 1403 - الثلاثاء 15 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

بسوخت آخر جگرم ازحبیب چایچیان

بسوخت آخر جگرم، بگوی با من سخنی
دریغ منما پسرم، چرا دلم می‌شکنی؟

جهان همه رفته زهوش، منم سراپا همه گوش
مگر از آن لعل خموش، رسد بگوشم سخنی

تو صید خونین دهنی، تپیده در خون بدنی
تو میوه قلب منی، عقیق سرخ یمنی

مخور غم ای لاله عذار، خزان ندارد به تو کار
همیشه حسن تو بهار، گل بهشت عدنی

به باغ خلقت گل من، به زندگی حاصل من
زداغ همچون دل من، چراغ بیت‌الحزنی

بریزد اشک از بصرم که رفته عطشان پسرم
همه تویی در نظرم، همیشه در قلب منی

کند فغان طبع «حسان» که بر لب آب روان
تو را به لب آمده جان، تو تشنه دور از وطنی


منبع : حبیب چایچیان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

باید آهی ...از سید اکبر میر جعفری
امشب سری به گوشه ی ویرانه می زنی ؟ از خلیل عمرانی
اشک امان نمی‌دهد گریه بغض سنگ را از کاظم رستمی
سنگین تـــــر از همیشه غمــی روی سینه ام ازسید ...
دامن خيمه به بالا بزن! از محمد فخارزاده
دگر چه باغ و درختی بهار اگر برود ازعلی محمد مو’دب
قمر منیر بنی ‏هاشم‏ از صامت بروجردی
دستهایت عشق را... از پروانه بهزادی آزاد
در این دیار هوای نفس کشیدن نیست از محسن عرب خالقی
میدان جنگ‏ از صابر همدانی

بیشترین بازدید این مجموعه

قمر منیر بنی ‏هاشم‏ از صامت بروجردی
سنگین تـــــر از همیشه غمــی روی سینه ام ازسید ...
دستهایت عشق را... از پروانه بهزادی آزاد
دگر چه باغ و درختی بهار اگر برود ازعلی محمد مو’دب
بحر طویل حضرت رقیه از غلامرضا سازگار
در این دیار هوای نفس کشیدن نیست از محسن عرب خالقی
اشک امان نمی‌دهد گریه بغض سنگ را از کاظم رستمی
امشب سری به گوشه ی ویرانه می زنی ؟ از خلیل عمرانی
باید آهی ...از سید اکبر میر جعفری
دامن خيمه به بالا بزن! از محمد فخارزاده

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^