فارسی
شنبه 06 مرداد 1403 - السبت 19 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

عطشان ترین و خسته ترین رودها ،فرات از سعید سلیمانپور ارومی

عطشان ترین و خسته ترین رودها ،فرات

واگو هر آنچـــه در دل تنگ است، یا فرات

زان ظهر آتش و عطش و خون سخن بگو

هستم به درد و داغ دلت آشنا، فرات

ای ردّ دردهـــــای زلال، اشک ماندگار

بر چهره ی   بلا  زده ی کربلا، فرات

از بسکه اشک ریخته شد در حکایتت

آب از سرت گذشت دگـــــر بینوا فرات

دستت به دست ماه منیری رسیده بود

دستی که  شد ز قامت آن مه  جدا، فرات

دیدی فرود ضربت شمشیر کینه را

بر دست غیرت  خلف مرتضی ،فرات

روحت به مشک بود و به دریا رسیده بود

سد شد مسیر و ریختی آخر کجا، فرات

دیدی شکسته کشتی آل نبی و بعد

گشتی محیط محنت و بحر بلا فرات؟

دیدم من  آنچه را که ندیدی ز داغ دوست

داغی که زد شرر به  دل  خیمه ها، فرات

آن صید دست و پا زده در خون حسین بود

من شاهد تلاطم خون خدا فرات

تابیدم و ز تاب من آن دشت تف گرفت

از تشنگان دشت نکردم حیا، فرات

خورشید خون گریست و مکثی غریب کرد

پهنای سرخی اش ز  افق بود   تا فرات

دلمویه های غربت او  ناتمام ماند

خورشید رفت و  دهشت  شب بود با فرات...


منبع : سعید سلیمانپور ارومی
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

به غربت حضرت رقیه(س)
حج تان باطل اگردر عرفاتم ننشینید ازمحمد حسین ...
گل های سرخ
ای شفای دردهای من حسین از سید حبیب حبیب پور
غوغای غم ازحبیب اللّه‏ چایچیان (حسان)
غفلت اگر که دامن ما را رها کند از جواد حیدری
احمد مشجری کاشانی «محبوب» یادگار حیدر
دست خالی از علی دهقانی
دیدی که چنین ز عشق پرپر زده‌ایم از امیر عاملی
تجسم نور از خدیجه پنجی

بیشترین بازدید این مجموعه

حج تان باطل اگردر عرفاتم ننشینید ازمحمد حسین ...
به غربت حضرت رقیه(س)

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^