شكر، سپاس گزارى در برابر نعمت است بدون توجه به مقام صاحب نعمت.
مدح، ستايش ممدوح است به خاطر جمال و كمالى كه دارد بدون توجه به نعمت و احسان او.
حمد، جامع معناى سپاس و مدح است، حمد يعنى سپاس گزارى در برابر تمام نعمت هاى داده شده و احسان و عنايت دوست، با توجه به مقام عالى او كه جامع تمام صفات كماليه است.
در اينجا هر شكر و مدحى چه با زبان بيان، چه با زبان وجود، مخصوص ذات با كمالى است كه مالك و تربيت كننده همه عالم هاست.
بايد حمد و ستايش را تنها براى مبدئى دانست كه لطف تربيتش سراسر جهان و همه موجودات را فرا گرفته، هر ناتوانى را توانا مى گرداند، هر بى جانى را جان مى بخشد و فراخور احتياجش ساز و برگ زندگى به او مى دهد و از آنچه هست برترش مى سازد، تا به جمال عقلش مى آرايد، آن گاه براى تكميل تربيت، پيغمبران و خردمندان عالى قدر را برمى انگيزد و شرايع و قوانين در جلو راهش مى گذارد و تربيت تكوين را با تشريع تكميل مى نمايد.
بدين جهت در قرآن كريم كه ظهور تربيت و اراده حق است، آيات تكوين و تشريع با هم آمده و همه را آثار قانون تربيت رب العالمين مى شمارد.
منبع : پايگاه عرفان