هنگامى كه كاروان حسين (ع ) تصميم گرفت مكه را به قصد كوفه ترك كند، روايت كننده مى گويد: چهل محمل را ديدم كه با پوشش كامل و موزون ، آماده كرده بودند تا بنى هاشم بانوان محرم خود را بر آنها سوار نمايند. به آن صحنه باشكوه مى نگريستم ، ناگاه ديدم از سراى حسينى جوانى بلند بالا و خوش چهره كه خالى بر صورتش بود، بيرون آمد و خطاب به بنى هاشم فرمود: (از من دور شويد). آنها دور شدند، آن گاه دو زن از سراى حسينى بيرون آمدند، در حالى كه ساير بانوان اطراف آنها را گرفته بودند. آن جوان خوش چهره ، محملى را آماده كرد و زانوى خود را خم كرد و در محضر امام حسين (ع ) آن دو بانو را با احترام مخصوص سوار محمل نمود. از يكى پرسيدم : اين دو بانو و آن جوان مه لقا كيستند؟ گفت : (آن دو بانو يكى زينب (س ) و ديگرى ام كلثوم است و آن جوان زيباروى ، حضرت عباس (ع ) مى باشد.)
آرى زينب (س ) با چنين عزت و شكوهى سوار محمل شده و به سوى كوفه روانه گرديد.
نویسنده: عباس عزيزى
منبع : 200 داستان از فضايل ، مصايب و كرامات حضرت زينب (ع)