الگوی زنان و مردان
اين ايام، به سيدهي زنان عالم و بانوي بزرگ تاريخ جهان ـ فاطمهي زهرا (عليهاالسلام) ـ متعلق است؛ آن زن نمونهيي كه حياتش با همهي كوتاهي و عمر او در عين جواني، الگويي براي همهي مردان و زنان غيور و مؤمن و مسلمانان و حتي مردم غير مسلماني كه با مقام آن بزرگوار آشنا باشند، است و ما بايد از زندگي آن بزرگوار درس بگيريم. قبلاً لازم ميدانم ضمن تسليت اين يادبود بزرگ غمانگيز و حزنآلود به همهي شما برادران و خواهران، به خاطر حضورتان و زحماتي كه متحمل شديد و از نقاط مختلف كشور تشريف آورديد و در اينجا گرد آمديد، تشكر كنم.
در زندگي زهراي اطهر (سلامالله عليها) يك نكته هست كه بايد به آن توجه كرد. البته، ما در تعريف مقامات معنوي آن بزرگوار وارد نميشويم و قادر هم نيستيم كه مقامات معنوي فاطمهي اطهر (عليها سلامالله) را بفهميم و درك كنيم. حقيقتاً در اوج قلهي معنويت انساني و تكامل بشري، فقط خداوند است كه چنين بندگاني را ـ و كساني كه همطراز آنها باشند ـ ميشناسد و مقام آنها را ميبيند. لذا فاطمهي زهرا را اميرالمؤمنين و پدر بزرگوار و اولاد معصومينش ميشناختند. مردم آن زمان و زمانهاي بعد و ما نيز در اين روزگار نميتوانيم آن درخشندگي و تلألوي معنويت را در آن بزرگوار تشخيص بدهيم. نور درخشان معنوي، به چشم همه كس نميآيد و چشمهاي نزديكبين و ضعيف ما قادر نيست كه آن جلوهي درخشان انسانيت را در وجود اين بزرگواران ببيند.
غیور در حوادث تلخ پس از پیامبر (ص)
بنابراين، در صحنهي تعريف معنوي فاطمهي زهرا ـ عليهاالسلام ـ وارد نميشويم؛ ليكن در زندگي معمولي اين بزرگوار، يك نكتهي مهم است و آن جمع بين زندگي يك زن مسلمان در رفتارش با شوهر و فرزندان و انجام وظايفش در خانه از يك طرف و بين وظايف يك انسان مجاهدِ غيورِ خستگيناپذير در برخوردش با حوادث سياسي مهم بعد از رحلت رسولاكرم (صليالله عليه و آله و سلم) كه به مسجد ميآيد و سخنراني و موضعگيري و دفاع ميكند و حرف ميزند و يك جهادگر به تمام معنا و خستگيناپذير و محنتپذير و سختيتحملكن است، از طرف ديگر. همچنين از جهت سوم، يك عبادتگر و بپادارندهي نماز در شبهاي تار و قيامكنندهي لله و خاضع و خاشع براي پروردگار است و در محراب عبادت، اين زن جوان مانند اولياي كهن الهي، با خدا راز و نياز و عبادت ميكند.
اين سه بعد را با هم جمع كردن، نقطهي درخشان زندگي فاطمهي زهرا (عليهاالسلام) است. آن حضرت، اين سه جهت را از هم جدا نكرد. بعضي خيال ميكنند انساني كه مشغول عبادت ميباشد، يك عابد و متضرع و اهل دعا و ذكر است و نميتواند يك انسان سياسي باشد. يا بعضي خيال ميكنند كسي كه اهل سياست است ـ چه زن و چه مرد ـ و در ميدان جهاد فيسبيلالله حضور فعال دارد، اگر زن است، نميتواند يك زن خانه با وظايف مادري و همسري و كدبانويي باشد و اگر مرد است، نميتواند يك مرد خانه و دكان و زندگي باشد. خيال ميكنند اينها باهم منافات دارد؛ در حالي كه از نظر اسلام، اين سه چيز با يكديگر منافات و ضديت كه ندارد؛ در شخصيت انسان كامل، كمك كننده هم است.
در عين حال، رابطهي معنوي و قلبي خودتان با خدا را از طريق عبادت و توجه و ذكر و حضور و معنويت و استمداد از خدا و توكل به او و انجام نوافل و فرايض خوب كنيد. اين سه بعد، انسان مسلمان را ميسازد. اسلام، اين را از ما خواسته است و اگر بپرسند: چگونه ميّسر است؟ پاسخ ميدهيم كه ما الگوهايي از جمله فاطمهي زهرا (سلامالله عليها) داريم.