
سرانجام شيطان با مريدان خود
- تاریخ انتشار: 3 آبان 1391
- تعداد بازدید: 1284
در اين آيه شريفه ، هشت مسأله را خدا درباره شيطان مطرح كرده است . روش و اخلاق او را بيان مىكند ، و همچنين وضع انسان را در قيامت در مقابل او توضيح مىدهد . مىفرمايد :
» وَ قَالَ الشَّيْطَنُ لَمَّا قُضِىَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَ عَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدتُّكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ مَا كَانَ لِىَ عَلَيْكُم مِّن سُلْطَنٍ إِلَّآ أَن دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِى فَلَا تَلُومُونِى وَلُومُواْ أَنفُسَكُم مَّآ أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَ مَآ أَنتُم بِمُصْرِخِىَّ إِنِّى كَفَرْتُ بِمَآ أَشْرَكْتُمُونِ مِن قَبْلُ إِنَّ الظَّلِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ «
وقتى كار از كار مىگذرد ، بعضىها مىگويند :
اين »قضى الامر « به اين معناست كه فساد اولين و آخرين رسيدگى شود و به پروندهها نمره دهند . شيطان در هر لباسى و شكلى كه بوده ؛ طاغوت ، فرعون ، دين ساز ، منحرف كننده ، هر كس كه بوده ، به مريدان و اقتداكنندگانش مىگويد :
» إِنَّ اللَّهَ وَ عَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ «
افعال در آيه ماضى است ، يعنى شيطان برنامههايى كه در دنيا بر انسان گذشته است بيان مىكند ؛ آن روزى كه در دنيا بوديد ، يقيناً هر وعدهاى را كه پروردگار به شما داد ، وعده حق و راست بود .
اگر به شما در دنيا اعلام كرد كه بعد از مرگ ، عالم برزخ و بعد از برزخ ، قيامت و دادگاه هست ، در قيامت ، ميزانِ سنجش ، صراط ، بهشت و جهنم هست ، تمام آنها درست بود :
» إِنَّ اللَّهَ وَ عَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ «
اين وعده خداست . من آمدم در برابر وعده خدا موضعگيرى كردم و به شما وعده دادم ، اما همه وعدههاى من دروغ ، پوك و پوچ بود .
من در دنيا به شما وعده دادم كه بعد از مرگ هيچ خبرى نيست ، گفتم : از بهشت و جهنم خبرى نيست ، اين قرآن نازل شده خدا نيست و دستنويس پيغمبر صلى الله عليه وآله است ، همه دروغ بود .
من شما را با وعدههاى دروغ خودم نسبت به وعدههاى پروردگار در شك و شبهه انداختم :
» إِنَّ اللَّهَ وَ عَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ «
از اين قسمت آيه معلوم مىشود كه هر كسى در برابر وعدههاى خدا در قرآن يا در زمان انبيا موضعگيرى كند ، شيطان است .
حدّ قدرت شيطان در گمراه كردن
جمله دوم آيه خيلى دقيق است :
» وَ مَا كَانَ لِىَ عَلَيْكُم مِّن سُلْطَنٍ «
درست است كه من شيطان بودم ، ولى من هيچ گونه تسلطى بر شما نداشتم . من قدرت پيدا نكردم كه شما را به گناه مجبور كنم ، چنين قدرتى به من نداده بودند .
از نظر تركيب ادبى آيه شريفه ، كلمه » سلطان « بدون الف و لام ، نكره در سياق نفى است و مفيد عموم . حرف » ما « نفى است و معناى آن اين است كه به مردم مىگويد :
من هيچ سلطهاى بر شما نداشتم . كار من اين بود كه :
» إِلَّآ أَن دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِى فَلَا تَلُومُونِى وَلُومُواْ أَنفُسَكُم «
من فقط بيان، قلم ، ماهواره ، فيلم و زبانى داشتم ، فقط شما را به انواع گناهان دعوت كردم . شما دعوت مرا اجابت كرديد .
اين گفتگوى ابن زياد روز قيامت با سى هزار نفر قاتل حضرت ابى عبدالله عليه السلام است . اين شيطان كوفه به اين سى هزار نفر مىگويد : من كه با اجبار شما را نبردم كربلا ، سى هزارنفرتان گوش نمىداديد من چه كار مىتوانستم بكنم.
اين گفتگوى رضاخان با ملت ايران ، به خصوص آن خانمهايى است كه بىحجاب شدند ، كه من فقط شما را دعوت به بىحجابى كردم ، مىتوانستيد گوش ندهيد . من سلطهاى بر شما نداشتم .
حرف شيطان در قيامت نيز همين است . راست مىگويد ، چون هيچ شيطانى به آدم سلطه ندارد . اين است كه در قيامت ، مجرمين نمىتوانند به پروردگار بگويند : به جاى ما ، گريبان شيطان را بگير . جريمهاى كه مىخواهى به ما بدهى ، به او بده . ما تقصيرى نداريم . نه ، تقصير مجرم ، اجابت دعوت است و اين تقصير كمى نيست . همه تقصير همين است.
من هيچ قدرتى بر شما نداشتم ، فقط شما را دعوت كردم ، گفتم : حضرت ابراهيم عليه السلام را در آتش بياندازيد ، مىخواستيد نياندازيد ، دعوت كردم كه سر حضرت يحيى عليه السلام را ببريد ، مىخواستيد نبريد .
دعوت كردم كه شب بيست و هفتم ماه مبارك رمضان ، قبل از افطار به سيد حسن مدرّس زهر بدهيد ، اگر ديديد نمىميرد ، عمامهاش را دور گردنش ببنديد و خفهاش كنيد ، مىخواستيد گوش ندهيد . چه سلطهاى من به شما داشتم ؟
اين است كه در قيامت ، هيچ مجرمى نمىتواند جرمش را به گردن شيطان بياندازد ، چون شيطان به خدا مىگويد : من فقط اينها را دعوت كردم ، مىخواستند گوش ندهند .