فارسی
سه شنبه 06 آذر 1403 - الثلاثاء 23 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

حضرت رضا (ع) و زيد النار

 

 

   

منابع مقاله:

کتاب   : تفسير حكيم جلد چهارم

نوشته : حضرت آیت الله حسین انصاریان

 

 

حسن بن موسى بغدادى روايت مى كند در شهر خراسان در محضر حضرت رضا (ع) بودم، آن حضرت با گروهى سرگرم سخن بودند در حالى كه زيد بن موسى برادرشان نيز حضور داشت، زيد با چند نفر از كرامت حسب و نسبش و ا ين كه ما چنين و چنانيم صحبت مى كرد و حالت افتخار و فخر بر ديگران داشت، او كسى بود كه در مدينه بر بنى عباس خروج كرد و تعدادى را به قتل رسانيد و خانه هاى بنى عباس را به آتش كشيد از اين جهت به او زيد النار مى گفتند، مأمون ارتش مجهزى براى مقابله با او فرستاد و نهايتاً به دست لشگريان مأمون دستگير و او را نزد مأمون آوردند، مأمون دستور داد او را نزد برادرش على بن موسى الرضا ببريد، وقتى او را به محضر حضرت رضا آوردند آن جناب خطاب به او فرمود:

اى زيد گفتار برخى از جاهلان كوفه تو را فريب داده كه مى گويند:

«ان فاطمة احصنت فرجها فحرم الله ذريتها على النار»

ولادت فرزندان فاطمه پاك و پاكيزه است، نهايتاً خدا ذريه او را بر آتش دوزخ حرام نموده است.

اى زيد اين مقام ويژه حسن و حسن عليهما السلام فرزندان بلا واسطه فاطمه زهرا است، اگر تو آلوده به عصيان و هر كار زشتى باشى و در قيامت وارد بهشت شوى، موسى بن جفعر بندگى كند، روزها را به روزه بگذراند، و شب ها را به عبادت صبح كند، او هم وارد بهشت شود، پس مقام تو برتر از موسى بن جعفر است!!

به خدا سوگند

«ما ينال احد ما عند الله الا بطاعة:»

يك نفر به رضايت حق و جنت پروردگار و مقام قرب نخواهد رسيد مگر به طاعت خدا و بندگى براى حق.

اگر فكر كنى با معصيت خدا و مخالفت با حضرت او به آن مقام مى رسى بد خيال و گمانى است، با توجه به اين كه زين العابدين (ع) فرمود: از براى نيكوكار ما دو پاداش و براى معصيت كار ما دو عذاب است.

زيد گفت: من برادر و پسر پدر شمايم، فرمود: آرى تو برادر منى تا زمانى كه خدا را اطاعت كنى.

نوح گفت: پروردگارا فرزندم از خاندان من است تو وعده نجات خانواده مرا دادى خطاب رسيد.

«انه ليس من اهلك انه عمل غير صالح»

او از خاندان تو نيست، او سرا پا عملى ناشايسته است.

حضرت حق به واسطه معصيت و طغيان پسر نوح، او را از خانوادگى نوح خارج نمود. «1»

صاحب مجمع البيان در پايان توضيح آيه شريفه تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ مى گويد: در آيه شريفه دليل واضحى بر عقيده طايفه مجبره است كه مى گويند: فرزندان بخاطر گناهان پدرانشان به عذاب دچار مى شوند، و همه گناهان ملت اسلام را به دوش كافران مى گذارند. «2»

 

خواب عجيب رسول خدا

در زمينه اين حقيقت كه عمل هر كسى و پاداش آن ويژه خود اوست، و ربطى به ديگران ندارد، و راهى براى بهره گيرى كسى از عمل كسى وجود ندارد، و آنچه موجب نجات يا هلاكت است عقيده عمل و اخلاق خود انسان است، و هر كسى در اين مرحله مستقل است رسول بزرگوار اسلام خوابى را ديده اند كه براى اصحاب نقل كرده اند.

ديشب خواب عجيبى ديدم، مردى از امتم را مشاهده كردم كه ملك الموت براى قبض روحش آمده بود، نيكى به پدر و مادرش آمد و ملك الموت را از او رد كرد، و مردى از امتم را ديدم كه عذاب قبر بر او گسترده شده بود، وضويش او را نجات داد، و مردى از امتم را ديدم كه شياطين گرداگرد او را گرفته و محاصره اش كرده بودند، ذكر خدا آمد و او را از ميانشان رهائى داد، و مردى از امتم را ديدم كه فرشتگان عذاب او را در ميان گرفته بودند، نمازش آمد و وى را از چنگ آنان نجات داد، و مردى از امتم را ديدم كه از شدت تشنگى زبان از دهان بيرون مى آورد، هر گاه به حوض آبى وارد مى شد او را از آب خوردن باز مى داشتند، پس روزه اش آمد و نجاتش داد، و مردى از امتم را ديدم كه مى خواست به حلقه حلقه پيامبران ملحق شود به هر يك نزديك مى شد او را ميراندند، غسل جنابتش آمد و از او دستگيرى كرده وى را در كنار من نشانيد، و مردى از امتم را ديدم كه از شش جهت در تاريكى بود وچهره اى حيرتزده داشت، حج و عمره اش او را از تاريكى بيرون آورده و در عرصه نور وارد كردند، و مردى از امتم را ديدم با اهل ايمان سخن مى گويد و آنان با وى سخن نمى گويند، صله رحمش آمد و گفت اى گروه مؤمنان با او سخن بگوئيد، و مردى از امتم را ديدم مى خواهد چهره اش را با دستش از شعله و شراره آتش حفظ كند در حالى كه امكان نداشت ولى صدقه اش آمد و ميان او و آتش و شعله اش مانع شد، و بر سرش سايه انداخت، و مردى از امتم را ديدم كه زبانيه آتش از هر جا او را گرفته اما امر به معروف و نهى از منكرش آمد و او را از چنگ زبانيه رهانيد و با فرشتگان رحمت قرارش داد، و مردى از امتم را ديدم كه به زانو در افتاده و ميان او و حضرت حق حجاب است، پس اخلاق نيك و حسنه اش آمد و او را از حجاب ميان خود و خدايش نجات داد، و مردى از امتم را ديدم پرونده اش از طرف چپ به پرواز آمد ولى خوفش از خدا آمد و آن را در طرف راست قرار داد، و مردى از امتم را ديدم كه ميزانش سبك است پس شتابش به كار خير آمد و ميزانش را از سبكى خارج ساخت، و مردى از امتم را ديدم لبه پرتگاه جهنم ايستاده دلهره اش از عظمت حق آمد و او را نجات داد، و مردى از امتم را ديدم به دوزخ افكنده مى شود اشك هاى ديدگانش از خوف خدا آمد و او را از دوزخ رهانيد، و مردى از امتم را ديدم بر صراط ايستاده و چون لرزش شاخه نخل مى لرزد، پس حسن ظنش به خدا آمد و او آرامش يافت و از صراط گذشت، و مردى از امتم را ديدم گاهى روى زانو راه مى رود و زمانى سينه خيز حركت مى كند و گاهى آويخته مى شود پس صلواتش بر من آمد و دستش را گرفته بپا داشت و با قدم هاى استوار از صراط عبور كرد، و مردى از امتم را ديدم كه به انتهاى درهاى بهشت رسيد ولى درها به رويش بسته شد، پس شهادتش به وحدانيت خدا آمد و همه درها را باز كرد و او را وارد بهشت ساخت. «3»

 

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- بحار ج 12، ص 66.

(2)- ج 1، ص 401.

(3)- روح البيان ج اول ص 301.

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

عوامل درون دینی دین گریزی
سند استخاره کجاست؟
دفاع عقلانی از ارزش های دینی
امام حسین علیه السلام، آموزگار آزادگی!
تفاوت نعمت و رزق و برکت
مسلم بن عقیل بن ابیطالب (علیه السلام)
منتقم آل محمد (صلي الله عليه وآله وسلم)
کارون عترت، زير سايه قران
مقتل امام حسین(ع)
تدبر در قرآن

بیشترین بازدید این مجموعه

آداب ولادت کودک
هفت نمونه‌ از احیای مردگان در کلام قرآن
ازدواج در اسلام‏
آثار ایمان به خدا در زندگی
گذری بر فضایل حضرت زهرا سلام الله علیها
"قرآن صاعد" یعنی چه؟
سوره ای از قران جهت عشق و محبت
کرامات و معجزات حضرت فاطمه زهرا (س) (2)
تفاوت نعمت و رزق و برکت
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^