فارسی
دوشنبه 05 آذر 1403 - الاثنين 22 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

پرداخت مال در راه خدا

 

منابع مقاله:

کتاب   : تفسير حكيم جلد پنجم

نوشته : حضرت آیت الله حسین انصاریان

 

خداوند مهربان از اين كه مردم فقط او را با نماز و روزه و حج و جهاد و ساير واجبات و مستحبات عبادت و بندگى كنند رضايت نداده، به مردم فرمان اكيد در بسيارى از آيات قرآن و به زبان پيامبر و ائمه دستور شديد داده كه با مال و ثروت خود از طريق زكات و خمس و انفاق و صدقه به انواع افراد مستحق حتى آنان كه هم كيش مؤمنان و مسلمانان نيستند كمك كنند، و مشكلات مشكل داران را حل كرده، و از مضيقه و سختى و پريشانى نجاتشان دهند، تا با خدمت به خلق عبادت رب كامل گردد، و شايسته رضايت و جنت حق شوند.

بعضى از موارد مالى مانند زكات و خمس از واجبات، و پارهاى از آنها مستحب و مستحن شمرده شده است

در اين بخش مسئله پرداخت مال در عين اين كه اصل مال مورد علاقه و محبت مردم است، و دل كندن از آن براى هزينه كردن در راه خدا و پرداخت به طوايفى مانند: اقوام، ايتام، مساكين، از راه ماندگان، سئوال كنندگانى كه از آبروى خود مايه ميگذارند، و در راه آزادى بردگان نوعى عبادت و از مصاديق خدمت به خلق، و گره گشائى از مشكلات آنان است مورد شرح قرار ميگيرد، تا به خواست حق در سطور بعد در رابطه با زكات و خمس بحث لازم بيايد.

قرآن مجيد به طور مكرر به انفاق يعنى پر كردن خلأ زندگى مشكل داران البته با توجه به اين كه مكلّف زكات و خمس واجبش را پرداخته اشاره ميكند و از مكلّف به تكاليف شرعيه ميخواهد كه به پرداخت زكات و خمس تنها قناعت نكند، بلكه از ثروتش تا جائى كه ميتواند در راه خدا بهره ببرد، و به ساختن قيامت آبادتر اقدام كند، و در اضافه كردن قروت و تكاثر با بخل ورزى از آن گول هواى نفس را نخورد، و به وسوسههاى شياطين آلوده به فريب نگردد، و در دام حركات و حالات ابليسى نيفتد.

فرار از انفاق و صدقه، و بخل ورزيدن از كمك و يارى به مردم در حقيقت شتاب گرفتن به سوى هلاكت به دست خويش، و محروم ماندن از رحمت و لطف و به ويژه محبت خداست، محبتى كه مشتاقانه نيكوكاران را در آغوش ميگيرد، به آيه زير با دقت كامل توجه نمائيد، تا اين حقايق براى شما روشن گردد:

وَ أَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ: «1»

و در راه خدا از ثروت خود انفاق نمائيد، [و با ترك اين كار پسنديده، يا خرج كردن مال در راه نامشروع ] خود را به هلاكت نيندازيد و نيكى كنيد كه بيترديد خدا نيكوكاران را دوست دارد.

يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ وَ الْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ: «2»

اى مؤمنان از آنچه به شما روزى كرده ايم انفاق كنيد، پيش از آن كه روزى بيايد كه در آن نه داد و ستدى است و نه دوستى و نه شفاعتى و فقط كافران و ناسپاسان ستم كارند.

آيه شريفه بخلورزان از انفاق را ناسپاسان ستمكار معرفى كرده، و اين دليل بر اين است كه هزينه كردن مال براى رفع مشكلات مردم نوعى شكر و سپاس، و نپرداختن آن نوعى ناسپاس و نهايتاً ستم كارى است.

وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ: «3»

و هر نفقهاى كه انفاق كرديد، و هر نذرى را كه بر عهده گرفتيد يقيناً خدا آن را ميداند، [در نتيجه فرمان بر را پاداش ميدهد، و ستمكار به آيات خدا و حقوق مردم را عذاب ميكند] و براى ستمكاران در قيامت هيچ ياورى نيست.

فَآتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَ الْمِسْكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ ذلِكَ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ: «4»

پس با توجه به فراخ بخشى خدا در مال و ثروتت حق اقوام و خويشان، و مسكين و در راه مانده را بده، اين انفاق براى آنان كه خوشنودى و رضاى خدا را ميخواهند بهتر است، و اينان كه از مال خود به بندگان خدا ميپردازند همان رستگارانند.

أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ: «5»

آيا مردم ندانستهاند كه فقط خداست كه توبه را از بندگانش ميپذيرد، و صدقات و مالى كه به مستحقان ميدهند از آنان دريافت ميكند؟ و يقيناً خداست كه بسيار توبه پذير و مهربان است.

قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْ ءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ: «6»

بگو: يقيناً پروردگارم روزى را براى هر كس از بندگانش بخواهد وسعت ميدهد و يا تنگ ميگيرد، و هرچه را انفاق كنيد «چه كم و چه زياد» خداوند عوضى را جايگزين آن ميكند، و او بهترين روزى دهندگان است.

حضرت باقر (ع) از پدرانش از على (ع) از رسول خدا روايت ميكند كه آن حضرت فرمود:

«قراءة القرآن فى الصلاة افضل من قراءة القرآن فى غيرالصلاة وذكرالله افضل من الصدقة والصدقه افضل من الصوم والصوم جُنه:» «7»

خواندن قرآن در نماز برتر از خواندن آن در غير نماز است، و ياد و توجه به خدا بهتر از صدقه است و صدقه از روزه «مستحبى» بهتر است و روزه سپرى در برابر آتش دوزخ است.

از اميرمؤمنان روايت شده:

«ان العبد اذا مات قالت الملائكه: ماقدم وقال الناس: ما اخر؟ فقدموا فضلًا يكن لكم، ولاتؤخروا كلّا يكن عليكم، فان المحروم من حرم خير ماله، والمغبوط من ثقل بالصدقات والخيرات موازينه، واحسن فى الجنة بها مهاده، وطيب على الصراط بها مسلكه:» «8»

انسان هنگامى كه ميميرد فرشتگان ميگويند براى آخرتش چه سرمايهاى پيش از خود فرستاد، و مردم ميگويند: از او چه مال و ثروتى باقى ماند، براى خود سرمايه پيش فرستيد تا پس از مردن از آن سود ببريد، و بار سنگين به جاى مگذاريد كه به زيان شماست، محروم كسى است كه از بهترين مالش يعنى مالى كه بايد هزينه خدا و رفع مشكلات مردم شود محروم بماند، و مورد حسرت مردم كسى است كه ترازوى اعمالش به صدقات و كارهاى خير سنگين باشد، و به آن خاطر آسايشگاهش در بهشت نيكو، و بر اثر صدقات و خيراتش به خوبى از صراط بگذرد.

اميرمؤمنان (ع) فرمود:

«ان فى الجنة لشجرة يخرج من اعلاها الحلل، ومن اسفلها خيل بلق مسرجة ملجمه ذوات اجنحة لاتروث ولابتول فيركبها اولياءالله فتطيربهم فى الجنة حيث شاؤا، فيقول الذين اسفل فهم:

يا ربنا مابلغ بعبادك هذه الكرامة؟ فيقول الله جل جلاله: انهم كانوا يقومون الليل ولاينامون، ويصومون النهار ولايأكلون، و يجاهدون العدو ولايجبنون ويتصدقون ولايبخلون:» «9»

در بهشت درختى است كه از بالاترين مرحله آن دُر و گوهر بيرون ميآيد، و از پائينترين بخش آن اسب خاكسترى رنگ خارج ميشود، اسبى زين كرده داراى دهنه بند، و صاحب بال، كه نه سرگين ميريزد و نه بول ميكند، اولياء خدا بر اين اسب سوار ميشوند و به هر جاى بهشت بخواهند پرواز ميكنند، آنان كه مقامى پائين تر از مقام اولياء الهى دارند از حضرت حق ميپرسند چه عملى اين بندگان والاى تو را به اين كرامت رسانيد؟ خداوند ميفرمايد: شب را به عبادت بر ميخاستند و نميخوابيدند، روز را روزه ميگرفتند و از خوردن امتناع ميكردند، با دشمنان ميجنگيدند و نميترسيدند، و از مال و ثروت خود صدقه ميدادند و بخل نميورزيدند.

از رسول خدا روايت شده:

«الا ومن تصدق بصدقة فله بوزن كل درهم مثل جبل احد من نعيم الجنة:» «10»

آگاه باشيد هر كس صدقهاى بپردازد، براى او از نعمتهاى بهشت به وزن هر درهمى مانند كوه احد است.

 

اثر مثبت صدقه

امام صادق (ع) ميفرمايد: عيسى روح الله به گروهى گذشت كه هلهله ميكردند: فرمود: اينان را چه شده؟ گفتند: فلانه دختر فلان شب گذشته هديهاى براى فلان بن فلان فرستاده، عيسى گفت امروز هى هى و هلهله ميكنند و فردا به عزا مينشينند، يكى از ياران گفت: چرا اى رسول خدا؟ فرمود براى اين كه همسر اين خانواده امشب از دنيا ميرود و به كام مرگ ميافتد، عدهاى گفتند خدا و رسولش در گفتار خود راست گويند و گروهى اهل نفاق گفتند فردا نزديك است يقيناً خبرى نخواهد شد.

چون صبح آمد، كنار آن خانه و نزديك آن قوم آمدند، مشاهده كردن اوضاع و احوال عادى است و حادثهاى پيش نيامده، به مسيح گفتند شما گفتى زن صاحب خانه ميميرد ولى نمرده! عيسى گفت: خدا آنچه بخواهد انجام ميدهد، سپس فرمود: به سوى آنان برويم، همه حركت كردند درحالى كه براى رسيدن به آن خانه از هم پيشى ميجستند، تا به درب خانه رسيدند و در زدند شوهر زن بيرون آمد، عيسى به او گفت براى من به خاطر ملاقات با همسرت اجازه بگير، شوهر به ميان خانه رفت و به همسرش خبر داد كه روح الله و كلمه خدا با گروهى درب خانه هستند، زن خود را در پوشش و حجاب قرار داد، آنگاه عيسى وارد خانه شد و به او گفت شب گذشته چه عملى انجام دادى، گفت: من شب گذشته جز آنچه شبهاى ديگر انجام ميدادم كارى انجام ندادم، هر شب جمعه سائلى بدون اين كه چيزى به طلبد خود را در معرض كار خير ما ميگذارد، و ما هم آنچه او را سير كند به او ميدهيم و قوت لازم را به او ميرسانيم، شب گذشته نزد من آمد، من سرگرم كارم بودم، و مشغلههاى گوناگونى براى خانواده داشتم، او وقتى از خانواده خيرى نديد فرياد زد كسى پاسخ نداد، دوباره فرياد زد ولى پاسخى نشنيد فريادش را مكرر كرد، وقتى صدايش را شنيدم به صورتى ناشناس برخاستم و همان گونه كه در شبهاى جمعه قوتى به او ميرسانديم قوتى به او رساندم.

عيسى فرمود از جاى نشستنت كناره بگير، ناگهان مارى خطرناك هم چون شاخه خار گازگيرنده از زير لباس زن در آمد و رفت، عيسى فرمود به خاطر كارى كه شب گذشته در حق آن سائل كردى، خدا اين خطر را از تو برگردانيد. «11» امام صادق (ع) فرموده:

«ان الرب تبارك وتعالى ينزل كل ليلة جمعه الى السماء الدنيا من اول الليل وفى كل ليلة فى الثلث الاخير وامامه ملكان ينادى: هل من تائب يتاب عليه، هل من مستغفر ليستغفر له؟ هل من سائل فيعطى سؤله، اللهم اعط كل منفق خلفا، وكل ممسك تلفا، فاذا طلع الفجرعاد الرب الى عرشه فقسم الارزاق بين العباد، ثم قال للفضيل بن يسار، يا فضيل نصيبك من ذلك و هو قول الله:» «21»

وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْ ءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ. «31»

خداوند تبارك و تعالى هر شب جمعه از اول شب فرمانش را به آسمان دنيا نازل ميكند و در هر شب در يك سوم پايان شب، و دو فرشته پيشاپيش فرمان خدا فرياد بر ميآورند:

آيا توبه كنندهاى هست كه تو او را بپذيرند، آيا آمرزش خواهى هست تا او را بيامرزند، آيا خواهندهاى هست تا خواستهاش را بدهند، خداوندا به هر انفاق كنندهاى در برابر مالى كه ميدهد جايگزينى عطا ميكند، و ثروت بخيل را به

ورطه نابودى بينداز، چون صبح طلوع كند، حضرت حق براساس فرمان روائى و حكومتش بر جهان هستى ارزاق را ميان بندگان تقسيم ميكند.

سپس حضرت صادق فرمود اى فضيل بن يسار نصيب تو از رزق تقسيم شده خداست كه فرمود:

آنچه را از چيزى در راه خدا انفاق كنيد او براى آن جايگزين قرار ميدهد و حضرت حق بهترين روزى دهندگان است.

در تفسير على بن ابراهيم قمى در مورد نزول آيات:

فَأَمَّا مَنْ أَعْطى وَ اتَّقى (5) وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى (6) فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى (7) وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى (8) وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى (9) فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى «14»

آمده است مردى از قبيله انصار درخت خرمائى را در محوطه خانه مردى از اهالى مدينه مالك بود، و گاه گاهى بدون اجازه صاحب خانه براى ديدن نخله خرما به خانه او ميآمد، صاحب خانه به رسول اسلام شكايت كرد، حضرت به مالك نخله فرمود: نخله خود را در برابر نخلهاى در بهشت به من بفروش گفت: نميفروشم، فرمود: در برابر باغى از بهشت به من بفروش گفت نميفروشم و از نزد رسول خدا بيرون شد، ابود حداح نزد مالك درخت رفت و آن را خريد، سپس به محضر پيامبر آمد و آن را به رسول خدا واگذاشت و گفت اين نخله در برابر آنچه به آن مرد وعده دادى و او نپذيرفت! حضرت فرمود: براى تو در بهشت باغها و باغهائى است. «15» حضرت صادق از پدرانش از رسول خدا روايت ميكند:

«ان المعروف يمنع مصارع السوء، وان الصدقه تطعى غضب الرب:» «16»

بى ترديد كار خير، انسان را از افتادن در افتادنگاههاى مصيبت بار مانع ميشود، و صدقه خشم خدا را فرو مينشاند.

از رسول خدا روايت شده:

«الخلق كلهم عيال الله فاحبهم الى الله عزوجل انفقهم لعياله:» «17»

همه خلق روزى خور خدا هستند، محبوبترين مردم نزد خداى عزوجل كسى است كه بيشتر به روزى خواران انفاق كند.

امام ششم از رسول خدا روايت ميكند:

«كل معروف صدقة، والدال على الخير كفاعله، والله يحب اغاثة اللهفان» «18»

هر كار خيرى صدقه است، دلالت كننده به خير مانند انجام دهنده خير است، و خداوند به فرياد اندوهگين رسيدن را دوست دارد.

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- بقره 195.

(2)- بقره 254.

(3)- بقره 270.

(4)- روم 38.

(5)- توبه 104.

(6)- سبا 39.

(7)- بصائر الدرجات 11.

(8)- بحار، ج 96، ص 114.

(9)- امالى صدوق 175.

(10)- بحار، ج 96، ص 115.

(11)- امالى صدوق 299.

(21)- تفسير قمى 541.

(13)- سبا 39.

(14)- ليل 5- 10.

(15)- تفسير قمى 728.

(16)- بحار، ج 69، ص 118.

(17)- قرب الاسناد 75.

 (18)- خصال، ج 1، ص 106.

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

مكتب حسينى
پیروزی قیام مردمی مختار
معنا و حقیقت ماه رمضان
سلوک از ماه رجب تا ماه مبارک رمضان
تجلی اوج معرفت الهی در دعای عرفه و واقعه عاشورا
جایگاه صبر و شکیبایی در روایات اسلامی-2
سه درسی که می توان از طبیعت بهار آموخت!
 راه محافظت از مال‏
گامی به سوی شناخت امام حسین علیه السلام
شباهت امام سجاد به حضرت علی علیهماالسلام

بیشترین بازدید این مجموعه

غیبت
آثار یاد خدا در زندگی
دو سفارش از امام حسن مجتبى علیه السلام
قابل توجه زنان آزاردهنده به همسر
آثار ایمان به خدا در زندگی
گذری بر فضایل حضرت زهرا سلام الله علیها
"قرآن صاعد" یعنی چه؟
سوره ای از قران جهت عشق و محبت
کرامات و معجزات حضرت فاطمه زهرا (س) (2)
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^