سخن گفتن از شخصيت هايى كه در راه زهد اسلامى، سير و سلوك خالص داشتند، كارى بس مشكل و امرى بس سخت است.
آنان كه در راه خدا از همه چيز و از خود گذشتند و خود را و آنچه داشتند، عاشقانه با خدا معامله كردند، زاهد حقيقى اند.
خود و آنچه در دست است، با كمال رغبت و در عين شوق با حضرت رب العزه معامله كردن، اوج زهد است.
زاهد واقعى كسى است كه نسبت به خود و به چيزى قايل به ملكيت نيست و خود و آنچه را در اختيار دارد، مملوك واقعى مالك حقيقى مى داند و خود و آنچه را موجود دارد، فقط مى خواهد در راه عشق او مصرف كند و بس.
در اين زمينه براى نمونه به يكى از شخصيت هاى صدر اسلام به نام حنظله كه حركتش از بستر عروسى به بستر شهادت بيش از چند ساعت طول نكشيد و اين حركت نشان دهنده كمال زهد و ايثار بود و نيز به شهداى گرانقدر و بى نظير عاشوراى شصت و يك كه در كنار امام عاشقان حضرت سيدالشهدا از همه چيز خود گذشتند و به زهد، آبرو دادند اشاره مى كنم.
اشاره به چهره هايى كه جز به حق فكر نمى كردند و جز براى حق نبودند و جز به حق تكيه نداشتند.
اشاره به آن انسان هاى والايى كه در تمام تاريخ حيات بى نظيرند.
اشاره به آن چهره هايى كه آبروى انسان و انسانيت اند و حقيقت به وجود آنان مفتخر است.
اشاره به آن مردان با فضيلتى كه روى تاريخ را سپيد كردند و محرك تمام حركت كنندگان در راه خدا شدند.
اشاره به آن عاشقانى كه جز حضرت محبوب را نخواستند و غير او را نديدند و از غير او نگفتند و جز در عشق او فانى نشدند و به لطف و كرم و رحمت او به بقا و ابديت رسيدند.
اينان جداً تشنه وصال بودند و خود و آنچه داشتند براى رسيدن به مقام قرب و وصل جانان، در طبق اخلاص گذاشتند.
دل زجان بر گير تا راهت دهند |
ملك دو عالم به يك آهت دهند |
|
چون تو برگيرى دل از جان مردوار |
آنچه مى جويى هم آنگاهت دهند |
|
گر بسوزى تا سحر هر شب چو شمع |
تحفه از نقد سحرگاهت دهند |
|
تا نگردى بى نشان از هر دو كون |
كى نشان آن حرمگاهت دهند |
منبع : پایگاه عرفان