گروهى در تاريخ حيات انسان بودند و هستند، كه جز به شكم و شهوت و ثروت و مقام فكر نميكنند، و براى رسيدن به اين اهداف شوم، با همه وجود حاضرند هر چيزى را وسيله و ابزار قرار دهند، و شعارشان اين است كه هدف وسيله را توجيه ميكند.
اينان هر زمان حس كنند تنها راه رسيدن به اهدافشان دين است، چهره ديندارى و اصلاح طلبى به خود ميگيرند و اگر بتوانند با آن چهره خود را به دين و دينداران نزديك نمايند نزديك ميكنند، و چون هيچ اعتقادى به دين ندارند به خاطر اين كه مبادا دين و دينداران مانع رسيدن به اهدافشان شوند، گام به گام و به تدريج در مقام تحريف معانى حقايق و احكام و تغيير برنامههاى دين، و حاكم كردن فرهنگ ابليسى بر ميآيند و از اين ناحيه خطرى سنگين و گاهى غير قابل جبران به دين و دينداران ميزنند!
اينان به قول معروف از زبان چرب و نرم، و بيان رسا، و خوب حرف زدن، و حرف خوب زدن برخوردارند و با اين هويت البته به عنوان مصلح امور مادى و دنيائى، و نظم دادن به امور، و ساختن زمينه رفاه براى جامعه اسلامى نه در جهت معنويت و آخرت كه اعتقادى به آن ندارند وارد گفتگو با پيامبر يا امام معصوم، يا اثر گذاران در جامعه ميشوند و به گونهاى سخن ميگويند كه اگر يارى خدا براى دفع آنان نباشد، مستمعان را از سخن آنان خوش آيد، و امكان تسليم در برابر نقشهها و خواستههاى آنان فراهم ميگردد.
زندگى شوم آنان محدود به غرائز بيمهار و شهوات نا معقول، و حسّ گرائى، و دنياطلبى است، ولى در زير زبانى كه در مهارت سخن گفتن، و جلب ديگرن كمنظير است پنهان هستند! و من الناس من يعجبك قوله فى الحياة الدنيا
چون اكثر مردم ميل و اراده و طبعشان نسبت به امور مادى و غرائز و شهوات از گرايش به امور معنوى شديدتر است، و اينان هم از اكثريت با اين اوصاف شناخت دارند و به عبارت ديگر مردم شناس و جامعه شناس ميباشند، اگر در بدنه زندگى مردم، و در چهار چوب حكومت اسلامى نفوذ كنند، و بر اثر بيان روشن و خوب حرف زدن و حرف خوب زدن، امورى را به دست گيرند آهسته آهسته زهر قتّال خود را به كام دين و دينداران خواهند ريخت، و آرزوهاى شومشان را جامع عمل پوشانيده، و ملت را از فيوضات الهيه و بهره ورى از نعمتها محروم خواهند ساخت.
اين بردگان هواى نفس، و گرفتاران اوهام شيطانى، و طاغوتهاى منافق براى به كرسى نشاندن سخن خويش و باز كردن راه براى ورود به حوزه دين و خيمه زندگى دينداران، پس از اعلام ايمان كه جز بازى زبانشان با كلمات پاك و مقدس نيست خدا را با مكر و فريبكارى و تقلب در گفتار شاهد ميگيرد كه ايمانى كه به زبان اعلام ميكند در حقيقت خبر از مايه صد در صد ايمانى قلب است، و ظاهر و باطنم يكى است و جز صدق و راستى و حقيقت و درستى به ميدان نياورده ام وَ يُشْهِدُ اللَّهَ عَلى ما فِي قَلْبِهِ. او براى جلب عموم مردم و به ويژه سردمداران امور به خويش خدا را گواه خود ميآورد، و از اين طريق جاى پاى وعدههاى خود را به مردم دائر بر اين كه دنيايتان را آباد ميكنم، وسائل رفاه را در هر زمينه فراهم ميآورم، برنامه ريزى درستى ارائه ميدهم محكم ميكند، در حالى كه چنين قصدى ندارد، بلكه جز فريب دادن جامعه و رسانيدن خودش به خواستههاى نامشروع و پليدش نظرى را دنبال نميكند و قلبش از حقايق ايمانى و ارتباط با قيامت خالى است، و بلكه از دشمنى شديد و بسيار سخت نسبت به پيامبر و امام معصوم و دين و دينداران پر است، وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ .
اينان منافقانى هستند نيكو سخن، زشت كردار، داراى منظرى جلب كننده، زبانى نرم و پشت هم انداز، ولى سيرتى ديو روش، و روحى دد منش، و قلبى سختتر از سنگ و دلى پر از كينه و دشمنى نسبت به دين و دينداران!
راستى زبان، در صورتى كه با قواعد الهى و احكام شرعى و برنامههاى انسانى كنترل و مقيد نباشد، چه جناياتى از آن سر ميزند؟
زبان با بيان رسا، صاحب طاغوتى و منافق خود را، مصلح و خيرخواه مينماياند، و طرف مقابلش را وادار به تسليم ميكند، و زمينه را براى محقق ساختن اهداف شوم و بنيان برانداز منافق را فراهم ميسازد.
زبان فريب ميدهد، حيله و مكر مينمايد، غش ميكند، تهمت ميزند، دروغ ميگويد، پشت هم اندازى به بازار ميآورد، حق را باطل، و باطل را حق جلوه ميدهد، ترور شخصيت ميكند، راه را براى منافق براى جنايات و ظلمش باز مينمايد، هزاران سر را به باد ميدهد، زمينه تلف شدن اموال را فراهم ميسازد، به تحريف و تغيير حقايق و احكام بر ميخيزد و ...
چه شگفت انگيز است كه دشمنان سوگند خورده اسلام و مسلمين، در عين كينه سخت و دشمنى شديدشان براى اصلاح برنامههاى دنيوى مسلمانان نقشه و طرح ميدهند و زير طرح و نقشه اين خائنان، هزار مكر و حيله و فريب و زمينه خيانت وجود دارد، البته فريب كارى اين حيوانات درنده اگر زمينه تحقق بيابند فقط در دنياست: و من الناس من يعجبك قوله فى الحياة الدنيا، آخرت كه روز كشف حقايق و آشكار شدن اسرار است راهى براى فريب و اثبات صدق مدعايشان ندارند.
اينان از آنچه نزد مسلمانان داراى ارزش است، و پيچيده به قداست است مانند سوگند به خدا سوءاستفاده ميكنند، تا نقشههاى خود را به مردم بقبولانند، ولى خداى مهربان در صورتى كه ملت شايسته رحمت و لطف باشد، شر آنان را دور ميكند، و پرده از نفاقشان برميدارد، و بر سر بازار زندگى كوس رسوائى آنان را به صدا درمى آورد، و نميگذارد به خواستههاى نامشروعشان برسند.
منبع : پایگاه عرفان