فارسی
چهارشنبه 03 مرداد 1403 - الاربعاء 16 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

ای کاش این غزل و غمش ابتدا نداشت از محمد رفیعی

ای کاش این غزل و غمش ابتدا نداشت

جغرافیا برای زمین کربلا نداشت

 

این شعر داغ زد به دلم تا نوشته شد

این بیتها مرا به چه رنجی که وا نداشت

 

فرمان رسیده بود کماندار را و بعد

تیر از کمان رها شد و طفلی که نا نداشت

 

قصد پسر نمود و به قلب پدر نشست

تیری که قدر یک سر سوزن خطا نداشت

 

اکنون حسین مانده که دیگر به پیکرش

جایی برای بوسه ی شمشیرها نداشت

 

بر سینه اش نشست و خنجر کشید و ... نه!!!

دیگر غزل تحمل این صحنه را نداشت

 

این جنگ و سرنوشت غریبش چه آشناست

قرآن دوباره جز به سر نیزه جا نداشت

 

تنها سه سال آه سه سال عمر کرده بود

اما کسی به سن کمش اعتنا نداشت

 

با چشمهای کوچک خود دید آنچه را

گرگ درنده هم به شکارش روا نداشت

 

پایان گرفت جنگ و به آخر رسید ... نه

این قصه از شروع خودش انتها نداشت


منبع : محمد رفیعی
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

تجسم نور از خدیجه پنجی
اشک گل کرد از علی انسانی
نخل های تشنه ازدوستعلی دهقان
شمع‌ها از پای تا سر سوخته از غلامرضا سازگار
شعر مرثیه انگلیسی جاستیس ا. د. راسل در عزای امام ...
نسیم و نیزه و آن گیسوی سبکبالت از یوسف رحیمی
تحليل ادبی خطبه حضرت زينب(س) در كوفه
نیستان درنیستان داغداری از غلامرضا کاج
شب قدر همه ی اهل ولا عاشوراست از مصطفی کارگر
با آسمان قسمت بکن بال وپرت را ازمریم حقیقت

بیشترین بازدید این مجموعه

دلم به ياد اسيران كربلا خون شد
اشک گل کرد از علی انسانی
بحر طویل حضرت رقیه از غلامرضا سازگار
نیستان درنیستان داغداری از غلامرضا کاج
تحليل ادبی خطبه حضرت زينب(س) در كوفه
نسیم و نیزه و آن گیسوی سبکبالت از یوسف رحیمی
دیدی که چنین ز عشق پرپر زده‌ایم از امیر عاملی
باز می جوشد جنون در باور اندیشه ها از زهرا فیض
دست خالی از علی دهقانی
شب قدر همه ی اهل ولا عاشوراست از مصطفی کارگر

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^