فارسی
دوشنبه 31 ارديبهشت 1403 - الاثنين 11 ذي القعدة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

این عطش چیست در آیینه ی رود افتاده ست از محمد حسین صفاریان

این عطش چیست در آیینه ی رود افتاده ست

داغ دریاست که برسینه ی رود افتاده ست

بوی تنهایی می آید ازاین جا فریاد

خبری نیست ازآن موی پریشان درباد

خبری نیست به جز کاکل آغشته به خون

دشت حیران شده ازبس گل آغشته به خون

سبزدرسبز گذشتند سواران غریب

سرخ درسرخ شکفته ست بیابان غریب

علم ازدست علم دار کنارافتاده ست

گیسوانش همه درخون وغبارافتاده ست

مثل گلبرگ که بردوش صبا خواهد رفت

عطر گیسویش ازاین دشت فراخواهد رفت

بعد از این دست من و دامن آن سروبلند

که سبکبارتر ازموج صداخواهد رفت

بعدازاین دریا درسوزعطش خواهد سوخت

رود تا می گذرد حنجره اش خواهد سوخت

«نفس باد صبامشک فشان خواهد شد

چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد»

بعدازاین کرببلا نیست بیابان عطش

«که زیارتگه رندان جهان خواهد شد»

چون غباری که ازاین قافله برمی خیزد

مشک لبریزعطش خاک به سرمی ریزد

مشک لب تشنه به دستان جدامی نگرد

بیرقی سبزبه چشمان خدا می نگرد

دشت سرشارقنوت است وسراپاخورشید

مات ومبهوت به این حال دعا می نگرد

ای که درحنجره ات عشق به فریاد آمد

«درنمازم خم ابروی توبا یاد آمد»

ای غبار قدمت سرمه ی چشمان جهان

وی دمادم نفس سوخته ات جان جهان

«شاه شمشادقدان خسروشیرین دهنان

که به مژگان شکنی قلب همه صف شکنان

باصبا درچمن لاله سحرمی گفتم

که شهیدان که انداین همه خونین کفنان»

 

 

 


منبع : محمد حسین صفاریان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

هر که پیمان با هوالموجود بست از اقبال لاهوری
مشکانه از قادر طراوت پور
داغ عطش‏ از سید مهدی حسینی قمی
همواره تجّسم قیام است حسین (ع) از معصومه جمهوری
نور خدائي از نادر بختياري
عصر عاشورا کنار خیمه‌های سوخته از محمود اکرامی ...
باران خنجر فرو ریخت، خون تا فراسو شتک زد از ناصر ...
وصیت نامه از مریم حقیقت
در سرش طرح معما می کرد ازاحسان محسنی فر
ماه خندان از علی ‏اکبر خوشدل تهرانی‏

بیشترین بازدید این مجموعه

ماه خندان از علی ‏اکبر خوشدل تهرانی‏
لاله عباسي از بيژن ارژن
عصر عاشورا کنار خیمه‌های سوخته از محمود اکرامی ...
مشکانه از قادر طراوت پور
وصیت نامه از مریم حقیقت
اشعار اقبال لاهوری در مدح امام حسین(ع)
هدف تیر بلا تا گلوی اصغرشد از عباس خوش عمل
باران خنجر فرو ریخت، خون تا فراسو شتک زد از ناصر ...
دشتِ عطش از مهدى خليليان
هر که پیمان با هوالموجود بست از اقبال لاهوری

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^