فارسی
يكشنبه 04 آذر 1403 - الاحد 21 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 1
100% این مطلب را پسندیده اند

ميهمان نوازي پيرزن

ميهمان نوازي پيرزن

ابوالحسن مدايني مي گويد: امام حسن و امام حسين عليه السلام و عبدالله بن جعفر به قصد زيارت خانه خدا رهسپار شدند. در بين راه تمام زاد و توشه ي آن ها که بر شتري حمل مي کردند از بين رفت و گرسنه و تشنه و بدون توشه به راه خود ادامه دادند تا به خيمه پيرزني رسيدند و از او کمک خواستند. پيرزن در جواب آن ها گفت: غير از يک گوسفند که در پيش من است چيز ديگري ندارم، اگر مي خواهيد آن را بکشيد تا براي شما طعامي آماده کنم. آن ها آن گوسفند را کشتند و پيرزن از گوشت آن گوسفند طعامي آماده کرد و ايشان از آن طعام خوردند و سير شدند، سپس کمي استراحت کردند و بعد از رفع گرسنگي و تشنگي براي سفر آماده شدند. قبل از حرکت به پيرزن گفتند: ما از قبيله قريش هستيم و از مدينه جهت زيارت به مکه حرکت مي کنيم، اگر سلامت به ديار خود برگشتيم، پيش ما بيا تا به تو احسان و نيکي کنيم. آن گاه خداحافظي کردند و به راه خود ادامه دادند. 

بعد از مدتي آن پيرزن که به اتفاق همسرش زندگي مي کرد و براي گذران زندگي و معاش خود پشکل شتر به مدينه برده و مي فروختند و خيلي محتاج و تنگ دست شدند و براي رفع احتياج خود به طرف مدينه حرکت کردند. 

يک روز پيرزن به همراه شوهرش از کوچه هاي مدينه مي گذشتند، حضرت امام حسن عليه السلام که جلوي خانه ي خود ايستاده بودند، آن زن را شناختند و غلام خويش را دنبال آن ها فرستادند تا آن پيرزن را نزد ايشان بياورد. وقتي حضرت با آن زن رو به رو شد، فرمود: يا امة الله! آيا مرا مي شناسي؟ پيرزن گفت: نه! حضرت فرمودند: من آن کسي هستم که روزي مهمان تو بودم و تو با شير و گوشت گوسفندت از ما پذيرايي کردي. پيرزن گفت: پدر و مادرم فداي شما باد! آن گاه آن حضرت، وضع و حال آنان را جويا شدند و هنگامي که به تنگ دستي آنان پي بردند، دستور دادند هزار گوسفند براي آنان خريدند و هزار دينار اشرفي نيز به آن پيرزن دادند و غلام خود را همراه آن پيرزن و شوهرش نزد برادرش امام حسين عليه السلام فرستادند. وقتي آنان نزد امام حسين عليه السلام آمدند، حضرت از آن ها پرسيد: برادرم با شما چگونه رفتار کرد؟

پيرزن گفت: ايشان هزار گوسفند و هزار دينار اشرفي به ما عطا فرمودند. پس امام حسين عليه السلام نيز مانند برادرش، هزار گوسفند و هزار دينار اشرفي به آن ها عطا فرمود و آن گاه آن زن و شوهر با شادماني و دستي پر به ديار خود شتافتند. ( کشف الغمه، ج 2، ص 133. )


منبع : کرامات حسينيه و عباسيه ؛ موسي رمضاني‏پور نوبت چاپ: هفتم تاريخ چاپ: زمستان 1386 چاپ: محمد (ص) ناشر: صالحان صفحات 51 تا 53
0
100% (نفر 1)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

قهرمانى عظيم حسين (ع)
امام حسين او را از عذاب نجات داد
بي احترامي به تربت کربلا
سخاوت طبع حسينى
حسين را ديدم، شيعه شدم
ظهور صفات اسلامى
مسلمان شدن به برکت خاک کربلا
عيد و لباس بهشتى
عفو حسينى
هدف آفرينش

بیشترین بازدید این مجموعه

ظهور صفات اسلامى
سخاوت طبع حسينى
قهرمانى عظيم حسين (ع)
داستان هايى از فضيلت زيارت امام حسين (ع)
عيد و لباس بهشتى
خواب امام حسین(ع) در راه كربلا
مسلمان شدن به برکت خاک کربلا
بي احترامي به تربت کربلا
امام حسين او را از عذاب نجات داد
حسين را ديدم، شيعه شدم

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^