مرحوم ميرزا حسين نوري رضي الله عنه مي فرمايند: عالم بزرگوار شيخ جعفر شوشتري براي من نقل فرمودند: در اوايل تحصيل ديني و در ايام تبليغ به وطن خود مراجعت کردم و به تبليغ دين مقدس اسلام مشغول شدم. در آن روزها به موعظه و مصائب ائمه عليهم السلام تسلط کافي نداشتم و روي منبر در ماه رمضان از کتاب تفسير صافي و در ايام محرم از کتاب روضةالشهداي ملاحسين کاشفي استفاده مي کردم و از روي آن ها براي مردم صحبت مي کردم؛ ولي نمي توانستم سوزي در دل مردم بيندازم و آن ها را به گريه درآورم تا اين که مدتي گذشت و ماه محرم نزديک شد. شبي با خود گفتم: تا کي بايد «ملا کتابي» باشم، در فکر چاره برآمدم که چه کنم از بردن کتاب روي منبر بي نياز شوم، در همان حال به خواب رفتم. در عالم خواب، امام حسين عليه السلام و ياران آن حضرت را ديدم که وارد سرزمين کربلا شدند و خيمه ها را برپا کردند و دشمن هم در مقابلشان صف آرايي کرد. شيخ جعفر شوشتري فرمودند: وارد خيمه امام حسين عليه السلام شدم و بر آن حضرت سلام کرد. حضرت امام حسين عليه السلام مرا نزديک خود نشاند و به حبيب بن مظاهر فرمود: فلاني مهمان ما است، ما آب نداريم تا از او پذيرايي کنيم، فقط مقداري آرد و روغن داريم، برخيز و با آن، غذايي آماده کن و نزد مهمانمان حاضر کن. حبيب بن مظاهر غذايي آماده کرد و پيش من گذاشت، چند لقمه از آن غذا خوردم و به خواب رفتم، يک لحظه احساس کردم به اين امور الهام شدم تا اين که روز به روز اين قدرت در من زيادتر شد و در مقام وعظ و خطبه به بالاترين مقصد رسيدم.
مرحوم شيخ جعفر شوشتري از يگانه مجتهدان نام آور شيعه شد که منبرهاي ايشان بسيار جذاب و شنيدني و مورد توجه خاص و عام قرار گرفت و نفس مسيحايي و بيان گرم ايشان افراد زيادي را از خواب غفلت بيدار کرد. ( دارالسلام، ج 2، ص 314. )
منبع : کرامات حسينيه و عباسيه ؛ موسي رمضانيپور نوبت چاپ: هفتم تاريخ چاپ: زمستان 1386 چاپ: محمد (ص) ناشر: صالحان صفحات 74 و 75