فارسی
دوشنبه 03 دى 1403 - الاثنين 20 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

شب بود و من به مطبخ آن خانه آمدم

شعری از نادر بختیاری تقیم نگاه مخاطبان می گردد.
شب بود و من به مطبخ آن خانه آمدم

شب بود و من به مطبخ آن خانه آمدم 

مطبخ نه،سوی راز نهانخانه آمدم 

دیدم که نور می زند از دخمه ای برون 

دل خسته ام کشاند به دنبال رد خون 

خون در میان نور چه می کرد؟یا علی«ع »

خورشید در تنور چه می کرد؟یا علی «ع »


منبع : نادر بختیاری(کیهان 6/5/73).
  • کربلا
  • شعر
  • 0
    0% (نفر 0)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    تحليل گفتمان ادبي خطبه هاي حضرت زينب(س)
    مصطفی قاضی نظام «قاضی» درگاه عباس‏
    اشک امان نمی‌دهد گریه بغض سنگ را از کاظم رستمی
    زن ، رشک حور بود و تمنای خود نداشت از افشین علا
    هرتـیـر کـه بـر مشک و تـنـت می کـارنـد از عباس ...
    تضمين غزل حافظ ازمرحوم چلويي
    باده ی عشق تو همجنس شراب عطش است از محمّد بهرامی ...
    سر بریدند آسمان را در زمین از افشین یداللهی
    ای سرکه بود بار غمت بر دوشم از سید رضا موءید
    دلم دریای خون است و تباهی از حجت اله بخشوده

    بیشترین بازدید این مجموعه

    مصطفی قاضی نظام «قاضی» درگاه عباس‏
    تضمين غزل حافظ ازمرحوم چلويي
    تحليل گفتمان ادبي خطبه هاي حضرت زينب(س)
    زن ، رشک حور بود و تمنای خود نداشت از افشین علا
    اشک امان نمی‌دهد گریه بغض سنگ را از کاظم رستمی
    فقط آنان که هم آیین یاسند از عبدالرحیم سعیدی راد
    هرتـیـر کـه بـر مشک و تـنـت می کـارنـد از عباس ...

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^