در زمان حكومت عباسيان و عصر وزارت برامكه [1]، جمعيت ايرانيان در شهر بغداد زياد شده بود. دولت در دست ايرانىها بود و آنها با اينكه در منطقهاى عربى زندگى مىكردند، عادات و رسومشان را تعطيل نكرده بودند. از جمله اينكه مراسم عيد نوروز را برگزار ...
با زبان گفت: ای سخن گستر زبان
من چو افتادم حسینم را بخوان
تا دم آخر مگر بینم رخش
توشه بردارم ز روی فرخش
باش اندر نزد آن شاه زمن
ترجمان حال و احساسات من
گر نبودم طاقت برخاستن
خواه از او عذر جسارتهای من
تا نگردد خاطرش آشفته ...
هنگام استجابت یک انتخاب بود
گویی جهان مشوّش و در التهاب بود
نوبت به سر کشیدن قالو بلی رسید
یکسر بلی بلی قدحش پر شراب بود
از آسمان ندا که رها این پیاله را
امّا دوباره پاسخ قبلش جواب بود
یک یا لطیف گفتُ نمازش اقامه بست
نیّت شفاعتی که به یوم الحساب ...
شب بود و من به مطبخ آن خانه آمدم
مطبخ نه،سوی راز نهانخانه آمدم
دیدم که نور میزند از دخمهای برون
دل خستهام کشاند به دنبال رد خون
خون در میان نور چه میکرد؟یا علی«ع»
خورشید در تنور چه میکرد؟یا ...
حبیب چایچیان متخلّص به «حسان» سال ۱۳۰۲ در تبریز دیده به جهان گشود. او نخستین شعرش را در پانزده سالگی سرود و پس از اولین سفرش به کربلا، طبع شعر خود را وقف چهارده معصوم (علیهمالسلام) کرد. او محضر علّامه امینی و علّامه عسکری را درک کرده بود و علّامه ...
ظهرعاشورا حسین بن علی یاور نداشت
یاوری دیگر از آن یاران نام آور نداشت
بهر جانبازی نشان از قاسم و جعفر نبود
خسرودین عون و عباس و علی اکبر نداشت
بانگ هل من ناصرش راهیچکس پاسخ نگفت
ناصر دین پیمبر ناصری دیگر نداشت
با دلی سرشار غم قنداقهی اصغر ...
فردوسى، سعدى، حافظ، عنصرى، عسجدى، فرخى، ناصرخسرو، باباطاهر، سنايى، خاقانى، قاآنى، رشيدالدينوطواط، مسعودسعدسليمان، سيدحميرى، دعبل، فرزدق، و هزارها نفر ديگر در فنون مختلف معمارى، نقاشى، خط، تذهيبكارى و كاشىكارى كه اگر بخواهيم هر كدام را ...
ابراهیم بن عباس مى گوید: من هرگز ندیدم حضرت رضا(علیه السلام) به كسى ظلم كند یا سخن كسى را قطع نماید یا حاجت كسى را در صورت قدرت رد كند یا در مجلسى پاهاى خود را دراز كند یا به نشانه بى احترامى نسبت به كسى، تكیه دهد یا بندههاى خود را ناسزا گوید یا آب ...
حوزه - شماره 39
سرمقاله
خفتگان , در رویای سرد بودند و بیداران بر فرازدار, خموش , آن سر بر[ نی] ,[ سرنی] را بازگو کرد و آتش بر خرمن فکند واز هزاران جدایی نالید که ازاصل شریعت , رو داده بود.
آن کاروان آغشته به خون ,از غم هزاران ساله سخن می ...
ماه من تابید و شد تابان رخ خورشید از او
نازم آن ماهی که خورشید فلک تابید از او
روز بسیار است و شب در گردش خورشید و ماه
کز افق گوید نشان ماه یا خورشید از او
نازم آن روزی که در تاریخ ایام بزرگ
در تجلی ماه از او خورشید از او ناهید از او
تا بدانی روز ...
«بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین الصلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب إلهنا و طبیب نفوسنا أبی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین».
جایگاه شعر در ثبت وقایع
در همه ملتها ...