پدید آورنده : فاطمه عامری مهر ،
«لقد خَلَقنَا الانسانَ فی اَحسَنِ تَقویم؛
قطعا ما انسان را در بهترین ترکیب آفریدیم».(سوره ی تین، آیه ی 4)
لغت نامه دهخدا، تفریح: سرگرم شدن، شادمان کردن.
قاموس قرآن، فرح: شادی، شادی توأم با تکبر،سرور، در شادی ممدوح به کار می رود، ولی فرح در شادی مذموم که موجب تکبّر است. سرور از تفکر ناشی است و فرح از قوه ی شهوت.
مفردات راغب، فرح: به معنای گشادگی دل است به وسیله لذتی زودگذر که بیشتر در لذت های بدنی است.
واژه فرح به معنی خرسندی و خوشحالی است. فرح یک نوع ابتهاج روحی و انبساط قلبی است که مایه سرور و خوشحالی در وجود انسان می شود، و این یک معنی وسیع و مفهوم کلی دارد، گاهی معلول مادیات است و گاهی معلول معنویات. شادی در قرآن جایگاه خاصی دارد و به گونه های مختلف مورد تأیید است. اما نه شادی بیهوده و عبث؛ بلکه شادی توأم با اهداف الهی و انسانی. آیات در مورد شادی و تفریح دو دسته اند:
دسته ای از آیات مؤمنان را دعوت به شادی نموده است:
«قل بفضل اللّه و برحمته فبذلک فلیفرحوا هو خیر مما یجمعون»
«(ای رسول) به خلق بگو که شما باید منحصراً به فضل و رحمت خداوند شادمان شوید(و به نزول قرآن مسرور باشید) که آن مفیدتر از ثروتی است که برای خود اندوخته می کنید». (سوره ی یونس، آیه ی 58)
وسایل شادی در دنیا زیاد است هر کس با یک نوع وسیله و سرگرمی شاد و خرم است. جمعی با درهم و دینار، گروهی با صنایع، جمعی با انصار، فرقه ای با اهل و اولاد، برخی با دامداری و کشاورزی، یکی به جمال و دیگری به کمال و آن دیگر … که به آن شاد و فرحناکند.
«اذ قال له قومه لا تفرح انّ اللّه لا یحبّ الفرحین؛
به خاطر بیاور هنگامی که قوم قارون به او گفتند؛ این همه شادی مغرورانه مکن که خداوند شادی کنندگان مغرور را دوست نمی دارد».(سوره ی قصص، آیه ی 76)
فرح بی اندازه چون آخرت را از یاد می برد، قهراً طغیان می آورد و به همین دلیل در آیه ی شریفه از آن نهی شده است.
«ذلکم بما کنتم تفرحون فی الارض بغیر الحق و بما کنتم تمرحون».(سوره ی غافر، آیه ی 75)این به خاطر آن است که به ناحق در زمین شادی می کردید و از روی غرور و مستی به خوشحالی می پرداختید. در آیه بالا می فرماید:چون دلهایتان شیفته ی لذات دنیا و زینت آن بود و با هر حقی که مخالف باطل شما بود دشمنی می کردید و در ادامه آنان را به جهنم می خواند. آنجا که از شادی مذمت شده، به جهت همراه بودن آن با گناه، غفلت و فساد است.
در روایات نیز بر تفریح سالم تأکید شده است.
حضرت رسول(ص) می فرمایند:
«تفریح کنید و بازی کنید؛ زیرا دوست ندارم که در دین شما خشونتی دیده شود».1
امیر مؤمنان علی(ع) فرموده اند:
«شادی نفس و وجود را انبساط می دهد و محرک نشاط می گردد».2
رسول اکرم(ص) در وصایای خود به علی(ع) فرمودند:«سزاوار نیست انسان عاقل به سفر برود مگر برای سه منظور یا برای تجارت و تحصیل درآمد و اصلاح معاش یا برای نیل به کمالات معنوی و تعالی روح و ذخیره ی معاد یا برای تفریح و تفرّج و جلب لذائذ مباح».3
با تدبر و تفکر در آیات و روایات روشن است که هستی و جهان برای این آفریده شده است تا بشر آسوده خاطر و با آرامش و راحتی به پرستش خدای بپردازد. و دردها و فقرها و ستم ها او را از مسیر اصلی که قرب به خدا و رسیدن به بارگاه خداوندی است، باز ندارد.
در وجود آدمی کاملاً محسوس است که محبت و عشق کلیه کشش های او را تشکیل می دهد یکی از مظاهر این غریزه، میل به زندگی اجتماعی است که در نهاد وی نهفته شده است و هنگامی که این غریزه با اختیار و آزادی جمع شود دو چیز متضاد با هم تلفیق می گردد از یک طرف آزادی، او را به هر سو می کشاند و از طرفی اجتماع او را محدود می کند و نتیجه آن می شود که باید اعتدال و میانه روی را در همه امور مراعات نماید.
در کتاب شریف نهج البلاغه آ مده است:
مؤمن در برنامه های زندگی سه زمان مشخص دارد:
«زمانی که در نیایش با پروردگارش می گذرد، زمانی را که باکارکردن برای ترمیم زندگی خویش می کوشد و زمانی که نفس را با لذاتی که مشروع و زیباست تنها و آزاد می گذارد».4
پس تفریح مشروع، یکی از نیازهای طبیعی بشر است و یک نظام اجتماعی باید برای ارضای این خواسته طبیعی فکری بکند، اسلام دین نشاط است.
از انسان خداشناس انتظار می رود، حتی در اوقات فراغتش نیز نباید جهت گیری الهی خویش را کنار بگذارد. هر چند بخشی از اوقات فراغت، صرف لذت می شود، اما در این مورد نیز نیت الهی فاعل عمل، متضمّن جهت گیری الهی گذراندن اوقات فراغت است.5
تفریح باعث افزایش قابلیت های ذهنی و جسمی فرد می شود. در هنگام تفریح، فکر راحت تر کار می کند و می تواند به امور جدید بپردازد و قابلیت های خود را بروز دهد؛ زیرا در آن هنگام فرد در فشار نمی باشد، بلکه به میل خود به تفریح مورد علاقه پرداخته، پس ذهن، آمادگی فعالیت دارد.
در پرتو تفریح سالم خشونت نیز در جامعه کاهش می یابد: زیرا هنگامی که افراد دچار فراغت و بیکاری می گردند و در کنار آن برنامه ای صحیح برای پر کردن آن اوقات ندارند.دست به اعمال غیرعادی و خشونت آمیز می زنند، ولی اگر بتوانند به امور تفریحی مناسب و مورد رضایت خاطر خود بپردازند، دیگر جایی برای بروز خشونت و درگیری باقی نمی ماند.
این نکته نیز قابل تأمل و توجه است که در اسلام، تا آنجا به مسأله ی تفریح سالم اهمیت داده شده که یک سلسله مسابقات حتی با شرط بندی را اجازه داده است که در پاره ای از این مسابقات پیامبر(ص) ـ شخص اول اسلام ـ داوری و نظارت می فرمودند: حتی گاه شتر مخصوص خود را برای مسابقه سواری در اختیار یاران می گذاشتند.
تفریحات سالم انواع گوناگونی دارد، از جمله : معاشرت و صله رحم است، در روایات ما خوشحال کردن برادر مؤمن، از کارهای ارزنده شمرده شده است.
امام رضا(ع) می فرماید:
به دیدن یکدیگر روید تا یکدیگر را دوست داشته باشید و دست یکدیگر را بفشارید و به هم خشم نگیرید».6
حضرت امیر(ع) می فرماید:
«در برخوردهایتان شادی را آشکار کنید».7
مراسم مذهبی که با مکتب و اهل بیت(ع) پیوند دارد، باید به شکلی باشد که بتواند ضمن پدید آوردن شادی، فرهنگ آنان را ترویج کند.8
یکی از مناسب ترین تفریحات سالم مسافرت است.زمانی دیدار اقوام و دوستان،گاهی تفریح و گردش و فراموش کردن اندوه ها،و زمانی دیگر مشاهده آثار و ابنیه تاریخی و زیارت اماکن و قبور متبرکه مطرح می شود.9
قرآن کریم در آیاتی ضمن مذموم شمردن رهبانیت و عزلت طلبی، انسان را دعوت به زندگی و حضور در جامعه نموده و امر به گردش در زمین و آسمان ها می کند.
«أو لم ینظروا فی ملکوت السماوات و الارض و ما خلق اللّه من شی؛آیا در پادشاهی آسمان ها و زمین و هر آنچه در آن آفریده شده نظر نمی افکنند؟».(سوره ی اعراف، آیه ی 185)
درباره ی سیر روی زمین در قرآن بسیار سفارش شده و 14 آیه یا مستقیماً امر به گردشگری می فرماید، و یا با طرح سؤالاتی مانند:«افلم یسیروا فی الارض» که پند و اندرز و مسائل اعتقادی در آن مطرح می گردد.
«فسیحوا فی الارض اربعة اشهر؛چهار ماه در این شهر مهلت دارید که بگردید».(سوره ی توبه، آیه ی 2)
نکته ی جالبی که در«فسیروا فی الارض» نهفته این است که گردشگری همراه با آرامش و اندیشه است.
و پیامبر(ص) می فرماید:
«سفر کنید تا تندرست شوید و غنیمت یابید».10
تفریح و بازی در مورد کودک اهمیت بسزایی دارد؛ زیرا نخستین دوره ی رشد انسان، دوران کودکی است که توأم با بازی است. در این دوره، خداوند برای آموزش و فراگیری، علاقه ی شدیدی همچون بازی و تفریح را در نهاد آدمی قرار داده، تا در ضمن بازی و تفریح کارهای بزرگترها را تقلید کند.
بازی و تفریح عقل اجتماعی کودکان را رشد و پرورش می دهد و این امکان را برای آنان فراهم می سازد، تا با حلّ کردن مشکلاتی که در طول بازی با آن برخورد می کنند، برای حلّ کردن مشکلات دوران بعد آماده شوند.11
و براساس همین خواسته و نیاز درونی بود که برادران یوسف به پدر گفتند:
«ارسله معنا غداً یرتع و یلعب؛
فردا او را با ما بفرست تا به گردش و بازی بپردازد». (سوره ی یوسف، آیه ی 12)
با فرا رسیدن ایام شباب و جوانی و شکفته شدن قوای جسمی و روانی بهترین زمان ترقی و تکامل در اختیار جوانان قرار گیرد که اگر به درستی از آن ها استفاده شود خوشبخت و سعادتمند خواهند شد؛ زیرا جوانان در دوران جوانی خود، دچار شدیدترین آشفتگی های روحی و ناراحتی های روانی می شوند؛ به طوری که با یک غفلت ممکن است دچار سقوط و بدبختی ابدی شوند.
این تمایلات مختلف و متضاد سبب شده که دوران جوانی پیچیده ترین دوران زندگی بشر باشد.12
پس با توجه به این ویژگی هاست که والدین از یک طرف و متولیان فرهنگی و مسؤولان کشور باید همه دست به دست هم دهند، تا این دوران مشکل را برای جوانان آسان نمایند.
یک جوان برای آنکه بتواند بیش از پیش برای جامعه و کشور خود مثمرثمر واقع شود؛ نیازمند شادابی و نشاط و همراهی جامعه است، تا بتواند هم زندگی سالم و موفقی داشته باشد و هم بتواند برای داشتن جامعه ای سالم نقش بیافریند.
شادابی و نشاط به دو بعد روحی و جسمی فرد باز می گردد و فردی که چنین خصوصیاتی را احراز کند، حالتی متعادل و رضایت بخشی به خود می گیرد، در واقع پیدایش این امر ثابت می کند که فرد دارای سلامت جسمی و روحی است که این خود با سلامت اجتماعی ارتباط پیدا می کند.13
پدید آمدن شادابی و نشاط در جوانان و افراد جامعه باعث می شود تا نگرش آنان نسبت به آینده، قدرت تصمیم گیری در امور مختلف و غیره، تأثیر بسزایی داشته باشد.
البته در تمام این امور باید محور خدایی عمل نمودن فراموش نگردد، تا نتیجه مطلوب حاصل شود.
پی نوشت ها:
1. نهج الفصاحه، ج1، ص 104، کلمات قصار 531.
2.غرر الحکم و دررالحکم،ج 2، ص 113.
3.وسایل الشیعه، ج 3، ص 177.
4. نهج البلاغه، حکمت 390.
5. سازمان ملی جوانان، بررسی اوقات فراغت جوانان، چاپ اول، 1381،ص 47.
6. تحف العقول، ص 45.
7. الغدیر، ج 1، ص 287.
8. فصلنامه انتظار، ش 8و 9، ص 203 و 211.
9. اخلاق در جهانگردی از دیدگاه اسلام، ص 23.
10.نهج الفصاحه، ش 1718، ص 364.
11. رساله نوین فقهی تربیتی، ص 20 ـ 26.
12. گفتار فلسفی، ص 64 و 83.
13. مجله کهکشان، ش 81 دی ماه 82 ص 4.
منبع : پایگاه حوزه