قرآن مجيد در مواردى از پيامبر اسلام و شخصيت او و كمالات و عظمتش به اين صورت ياد كرده است:
وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ:
و تو را جز رحمت و كانون مهر و محبت براى جهانيان نفرستاديم.
مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ:
هر كه از پيامبر اطاعت كند، در حقيقت از خدا اطاعت كرده است
إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ
به يقين كسانى كه با تو بيعت مى كنند، جز اين نيست كه با خدا بيعت مى كنند.
وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ
شكستناپذيرى براى خدا و رسول اوست.
وَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ يُرْضُوهُ
شايستهتر آن است كه مردم در هر امرى خدا و رسولش را خشنود كنند.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ ...
اى اهل ايمان چون خدا و پيامبر شما را دعوت كنند اجابت نمائيد.
قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ
بگو: اگر خدا را دوست داريد، پس مرا پيروى كنيد تا خدا هم شما را دوست بدارد.
إِنَّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً*
قطعاً ما تو را بر اساس حق و درستى و راستى، به خاطر بشارت دادن به نيكان و بيمدهنده به بدكاران فرستاديم.
آرى او را بر اساس حق و درستى و راستى فرستاد، و كسى كه بر پايه حق فرستاده شده هرگز در نبوت خود ترديد نميكند، كه اين اتهامات فقط از سوى مشركان و كافران به او زده شد، و قرآن بر اساس دلايل استوار اين اتهامات را مردود نمود، و تهمتزنندگان را به عذاب دردناك بيم داد.
در آيه 105 سوره نساء كه مورد شرح و توضيح است اعلام ميكند:
إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِ
بر اساس آيه 119 سوره بقره پيامبر بر حق است.
و بر اساس آيه 105 سوره نساء وحى الهى كه بر پيامبر به عنوان قرآن هدايتگر نازل شده نيز بر حق است.
و عجيب است كه عالمان مكتب خلفا بر ضد قرآن و با توجه به حيات ملكوتى و الهى پيامبر چگونه و چرا حاضر شدهاند با گرفتن اندكى پول و متاع ناپايدار دنيا هر باطلى را به پيامبر كه همه وجودش، و ظاهر و باطنش بر پايه قرآن بر اساس حق است نسبت دهيد؟
آيا جز اين است كه خواستهاند با اين گونه روايات شخصيت پيامبر را بشكنند، و او را از عاديترين و معموليترين مردم عاديتر و معموليتر نشاندهنده تا به تدريج چراغ اسلام و ديندارى در خيمه حيات مردم خاموش شود و ميدان براى معاويهها از دينداران واقعى خالى بماند و آنان بدون مزاحمت از جانب اهل خدا به حكومت و ستمگرى و غارتگرى و منيت و فرعونيت ادامه دهند، و اين چند روزه محدود زندگى دنيا به هر كيفيتى كه بخواهند خوش باشند.
در پايان اين بحث بسيار مهم كه تدوينش بسيار ضرورى و واجب به نظر ميرسيد، نگاهى ديگر از يعوب دين، امام عارفين، چراغ قلب عاشقين امير المؤمنين را در رابطه با شخصيت پيامبر اسلام بنگريد:
«كان رسول الله اخشى الناس لربه، و اتقاهم له، و اعلمهم سبه، و اقواهم فى طاعته، و اصبرهم على عبادته و اكثرهم حبا لمولاه و ازهدهم فيما سواه:»
رسول خدا با خشيتترين مردم نسبت به پروردگارش، و با تقواترين در پيشگاه خداوندش، و آگاهترين آنان به حضرت ربش، و قويترين همه انسانها در طاعت معبودش، و صابرترين مردم در عبادت خداوندش، و عاشقترين انسانها نسبت به مولايش، و زاهدترين همه مردم نسبت به غير خدا بود.
منبع : پایگاه عرفان