ایرانیان در زمان خلیفه دوم اسلام را پذیرفتند و پس از مدتی گرایش خاصی از آن را (اسلام شیعی) پسندیدند. یعنی ایرانیان روح اسلام و محتوای اسلام را نزد خاندان رسالت یافتند، چراكه فقط خاندان رسالت بودند كه پاسخگوی پرسشها و نیازهای واقعی ایرانیان بودند. پذیرش تشیع به وسیله ایرانیان، پیامد عواملی از قبیل سازگاری باورها و اعتقادات ایرانیان با مذهب تشیع، فعالیت علویان و شیعیان در محدوده جغرافیایی ایرانیان و ... بود. از آنجا كه ایرانیان استعداد پذیرش آموزه های شیعی را داشتند، مذهب تشیع به تدریج گسترش یافت و در شهرها و مناطق مختلف در قرون مختلف به رسمیت شناخته شد كه ما در این جا به شهرها و مناطق شیعه نشین از قرن اول بطور خلاصه میپردازیم.
شهرهای شیعه نشین از قرن اول تا قرن سوم:
یكی از شهرهای مهم شیعه ایران در قرن اول شهر قم میباشد كه آن را باید نخستین شهر در حوزه ای دانست كه به نام ایران شناخته میشود، زیرا پیشینه تشیع آن به ربع آخر قرن اول هجری باز میگردد، درست در حالی كه ایران آن زمان هنوز گرفتار كشمكش بین پذیرش اسلام و باقی ماندن بر دین آباء و اجدادی خود بود، قم با سكونت اعراب در آن مشی مذهبی خود را هم برگزید.[1] مهمترین خاندان عرب مقیم قم، طایفه اشعریون بودهاند كه شمار آنها به شش هزار تن میرسیده است. در طول تاریخ اعتقاد این طایفه به تشیع و روحیه ضد اموی آنها به ثبت رسیده است. [2]
در میان نخستین ساكنان عرب قم شمار زیادی به عنوان صحابی ائمه ـ علیهم السّلام ـ در كتب رجالی شیعه، شناسانده شده اند، شاهد مهم بر پیوند مردمان این شهر با امامان، روایات بی شماری است كه در فضیلت قم و اهالی آن در كتب حدیث نقل شده است. این روایات، به اندازه ای است كه میتواند به راحتی اهمیت این شهر را در نگاه امامان نشان دهد.
اهمیت قم به اندازه ای بود كه وقتی فاطمه بنت موسی بن جعفر ـ سلام الله علیها ـ در سال 201 هجری عازم خراسان بود دستور داد كه او را به قم برسانند و وقتی وفات كرد در همین شهر دفن گردید و این مقبره مورد زیارت خاص و عام بوده است. تشیع یكپارچه مردمان قم در تمامی ممالك امری شناخته شده بود و دلیل عمده اش این كه هیچ شهری در آن زمان وجود نداشت كه اینچنین به طور كامل بر تشیع امامی باشد.
در طول تاریخ بسیاری از علمای مشهور شیعه از این شهر بوده و یا در آن نشو و نمای علمی یافته اند و امروزه یكی از قطب های علمی و مذهبی جهان تشیع همین شهر میباشد.
منطقه جبل:
اصولاً درمنطقه جبل كه محدوده ای از قصر شیرین و همدان گرفته تا اصفهان و از آنجا تا ری را شامل میشد شیعیان فراوان بودند. در شهرهای قزوین، فارس و اصفهان نیز در این قرون شیعیان فروانی زندگی میكردند و بعضی از آنها با ائمه ـ علیهم السلام ـ در ارتباط بودند.
شهر ری:
در اوج گرایش مردمان مناطق قم و آوه و شهرهای دیگر ایران به تشیع شهر ری روحیه ضد شیعی داشتند[3]اما در اواخر قرن دوم هجری آنچه به عنوان تشیع اصیل در ری پدید آمد، ارتباط برخی از مردم و ساكنان ری با امامان شیعه بود. و نخستین روایتی كه از این گونه تماس ها سخن گفته، درباره ارتباط یكی از شیعیان ری با امام كاظم ـ علیه السلام ـ است. در میان اصحاب امام كاظم و امام رضا ـ علیهما السلام ـ تنی چند وجود دارند كه ملقب به رازی هستند، این افراد یا اهل ری بودند و یا چندی را در ری گذرانیده اند.[4]
آمدن حضرت عبدالعظیم به ری هم نشانه وجود تشیع در این شهر بوده و خود زمینه ای برای رشد تشیع شده است. بعد از رحلت آن بزرگوار، مزارش برای شیعیان مركزیتی یافته و در جذب شیعیان آن نواحی به سوی ری مؤثر بوده است.
یكی از مهمترین دلایل ارتباط امامان ـ علیهم السّلام ـ با شیعیان ری و نیز كثرت شیعیان، وجود یكی از وكلای حضرت صاحب الامر ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ در ری میباشد. این شخص ابوالحسن محمد بن جعفر «اسدی» است.[5]
تشیع در ری با ورود و حاكمیت احمد بن حسن مادرانی آشكار شد و این شخص شیعیان را مورد اكرام قرار داده و به خود نزدیك ساخت و تشیع بطور چشم گیری در ری گسترش یافت كه تا الان هم ادامه دارد.[6]
خراسان:
یكی دیگر از مناطق شیعه نشین در طول قرن اول تا سوم، منطقه وسیع خراسان میباشد. طاهر بن حسین، فرمانده نیروهای مأمون عباسی در جنگ بر ضد برادرش محمد بود. گفته شده این شخص و اصولاً طاهری ها دارای تمایلات شیعی بودند.[7]عواملی مثل حضور امام رضا ـ علیه السلام ـ و قیام محمد بن قاسم از نسل امام حسین ـ علیه السلام ـ و ... در گسترش تشیع در این منطقه در قرون اولیه بسیار مؤثر بوده است.
شهر بیهق ازمنطقه خراسان، مركزی برای تشیع بوده و تشیع در آن، از زمان طاهریان رواج یافته است؛ همچنین قید شده كه تشیع آن تشیع اثنی عشری بوده است.[8]یاقوت مینویسد كه بیشتر مردم سبزوار رافضی هستند.[9]می توان گفت كه یكی از مهمترین دلائل نفوذ تشیع در بیهق مخصوصاً سبزوار مهاجرت های فراوان سادات از شهرهای مختلف از جمله نیشابور و ری بدان ناحیه بوده است.[10]سبزوار در قرن هشتم مركز دولت شیعی سربداران بوده است. در نقطه ای دور دست در خراسان در حوالی سمرقند و كش، تشیع امامی از اواخر قرن سوم به بعد رو به توسعه نهاد.
سجستان:
از جمله مناطقی كه نامی از آن در آثار شیعی آمده، سجستان است. این نام از كرمان تا جنوب خراسان و از سواحل دریای عمان تا سیستان امروزی را شامل میشود.[11]
طبرستان:
از میان مناطق شمالی، منطقه گیلان و دیلم بعد از مدت ها در مقابل مسلمانان در قرن سوم با پذیرفتن اسلام زیدی تسلیم شدند. سادات علوی در برابر فشارهای منصور و هادی و دیگر خلفاء به این نواحی كوچ كردند كه یكی از نخستین این كوچ ها به قیام یحیی بن عبدالله بن الحسن در دیلم منجر شد. در قرن سوم و در منطقه طبرستان دولتی شیعی به رهبری حسن بن زید تشكیل شد، مناطق آمل، ساری و حتی گیلان و دیلم جزء مناطقی بود كه در مدت 20 سال از طرف علویان اداره میشد.[12]
شهرهای شیعه نشین ایران در قرن چهارم و پنجم:
قرن چهارم در حقیقت قرن گسترش تشیع میباشد. در مناطقی از ایران در این قرن شیعیان گسترش پیدا كردند كه به بعضی بصورت خلاصه اشاره میشود:
مناطقی چون فارس كه در این قرن یكی از مراكز عمده شیعه به حساب آمده است. یكی دیگر از شهرها اصفهان میباشد كه با وجود تعصب سرسخت آنها نسبت به معاویه، نسبت به نفوذ تشیع در این شهر در قرن چهارم گزارش هایی شده است. وجود قبر امام رضا ـ علیه السلام ـ از جهات بی شماری موجب گسترش تشیع در خراسان و سیستان در این قرن میباشد. در این قرن گسترش تشیع در شهرهای كرمان و خوزستان هم گزارش شده است. شهرهای كاشان، آوه، ورامین، ساری، سبزوار از شهرهای شیعه نشین در این قرون بودهاند. از این قرن به بعد یعنی در قرن های ششم و هفتم، شهرهای ری و خراسان و قم عمده مناطقی بودند كه تشیع در آنها بصورت چشم گیری گسترش و پیشرفت كرده و تشیع اصفهان هم در قرن هفتم چشم گیر بوده است و نهایتاً با روی كار آمدن دولت مقتدر صفوی در قرن نهم مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی در ایران اعلام شد و به تدریج تمام مناطق ایران به این مذهب گرایش پیدا كردند.
[1] . تاریخ قم، حسن قمی، چاپ مجلس، ص 27، یاقوت حموی، معجم البلدان، ج 4، ص 175.
[2] . همان، ص 240.
[3] . مقاتل الطالبین، صفحه 132.
[4] . رجال النجاشی، صفحه 109.
[5] . الغیبه، شیخ طوسی، صفحه 415.
[6] . معجم البلدان، ج3، صفحه 121.
[7] . ابن اثیر، الكامل، ج 7، صفحه 132.
[8] . تاریخ نهضت های فكری ایرانیان، صفحه 231.
[9] . معجم البلدان، ج3، صفحه 538
[10] . تاریخ بیهق، صفحه 60.
[11] . تاریخ سیستان، صفحه 100.
[12] . التاجی، اخبار الائمه الزیدیه، صفحه 21.
منبع : اندیشه قم