فارسی
سه شنبه 29 آبان 1403 - الثلاثاء 16 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

ضمانت استجابت دعا

 

 

منابع مقاله:

کتاب : تفسير و شرح صحيفه سجاديه جلد ششم

نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان

 

قبول مسئوليت برآوردن نيازها و حاجات انسان از الطاف خداوند منّان است و پروردگار حق رسيدگى به خواسته هاى آدمى را بر خويش ضمانت كرده است تا آفريده خود را در سايه حاجات به درجات عالى كمال برساند.

انسان در سير معنوى، هدفى جز رسيدن به محبوب راستين ندارد، پس ارتباط باطنى با معبود و پيوند با آنان كه با حق در رابطه اند از ابزارهاى دوستى بين دو موجود است. همنشينى با پاكدامنان و راستگويان و خردمندان و نيكوكاران و نيك رفتارى در جامعه انسانى، زمينه ساز پذيرش الهى و پيوند بين مردم مى گردد. و حضرت حق، دعا را وسيله اى براى ارتباط خود و بندگانش قرار داده است تا جايگاه ربوبى خداوند و نقش بندگى انسان در نظام آفرينش برقرار باشد و از اين رهگذر با خواسته و اصرار آدمى و قبولى يا ردّ حاجت او از سوى خداى منان، محبت ايجاد گردد نياز بنده و ناز بنده پرور و عشق متقابل، موجب تداوم زيبايى خلقت مى شود.

ارزش معنوى دعا از عبادات بالاتر است و هيچ عاملى بنده با ايمان را به اندازه دعا به خدا نزديك نمى كند. دعا كننده به طور مستقيم با پروردگار گفتگو مى كند بى آنكه نزد مردم كمترين آسيبى به شخصيت او وارد شود. انسان به گناهان بزرگى كه مرتكب شده اعتراف مى كند و آمرزش مى خواهد؛ تهيدستى خويش را شرح مى دهد و درخواست گشايش مى نمايد. از بيمارى پنهان خود شكايت مى كند و خواهش بهبودى مى كند كسى بر آنها آگاه نمى شود. پس منزلت دعا به قدرى مهم است؛ كه ارتباط بدون واسطه و افشاى اسرار نزد ديگران، به طور خودكار عمل مى كند.

حضرت على عليه السلام در نامه حكيمانه خود به فرزندش امام مجتبى عليه السلام نوشته است:

وَ اعْلَمْ أَنَّ الَّذى بِيَدِهِ خَزائِنُ السَّمواتِ وَ الْارْضِ قَدْ اذِنَ لَكَ فى الدُّعاءِ وَ تَكَفَّلَ لَكَ بِالْاجابَةِ وَ أَمَرَكَ انْ تَسْأَلَهُ لِيُعْطِيَكَ وَ تَسْتَرْحِمَهُ لِيَرْحَمَكَ وَ لَمْ يَجْعَلْ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ مَنْ يَحْجُبُهُ عَنْكَ وَ لَمْ يُلْجِئْكَ الى مَنْ يَشْفَعُ لَكَ الَيْهِ. «1»

آگاه باش آن كه خزائن آسمان ها و زمين در اختيار اوست به تو اجازه دعا داده و اجابت آن را ضمانت نموده و دستور داده از او بخواهى تا ببخشد و رحمتش را بطلبى تا رحمت آرد و بين خودش و تو كسى را حاجب قرار نداده و تو را مجبور به توسل به واسطه ننموده.

دعايى كه باب رحمت واسعه الهى است مى تواند بزرگترين مشكل را با كوچكترين خواهش حل كند و مهمترين تمنّاى خواننده را به آسانى برآورده سازد.

امام باقر عليه السلام فرمود:

خداوند مرد باديه نشينى را براى دو كلمه دعا كه به زبان آورد مشمول رحمت خود قرار داد. عرض شد: آن دو كلمه چه بود؟ فرمود: به پيشگاه خداوند عرض كرد: خدايا! اگر عذابم نمايى من شايسته عذابم و اگر ببخشى تو شايسته عفو هستى، پس خداوند او را بخشيد. «2» گاهى در انسان خواسته هايى از خداوند پديد مى آيد. ولى به خاطر شك يا ترديد در برآورده شدن يا شريك كردن ديگران در آن كار، حسن ظن او به پروردگار از بين مى رود.

بزنطى به حضرت رضا عليه السلام عرض كرد:

فدايت شوم، من چند سال است كه از خدا حاجتى مى خواهم و از تأخير در اجابتش در دلم شبهه اى پديد آمده است، حضرت به من فرمود: بگو بدانم، اگر من سخنى به تو بگويم به آن اعتماد مى كنى؟ عرض كردم: فدايت شوم، اگر به حرف شما اعتماد نكنم به چه كسى اعتماد كنم، حضرت فرمود: پس به خدا بيشتر اعتماد داشته باش؛ زيرا خداوند به تو وعده اجابت داده است مگر نه اين كه خداى تبارك و تعالى مى فرمايد: هر گاه بنده گانم درباره من از تو پرسند، پس من نزديكم و اجابت كنم دعاى آن كه مرا بخواند. «3» يكى از امورى كه در دعا اهميت دارد و بايد همواره در خاطر دعاگو باشد اين است كه درخواستش برخلاف قوانين خلقت و سنت هاى آفرينش نباشد، مثلًا دعا كند كه پير نشود يا هرگز خواب و استراحت نداشته باشد يا حافظه اش ضعيف نشود يا يك شبه پولدار شود و ...

اين گونه دعا كردن ها با حكمت و تقديرات الهى نمى سازد؛ زيرا نظم و طبيعت آفرينش را برهم مى زند و تدبير خداوند را مختل مى كند.

امام على عليه السلام مى فرمايد:

إِنَّ كَرَمَ اللَّهِ سُبْحانَهُ لايَنْقُضُ حِكْمَتَهُ فَلِذلِكَ لايَقَعُ الْإِجابَةُ فى كُلِّ دَعْوَةٍ. «4»

همانا كرم خداى سبحان، حكمت او را باطل نمى كند پس هر دعايى مستجاب نمى شود، يعنى مصلحت و حكمت او هماهنگ است.

ابن سينا در اين موضوع مى نويسد:

«علت اجابت دعا؛ تلاقى و توافق اسباب و علّت ها در حكمت الهى با يكديگر است. به اين معنا كه دعاى كسى كه درباره چيزى دعا مى كند با سبب تحقق آن چيز از سوى آفريدگار برخورد مى كند. پس اگر پرسيده شود كه آيا ممكن است چيزى بدون توافق دعا با سازگارى حق صورت گيرد، مى گوييم: خير؛ زيرا علت هر دو يكى است و آن آفريدگارى است كه سبب هستى يافتن آن چيز را در دعا قرار داده است. همچنان كه سبب سلامتى بيمار را خوردن دارو قرار داده تا او دارو مصرف نكند بهبود نمى يابد. دعا نيز اين گونه است، چيزى كه براى به دست آوردنش دعا مى كنيم بنا به حكمتى، برحسب مقدرات و قسمت ها به علت وجودى آن چيز برخورد كند، پس دعا كردن لازم است و انتظار اجابت دعا نيز ضرورى است.» «5» امام صادق عليه السلام مى فرمايد:

مردى خدمت امير المؤمنين عليه السلام آمد و عرض كرد: من خدا را مى خوانم ولى اجابتى نمى بينم؟

حضرت فرمود: چون تو خدا را با صفاتى به غير او وصف مى كنى، همانا دعا را چهار خصلت باشد:

اخلاص باطنى، حضور نيّت، شناخت وسيله، انصاف داشتن در خواسته، آيا تو با آگاهى از اين چهار نكته دعا مى كنى؟

عرض كرد: خير.

حضرت فرمود: پس آنها را بشناس. «6» حتى معصومان عليهم السلام هم اعتقاد دارند كه با رعايت شرايط پذيرش دعا، قبول حتمى است.

امام حسن مجتبى عليه السلام با عبداللّه بن جعفر ديدار نمود و فرمود:

چگونه مؤمن، ايمان دارد كه تقدير خود را ناپسند و مقام خويش را كوچك مى داند و حال آن كه خدا بر او حكومت مى كند؛ من ضمانت مى كنم براى كسى كه در دلش هوايى جز خشنودى خدا نباشد، دعايش مقبول افتد. «7» حضرت صادق عليه السلام در آداب دعا مى فرمايد:

آداب دعا را رعايت كن و اگر شرايط دعا را به جا نياوردى منتظر جواب مباش ... بدان كه: اگر خداوند ما را به دعا كردن فرمان نداده بود ولى ما خالصانه او را مى خوانديم، باز از روى فضل و كرامت اجابت مى كرد، چه رسد به اين كه خود او اجابت دعاى كسى را كه شرايط آن را به جا آورده ضمانت كرده است. «8» بنابراين خداوند براى كسى كه از او پروا داشته، تعهد كرده است كه هر ناخوشايندى را براى او خوشايند سازد و از جايى كه گمان نمى برد روزيش را برساند.

 

نگارا كى بود كاميدوارى

 

بيابد بر در وصل تو بارى

چه خوش باشد كه بعد از نااميدى

 

بكام دل رسد اميدوارى

بده كام دلم مگذار جانا

 

كه دشمن كام گردد دوستدارى

دلى دارم گرفتار غم تو

 

ندارد جز غم تو غمگسارى

چنان خو كرد با دل غم كه گوئى

 

به جز غم خوردن او را نيست كارى

بيا اى يار و دل را ياريى كن

 

كه بيچاره ندارد جز تو يارى

به غم شادم از آن كاندر فراقت

 

ندارم از تو جز غم يادگارى

چه خوش باشد كه جان من برآيد

 

زمحنت وارَهَم يك باره بارى

عراقى را ز غم جان برلب آمد

 

چه مى خواهد غمت از دل فكارى

     

 

(فخر الدين عراقى)

 

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- نهج البلاغه: نامه 31.

(2)- الكافى: 2/ 579، حديث 8؛ بحار الأنوار: 91/ 91، باب 32، حديث 3.

(3)- بحار الأنوار: 90/ 367، باب 24، حديث 1؛ قرب الاسناد: 171.

(4)- غرر الحكم: 193، حديث 3764.

(5)- بحار الأنوار: 90/ 361، باب 22، ذيل حديث 23.

(6)- مجموعة ورّام: 1/ 302.

(7)- الكافى: 2/ 62، حديث 11؛ بحار الأنوار: 43/ 351، باب 16، حديث 25.

(8)- بحار الأنوار: 90/ 322، باب 17، حديث 36؛ مصباح الشريعة: 132- 133.

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

گره‌های زندگی از این جا شروع می‌شوند!
راه‌های ارتباط با جوانان
مسلم بن عوسجه اسدى‏
بكر بن على عليه السلام‏
گواهان كفر و الحاد يزيد
عمر سعد و حکومت ری
شعر خوانی در ایام عزا
سلطنت جاوید از نیّر تبریزی
زندگي و خصوصيات حضرت عبدالمطلب جد پیامبر اکرم (ص)
مناجات حضرت امام زين العابدين عليه السلام

بیشترین بازدید این مجموعه

حضرت زهرا(سلام الله علیها) همراز جبرئیل
هفت نمونه‌ از احیای مردگان در کلام قرآن
انواع خوف ممدوح‏
مال حلال و حرام در قرآن و روايات‏
قابل توجه زنان آزاردهنده به همسر
آثار ایمان به خدا در زندگی
گذری بر فضایل حضرت زهرا سلام الله علیها
سوره ای از قران جهت عشق و محبت
کرامات و معجزات حضرت فاطمه زهرا (س) (2)
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^