لطفا منتظر باشید

فصاحت حضرت‏ محمد صلى الله عليه و آله

در مقدمه كتاب سودمند و پرقيمت «نهج الفصاحه» درباره كلام پيغمبر صلى الله عليه و آله آمده است:

«فصاحت نبى اكرم صلى الله عليه و آله موهوب بود نه مصنوع، آن جان نيرومند كه نورافكن تاريخ بود، با آن اقتدار عجيب بر احاطه معانى كه خدايش داده بود، با آن تسلط شگفت‏انگيز كه بر لهجات عرب، خاصه لهجه مهذب و كامل قريش، داشت، با آن قوت عزيمت و استقامت طبع، كه با حوادث سهمگين تحدى مى‏كرد، با آن صفاى خاطر كه چون آسمان، بلند برتر از حوادث بود و غبار كدورت آسان نمى‏گرفت، به حق در سايه قرآن به مرحله مادون آن بى‏منازع به او رنگ فصاحت تكيه زده بود. به راستى كه خداوندش براى ابلاغ رسالت نيكو پرورانده بود، و براى وصول بدان اوج كمال كه خلوتگاه راز است، همه رنج‏هاى گوناگون حيات را از مرارت يتيمى، گزش فقر، داغ فرزند، هول دائم از خطرات، حيرت نابسامانى، محنت غربت و برتر از همه، انزواى توان فرساى كشنده؛ يعنى بلاى تنهايى در جمع بى‏خبرانِ پر مدعا، چشيده بود».

چنين شخصيت بى‏نظيرى از طرف خداى بزرگ، مأموريت ابلاغ دين را داشت، دينى كه منبع فيض آفرينش به او وحى مى‏كند، تا او در سايه شخصيت والايش به جهانيان برساند، آيينى كه سرچشمه وجود، عالم، عادل، حكيم و آفرينش، به وى ابلاغ مى‏نمايد و او را مأمور تبليغ آن مى‏كند، دينى كه سرچشمه آن حق و رساننده به نبى اسلام، امين وحى و قانون اساسيش قرآن و مأمور تبليغش چنين رادمردى باشد، باز هم مى‏توان گفت در دنياى علم آنهم دنيايى ناقص و ناتوان از اخلاق و معنويات، و دنيايى كه علم در او چون نقطه صفر و مجهولات بى‏نهايت است، مانع از ترقى، پيشرفت، تعالى و تمدن است؟

آيا رد چنين شخصيتى دليل بر كمال بى‏انصافى، جهالت و حماقت نيست؟

آيا شخصيتى چون پيغمبر صلى الله عليه و آله كه تمام كمالات و اوصاف انسانى، در حد اعلا، در او جمع بوده و جزئيات زندگى كسى چون او، در تاريخ منعكس نشده و تاريخ مانند او را در فضايل بياد ندارد، ممكن است پايه‏گذار دينى باشد كه مانع از ترقى و تعالى بشر گردد؟!!

ما قبول داريم دنياى امروز دنياى علم است؛ ولى بشر افسار گسيخته، تمام معنويات را از دانش جدا كرده و جز معلومات خشك طبّى، نجومى، رياضى، فيزيكى، اسلحه‏سازى، روانشناسى بى‏روح و تاريخ و جغرافيا و.. چيزى براى بشر نگذاشته، علم، امروز جز اين كه وسايل راحتى براى جسم بشر، از تمام برنامه‏ها ساخته، آن هم عده‏اى قلدر و زورگو و ثروتمند از آن كمال بهره را مى‏برند، آيا كار ديگرى كرده و معجز ديگرى از او سرزده است؟

امروزه ممالك متحده، از بهترين برنامه‏هاى علمى، سياسى و مالى در جهان بهره‏مندند و كشورى در جهان همدوش او نيست، در حالى كه چراغ علم و دانش، در آمريكا به طور چشمگيرى روشن است، آنچنان كه پايش به كره ماه رسيد؛ ولى از نظر معنوى و اخلاقى در رأس فقيرترين كشورهاى جهان است، به طورى كه آن كشور بيشتر به جنگلى پر از حيوانات درنده و وحشى شبيه است، تا به كشورى انسان‏نشين.

چه خوب است آنها كه مى‏گويند: دنيا، دنياى علم است؛ يعنى سعادت، نجات و خوشبختى در سايه اين دنياست، برنامه زير را كه يكى از صدها برنامه ننگين در آمريكا است، بخوانند و از اين رجز خوانى آميخته با غرورِ تو خالى و شبيه «من آنم كه رستم بود پهلوان» دست بردارند؛ زيرا جهان غرب، در تمام علوم پيش‏رفته است؛ ولى رجز خودنماييش را اينان مى‏خوانند، و عجيب‏تر آن كه عده‏اى پس از بيرون آمدن از سينما و كاباره و برخى پس از تعليم گرفتن از شب‏نشينى‏هاى نامشروع و گروهى پس از بيرون كردن سر از ترياى طويله‏ و مست شدن از برنامه‏هاى ننگين و رسواى مراكزى چون كاخ جوانان و ديگر مراكز فساد، به جاى بيدار شدن و بيرون آمدن از منجلاب فساد و حفظ قداست عمر عزيز و گرانبها، از مصرف شدن در اين برنامه‏هاى جهنمى، تمام حملات ناجوانمردانه خود را، متوجه دين و اهل دين كرده و مكتبى را كه خداى عالم براى سعادت انسان، به وسيله پيغمبر بزرگ، به بشر عرضه كرده است مانع از ترقى مى‏دانند!

منبع :
نظرات کاربران (1)
مجتبی نجار ( 16 تير 1394 )
بسم الله الرحمن الرحیم استفاده کردیم. منتها بقیه مطلب کجاست چرا اخرش به صورت نا معلومی ناقصه؟
ارسال دیدگاه