اگر چه اسلام تاكنون جوامع اسلامى را با دستورهاى خود حفظ كرده است؛ ولى ضربههاى ناجوانمردانهاى اوضاع و احوال زمامدارى دولتهاى به ظاهر اسلامى، در طول 14 قرن، اسلاميان را براى افتادن به كام اژدهاى استعمار به تدريج آماده كرد، آن چنان كه ورود استعمارگران به كشورهاى اسلامى، زحمت چندانى نداشت؛ بلكه گويى پس از آمدن، بر سر سفره آماده شدهاى با تعارفات لازمه، از طرف دولتها و ملتهاى خراب آلود اسلامى، قرار گرفتند!!
استعمار، اين آتش خطرناك و ديو مهيب، براى ربودن تمام سرمايههاى مادى و معنوى كشورهاى اسلامى، قدم به سرزمينهاى اسلامى گذاشت، و هر روز به صورتى درآمد.
اين دشمن خانهزاد خارجى، علاوه بر مواد اوليه و معادن سرشار سرزمينهاى اسلامى، با مليت، اخلاق و رفتار جوامع اسلامى نيز بازى كرده و همچون مواد مادى، آنها را چپاول و غارت نمود؛ چنانكه اوضاع اكثر افراد ملل اسلامى، از نظر احوالات روحى و اخلاقى، شاهد گويا و زندهاى بر اين مدعا هستند.
استعمار در تمام ممالك ضعيف، بويژه ممالك اسلامى، براى پيشبرد اهداف كثيف و پليد خود، از هيچ جنايتى فروگذار نكرد. اين عامل بدبختى و حيوان وحشى و درنده، تا مىتوانست براى تضعيف قواى مادى، سياسى و معنوى جوامع اسلامى كوشيد؛ اين همه به خاطر آن بود كه بتواند هر گونه بهرهبردارى را به نفع خود بنمايد.
استعمار از تغيير خط، ايجاد تفرقه بين جوامع اسلامى، ضربهزدن به اسلام، به حبس و شكنجه كشيدن بيداران و مجاهدان اسلامى، دريغى نداشته و ندارد و هم اكنون نيز در ميان ملتهاى اسلامى، با قيافه جديد منحوسش، يعنى «استعمار فكرى» با شدت هر چه بيشتر و با عجله و سرعت، مشغول فعاليت و كوشش است.
منبع : پایگاه عرفان