سالها پيش، كسى را ملاقات كردم كه، در حقيقت، آخرين فردى بود كه مرحوم شهيد مدرس را در شب رحلتشان در كاشمر خراسان ديده بود.
ايشان نقل مىكرد كه يك شب عدهاى دنبال من آمدند و مرا بردند كه مرد غريبى در اين حوالى مرده، بيا و او را دفن كن! من هم خبر نداشتم ايشان كيست، لذا قبرى كندم و او را دفن كردم. بعدها، وقتى فهميدم اين فرد مرحوم مدرس بوده علاقمند شدم پرونده مدرس را دنبال كنم.
مدرس كه بود؟
ايشان عالمى مجتهد بود كه در نجف درس خوانده بود و درسهاى مرحوم آيت اللّه آخوند خراسانى، ملا محمد كاظم يزدى و چهرههاى برجسته ديگر را ديده بود. اين عده از علما به هيچوجه حاضر نبودند به كسى اجازه اجتهاد بدهند، مگر اينكه شرايطش را به واقع مىداشت، ولى به مرحوم مدرس اجازه اجتهاد داده بودند. مقام علمى ايشان به حدى بود كه اگر به دستور مراجع تقليد آن روزگار از نجف بيرون نيامده بود يا زمانى كه در اصفهان بود، به تهران نيامده بود، قطعا از مراجع مسلم شيعه مىشد، اما علماى بزرك بر ايشان تكليف كردند كه در شوراى نگهبانى كه در مجلس شوراى ملى آن زمان به زحمت مرحوم آيت اللّه حاج شيخ فضل اللّه نورى تاسيس شده بود شركت كند. ايشان اصرار زيادى داشت كه در كنار مجلس، بايد پنج مجتهد واجد شرايط حضور داشته باشد تا اگر وكلاى مجلس بىدينى كردند و خواستند قانونى بر ضد قرآن و اسلام در مجلس تصويب كنند، اين پنج مجتهد آن قانون را باطل اعلام كنند. البته، اين شورا يكى دو دوره بيشتر در مجلس نبود و فراماسونها و غربزدهها و خودفروختههاى به انگليس آن پنج مجتهد را از مجلس شوراى ملى آن زمان حذف كردند و بعد از آن هر قانونى را كه خواستند به نفع انگليس و روس و آمريكا و عليه دين خدا تصويب كردند. اوج اين بىقانونى و بد دينى نيز متعلق به زمان رضا خان و پسرش بود. در زمان ما هم اگر مىبينيد عدهاى با اصل وجود شوراى نگهبان مخالفت مىكنند بر همين اساس است. عقل كامل مىفهمد كه اين حملات و مخالفتها مربوط به شيطان است. قرآن مىفرمايد:
«بل يريد الانسان ليفجر أمامه».
انسان مىخواهد [با دستوپازدن در شك و ترديد] فرارويش را [از اعتقاد به قيامت كه بازدارندهاى قوى است] باز كند تا براى ارتكاب هر گناهى آزاد باشد.
آرى، انسان دوست دارد در گناه مداومت داشته باشد و هر كارى دلش خواست انجام دهد. براى همين نه از قرآن، نه نبوت، نه امامت، نه فقه، نه فقيه، و نه هيچچيز ديگرى خشنود نمىشود. اين نشانه كامل نبودن عقل است.
منبع : پایگاه عرفان