فارسی
يكشنبه 02 دى 1403 - الاحد 19 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 3
33% این مطلب را پسندیده اند

به خاطر يك دانه گندم ناراحتم‏

دو نفر از عباد حضرت حق با يكديگر پيمان بستند هر يك زودتر از دنيا رفت، خبرى از عالم برزخ در عالم خواب به دوست خود بدهد. يكى از آنان از دنيا رفت، پس از مدتى به خواب دوستش آمد، به او گفت: در برزخ گرفتارم، علت گرفتاريم اين است كه روزى به مغازه عطارى محل رفته بودم، ساعتى كنار عطار نشستم در جنب من يك ظرف گندم بود، ناخودآگاه يك عدد گندم برداشتم و با دندان پيشين خود آن را نصف كردم سپس هر دو نصفه را به ظرف برگرداندم، اين مسئله را با صاحب گندم در ميان نگذاشتم، اكنون در برزخ ناراحت آن مسئله‌ام، براى خدا پيش صاحب مغازه برو و براى رهايى من از او رضايت بگير


منبع : پایگاه عرفان
  • خواب
  • عالم برزخ
  • خواب صحیح
  • به خاطر يك دانه گندم ناراحتم‏
  • 0
    33% (نفر 3)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    اهالی قرآن!
    ماجرای زن بدکاره ای که به زندان امام کاظم (ع) رفت
    دنيا و اهل آن رادشمن دار
    داستانى شگفت از صدقه‏
    اخلاق الهى‏
    سخط الهى‏
    داستان رهائى و نجات از بركت بسم‏الله‏
    اى شيعه آل محمد تقوا !
    حق مهمان بر مهماندار
    از خاك تا افلاك‏

    بیشترین بازدید این مجموعه

    حق مهمان بر مهماندار
    بلاى غير قابل جبران
    حكايت‏ شخصى از اهل شام
    گردنبند با برکت حضرت زهرا(س)
    داستان رهائى و نجات از بركت بسم‏الله‏
    داستان شگفت انگيز سعد بن معاذ
    حکایت خدمت به پدر و مادر
    سخط الهى‏
    درخواست از امام حسین(ع) که مبادا از گناه شمر بگذرد
    ماجرای زن بدکاره ای که به زندان امام کاظم (ع) رفت

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^