«حضرت موسى عليه السلام فقيرى را ديد كه از شدّت تهيدستى، برهنه روى ريگهاى بيابان خوابيده است. چون نزديك او رفت؛ فقير گفت: اى موسى! دعا كن تا خداوند متعال رزق اندكى به من بدهد، از بىتابى، جانم به لب رسيده است.
موسى عليه السلام براى او دعا كرد و از آنجا (براى مناجات به كور طور) رفت. چند روز استغفار كه در آيه فوق به عنوان كليد گشايش رزق و روزى مطرح مىشود از پيوندهاى عميق معنوى حق با گسترش امور مادّى انسان است كه در متن جامعه همچون تار و پود پارچه به هم مىآميزد و ريشه و ساقه را با گل و ميوه ارتباط مىدهد. كدام جامعه با آلودگى به گناه، خيانت، نفاق و دزدى و ستم و تنبلى و مانند آنها، مىتواند آباد و پربركت باشد.
كدام جامعه با از دست دادن روح تعاون و همكارى، مىتواند زمينهاى خرّم و سرسبز و وضع اقتصادى مرفّهى داشته باشد.
كدام جامعه مردمش با آلودگى به انواع هوسها و دامهاى شيطانى مىتواند نيرومند در برابر دشمنان ايستادگى كند.
آرى، هيچ مسأله قرآنى نيست مگر اينكه اثر مفيد و سازندهاى بر زندگى مادّى مردم دارد و هيچ اعتقاد و ايمان راسخى مؤثّر نيست مگر اينكه در ساختن يك جامعه آباد و آزاد و مستقلّ سهم به سزايى دارد.
اگر كتاب حق و دين به صورت يك سلسله آداب و تشريفات ظاهرى و خالى از محتوا در ميان انسانها درآيد، تأثيرى در گسترش نظام حقوقى و اقتصادى اجتماع نخواهد داشت و آدميان از ارزشها و بركات آسمانى محروم خواهند شد.
ممكن است ما بعضى از مراحل پيوند معنوى استغفار يا صدقه يا پرهيزكارى را با نزول بركات مادى و خوراك جسمى درست درك نكنيم ولى بدون شك آثار و فايدههاى آن را در صحنههايى از زندگى خويش احساس خواهيم نمود.
اگر درخواست زياده بر نياز شخصى در رشد و شكوفايى اقتصاد و يا در امور فرهنگى و علمى جامعه يا دستگيرى از ضعيفان و مستمندان تأثيرگذار باشد؛ مطلوب نيكو و پسنديده است. امّا توفيق يافتن براى هر كسى امكانپذير نيست؛ زيرا چه بسا تلاش فردى يا گروهى براى چنين خدماتى، انسان را از عبادت و رضايت خداوند دور مىسازد. پس همان اندكى كه هميشه از حلال و پاكى به دست مىآورد او را كفايت كند.
امام حسن عسگرى عليه السلام مىفرمايد:
لايَشْغَلْكَ رِزْقٌ مَضْمُونٌ عَنْ عَمَلٍ مَفْرُوضٍ.
مبادا سرگرم شدن تو به روزى ضمانت شده، تو را از كار واجبى باز دارد.
زيرا برخى از انسانها به خاطر نيّت خيرى كه دارند براى پايهگذارى سنتّى نيك يا صدقه جاريهاى بسيار كوشش مىكنند؛ امّا به اين نكته توجّه ندارند كه در اين ميان حقوق كسى ضايع شود و يا خود او بدهكار گردد و ديگران اسير آثار زيانبار زيادهخواهى آنها شوند؛ پس به گناهى نابخشودنى گرفتار آيند.
منبع : پایگاه عرفان