قم – دارالعرفان/ محقق، مفسر و پژوهشگر علوم قرآنی، با بیان اینکه آفرینش بندگان توسط خدا بازیگری نیست بلکه با هدفی ارزشمند است، گفت: تکالیف الهی برای آنکه بهشت و جهنم را باور کرده، سخت و سنگین نیست.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در مکتب الزهراء(س) مشهد، به سخنی از امیرمؤمنان علی(ع) درباره بهشت و دوزخ اشاره و اظهار کرد: امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: باور داشتن بهشت و دوزخ که خداوند و همهٔ انبیاء و ائمه(ع) از آن خبر دادند، انسان را درگیر دو مسئله میکند؛ یکی سعی و کوشش برای بهدست آوردن بهشت الهی و دیگری سعی و کوشش برای اینکه انسان گرفتار و درگیر دوزخ نشود. قرآن مجید نیز میفرماید: کسی که بهشت و جهنم را باور ندارد، درگیر دو کار است؛ یکی سیرکردن شکم با هرچه که گیر بیاورد و دیگری تأمین لذات بدن به هر وسیلهای که بتواند. خداوند متعال میفرماید: کسانی که درگیر شکم و چشاندن لذتها - لذتهای نامشروع - به خود هستند، زندگی آنها مانند زندگی چهارپایان است و فرجامی، عاقبتی و پایان کاری جز جهنم ندارند.
وی افزود: «ان الذین یتمتعون» کسانی که همواره کارشان فقط چشاندن لذت به خودشان است، «و یأکلون»، و کارشان هم دنبال پرکردن شکم است، «کما تأکل الأنعام»، مثل حیوانات هستند که همهٔ هدفشان این است که خودشان را با آب وعلف سیر کنند و هیچکاری هم به کار این نظام عالم و هستی ندارند، «فالنار مثوی لهم»، دوزخ جایگاه اینهاست. نمیشود خدا آدم را خلق کند و همهٔ عالم بالا (خورشید و ماه و ابر و باران و باد و برف) و نعمت های زمین را در اختیار او بگذارد برای اینکه زنده بماند و 124 هزار پیغمبر(ص) و دوازده امام(ع) را، مشعل راه زندگی خود قرار دهد و به نظام جهان، بعثت انبیاء و امامت امامان توجهی نکند.
استاد انصاریان با بیان اینکه تا به امروز هیچ مغزی، کامپیوتری و وسیلهٔ الکترونیکی نتوانسته محاسبه کند که پروردگار عالم برای پنجاه یا شصت سال زنده نگاهداشتن انسان چه مقدار هزینه کرده است، گفت: این هزینه که برای زندهماندن ما از جانب پروردگار میشود، بیهدف و بی فلسفه نیست، بهخاطر این است که ما به یک درخت پرثمرِ، پرمیوه، پرخیرِ پرمنفعتی تبدیل شویم که این درخت در آینده، وجود ما را در باغستانی به نام بهشتِ آخرت بکارد و ماندگارمان کند. در کتابی که هشتصد سال از عمر آن می گذرد، هزینهای که خدا برای بندگان می کند را محاسبه کرده و نوشته اگر خدایی که ما را آفریده کاری به کارمان نداشته باشد، این عدالت نیست بلکه ظلم است یعنی اگر بنده را افسارگسیخته رها کند تا هر کاری که دلش میخواهد، انجام دهد و بعد از شصت سال هم که مُرد و وارد قیامت شد، یک کلمه به او نگوید چرا! پس به چه دلیلی اینهمه برای هدایت او هزینه شده است، خداوند در قرآن می فرماید: «و ما خلقنا السماوات و الارض لاعبین و ما بینهما»، کار من بازیگری نبوده و هدفدار است؛ «افحسبتم انما خلقناکم عبثا»، واقعاً "انسان" گمان میکنی که من تو را به بازیگری آفریدهام! یعنی منِ خدا که ذات، کمالات و اسماء حُسنای بینهایت هستم، تو را به بازی خلق کردم!
وی ادامه داد: آنکه بهشت و جهنم را باور ندارد و همهچیز را بازیگری میداند، برای رسیدن به بهشتی که آن را باور نکرده، یک قدم برنمیدارد؛ برای حفظ خودش از جهنم یک قدم برنمیدارد، چون باور ندارد؛ اما حضرت میفرمایند: آن مرد و زنی که بهشت و جهنم را باور دارند، دائم تا آخر عمرشان در دو کار بهسر میبرند و یکی از کارها، بهدستآوردن بهشت است.
استاد انصاریان با بیان اینکه برای بهدستآوردن بهشت چهکار باید کرد؟ گفت: بسیار کارهای آسانی باید انجام داد، پروردگار عالم تکلیف خارج از طاقت و قدرت به ما ارائه نکرده، حکیم است و تکالیفی که برای بهدستآوردن بهشت به ما ارائه کرده، تکالیف بسیار سادهای است مثلاً در 24 ساعت، ما را به هفده رکعت نماز مکلف کرده، که در کل شبانه روز شاید نیم ساعت وقتمان را بگیرد، حال جوان باید به پروردگار بگوید حوصلهٔ این نیمساعت را ندارم!؟ چطور جوان عزیزم، نور چشمم، وقتی که میخواهند فوتبال بارسلنا، انگلیس یا آلمان را پخش کنند، حوصله داری که ساعت ها آن را ملاحظه کنی! چطور حوصله داری سوار ماشین بشوی و ورزشگاه بروی، در بین چهلهزار نفر، ساعت ها در تراکم جمعیت، زیر نور آفتاب بنشینی؛ اما نیمساعت خودت را برای خدایی که تو را خلق کرده، وقت و حوصله نمی گذاری!
وی به نمونه ای که نشان می دهد وقت گذاشتن برای خدا از همه چیز واجب تر است، اشاره کرد و افزود: آقای مروارید(ره) عالم برجسته و حکیمی بود، متدینهای تهران که به مشهد میآمدند و خیلی آدمهای بااحتیاطی بودند، یکی از کسانی که نماز جماعت را راحت به او اقتدا میکردند، آقای مروارید بود. ایشان یکبار به من گفتند: یک سفر، صاحب کتاب کمنظیرِ استوارِ محکمِ علمی، کلامی، فنی، روایی و تاریخی «الغدیر»، علامهٔ امینی(ره) برای زیارت حضرت رضا(ع) از نجف به ایران آمدند. آقای مروارید میگفتند، وقتی علامه امینی مشهد میآیند، همان روز اول، پیش خودشان فکر میکنند و به خودشان میگویند که عبدالحسین تو از نجف به ایران و مشهد آمدی، چه هدیهای میتوانی به حضرت رضا(ع) بدهی؟ علامهٔ امینی میگوید: فکر کردم من باید هدیهای به امام هشتم بدهم که به حضرت بیارزد! چه هدیهای بالاترین و پرقیمتترین هدیه است؟ بهنظرم آمد که نماز است. خداوند در قرآن، 102 بار از نماز تعریف کرده است. گفت: محاسبه کردم که در حرم بروم و نمازهای مستحبی بخوانم و آنها را به حضرت رضا(ع) هدیه کنم. وقت گذاشتم و بهاندازهای در مشهد ماندم که بتوانم نمازی که نیت کردهام، به حضرت هدیه کنم. چهل هزار رکعت نماز در حرم خواندم و به حضرت رضا(ع) هدیه کردم. این یک نوع کوشش است که حضرت میفرمایند: «شغل من الجنة و النار امامه ساء سریع رجی»، آن که بهشت را باور دارد، میکوشد و با سرعت هم برای بهدست آوردن بهشت و ردکردن جهنم میکوشد و نجات هم پیدا میکند؛ در حقیقت بهشت نصیبش میشود و جهنم بر او حرام می گردد.
استاد انصاریان به حکم دیگر خدا یعنی روزه اشاره کرد و گفت: مرحوم آیتالله العظمی بروجردی(ره) 88 سالش بود و سال آخر عمرش، همهٔ روزههایش را گرفت و سیزدهم شوال، یعنی سیزده روز بعد از ماه رمضان هم از دنیا رفت. برای یک جوان 23 – 24 سالهٔ قویِ ورزشکارِ شناکارِ زورخانهای، ناهار نخوردن و نماز خواندن سخت نیست. امیرالمؤمنین(ع) در مورد چنین فردی می فرمایند: بهشت و جهنم را باور ندارد، اما آنکه باور دارد، نماز و روزه برای او راحت است.
استاد انصاریان در پایان گفت: تکالیف الهی برای آنکه بهشت و جهنم را باور دارد، سخت و سنگین نیست.
انتهای پیام/
منبع : پایگاه عرفان