قم - دارالعرفان/ محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی به خبرهای غیبی از سوی پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) اشاره کرد و گفت: شاهدیم بسیاری از خبرهای این بزرگان امروز به منصه ظهور رسیده مانند منفیگرایی عملی و اخلاقی، درگیری میان امت و علمای سوء.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در حسینیهٔ محبانالزهرا(س) تهران، اظهار کرد: همه ارزیابی های امیرالمؤمنین(ع) دقیق و حق است و انحراف و اشتباهی ندارد چون همهٔ وجود امیرالمؤمنین(ع) به توحید وابسته است و به فرمودهٔ حضرت رضا(ع) بین حضرت علی(ع)، پروردگار و سایر ائمه(ع) نوری وجود دارد که هرچه را بخواهند، بگویند یا نظر دهند، در آن نور نگاه میکنند و نظر میدهند.
وی گفت: پیغمبر اکرم(ص) در سال آخر عمر خود در مسجدالحرام حلقهٔ درِ کعبه را گرفت و از رفتار و کردار مردم آخر الزمان – اینکه ملت اسلام و سایر ممالک در امور، مسیر منفی را طی میکنند – یعنی از نوع خوراک، لباس و پوشاک، عروسیها، مَرکبها، معاشرتها، نوع اصلاح سر و صورت، لباس زنان، انواع مدلهای موهای زنان، حرامخوریها، شکل و قیافهٔ شهرها و اینکه صدا در یک مدت بسیار کمی از این طرف دنیا به آن طرف دنیا میرسد و مردم در چند ثانیه از اخبار کل جهان آگاه میشوند و در نهایت اینکه در خیابانهای مکه و مدینه مراکز فروش انواع موسیقیهای حرام رواج پیدا میکند، همه را بیان کرده است.
وی ادامه داد: روایت بسیار فوقالعادهای است، یعنی روایت بهگونهای است که انگار رسول خدا(ص) از زمان خودش 1500 سال جلو آمده و در کلِ امت گشت زده، تمام امور امت را یادداشتبرداری کرده و بعد دوباره به 1500 سال قبل برگشته و همهٔ دیدههای خود را در مسجدالحرام بیان کرده است. خیلی جالب است که پیامبر(ص) رئیسجمهورشدن زنان، وکیلشدن زنان، وزیرشدن زنان، دخالت زنان در همهٔ اموری که در شأنشان نیست را بیان کرده است. این علمِ ثابت، بدون ساحل و محدودیت و یک ارزیابی صددرصد دقیق است. مسایلی که در این روایت از آنها خبر داده، در همین پنجاه یا شصت سالهٔ اخیر اتفاق افتاده است؛ غیر از این روایت، روایات دیگر هم هست که حضرت از اوضاع آیندهٔ خودشان خبر میدهند و خیلی روایات فوقالعادهای است؛ مثلاً نوع لباس پوشیدن خانمها، روابط خانمها، روابط نامشروع، آرایشکردنهای غلیظ و بیرونآمدن در مردم که زمان خودش نبوده است. اینها را جداگانه در یک روایت دیگر بیان میکند و پیغمبر(ص) در آخر بعضی از این روایات ها یک تهدید عجیبی کرده و میفرمایند: من با همهٔ وجود از آنها بیزارم و آنها هم از من بیزار هستند. این نشان میدهد که از پیغمبر(ص) بیزارند، اگر بیزار نبودند که به حرفش گوش میدادند و حجاب را رعایت و روابط نامشروع را قطع میکردند.
پیغمبر(ص) از منفیگرایی عملی و اخلاقی خبر داده بود
استاد انصاریان گفت: بدانید آنچه خدا و پیغمبر(ص) و ائمهٔ طاهرین(ع) میگویند، خبر یا هشدار میدهند، صددرصد حق است؛ اگر همین مقدار را باور کنیم به ایمان ما اضافه می شود و عملکردن به آن بماند برای بعد از باورکردن؛ اما همین باورکردن یک عامل مصونیت برای ماست که ما جزء آنهایی نشویم که پیغمبر(ص) از منفیگرایی عملی و اخلاقی آنها خبر داده است چون خبری که از این نوع مردان و زنان داده، مسلّم است که این مردان و زنان اهل دوزخ هستند؛ به عنوان مثال پیامبر از شبنشینیهای مختلطِ همراه با مشروب، زنان خواننده و رقاصه و خوردن مال حرام خبر داده و در بخشی از این روایت میگویند: اخلاق این مردان و زنان، اخلاق بوزینه و خوک خواهد شد! اینها خبرهایی است که پیامبر داده اند و امروز تحقق این خبرها را در امت شاهدیم.
استاد انصاریان در ادامه به خبر مهمی که پیامبر(ص) به امت داده اند، اشاره و تصریح کرد: پیغمبر(ص) میفرمایند: تمام امت من با یکدیگر درگیر میشوند، اختلافات عجیبی بین آنها میافتد و هیچ گروهی، گروه دیگر را قبول ندارد و به روی هم اسلحه میکشند. در حال حاضر شاهد هستیم که چنین شده است. حتی پیغمبر از هملباسیهای ما خبر داده و برخی از آنها را به «علماء سوء»، آخوندهای بد تعبیر میکند. آنان نه تنها کمکی به دین مردم نمی کنند بلکه کلنگ به جان دین مردم هستند؛ حضرت از فتوادهندگان مملکت سعودی هم خبر داده و می فرماید: فتوادهندگان بخشی از این امت خائنین امت هستند. یا در خبری از امیرالمؤمنین(ع) دیدم که از مناطق گوناگون با مجوّز قلابی بهعنوان اینکه شهروند این مملکت هستند، وارد شامات میشوند؛ یعنی امیرالمؤمنین(ع) صریحاً از آمدن داعش خبر داده که با گذرنامههای صوری وارد شام میشوند و به احدی رحم نمیکنند. خبرهای غیبی پیغمبر(ص) و ائمه(ع) دو تا سه جلد کتاب قطور است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به آمرزش گناهان مؤمن اشاره کرد و گفت: امیرالمؤمنین(ع) شنیدند که دوستشان مریض است، به عیادتش آمدند. با یک جملهٔ حکیمانه و کوتاه، این بیمار را بسیار دلخوش کردند، در کنار بستر بیمار نشستند و فرمودند: «فان المرض لا اجر فیه»، داری درد میکشی یا یک عضو تو ناراحت شده یا قطع شده یا یک مشکلی در یک طرف بدنت درست شده، به انتظار این نباش که خدا به تو پاداش دهد. پاداش برای عمل است، برای تقواست، جای پروندهٔ پاداش جداست؛ اما حالا بندهٔ مؤمنش مریض میشود، بهخاطر بیماریاش پاداشی نمیدهد، اما بیتفاوت هم نیست! حضرت فرمودند: «فانه یحط السیئات کما تحط الشجر الورق»، بیماری که به عیادتت آمدم، «بیماری تمام گناهانت را مانند برگی که از درخت میریزد، از پروندهات میریزد». حالا من چرا برای مرضم از خدا گلایه داشته باشم!؟
استاد انصاریان ادامه داد: پیغمبر(ص) میفرمایند: کسی که دنبال پول خود بگردد و در نهایت آن را پیدا نکند و گمان کند که این پول را گم کرده یا دزد زده است و نگران شود، سپس در یکی از جیب هایش این پول را پیدا کند، این مقدار رنجی که کشید، عامل غفران گناهش است، البته مؤمن و نه هرکسی! یعنی مؤمن تا این حد نزد خداوند ارزش دارد که پروردگار در تمام امورش رحمت و مغفرت را نصیب او میکند.
تذهیب نفس عامل بازدارنده مؤمن از گناه
وی یکی از خصلت های بالای مؤمن را تقوای او دانست و افزود: همه نوع گناهی برای مؤمن آماده است، ولی خودش را نگه میدارد و مرتکب گناه نمیشود. این یک خصلت عالی انسان مؤمن است؛ این فرد نزد خدا ارزش دارد و پروردگار حاضر شده برای بندهٔ مؤمن خود همهکاری انجام دهد.
استاد انصاریان به بیانی از امیرالمؤمنین(ع) اشاره و اظهار کرد: حضرت علی(ع) به چند گروه مژده می دهد و می فرماید: خوشبهحال کسی که «ذکر المعاد»، شبانهروز قیامت جلوی چشم او باشد و دائماً مراقب علم، اخلاق، رفتار و کسب خود باشد. «وعمل للحساب»، و خوشابهحال کسی که برای فردای قیامت خود کار میکند؛ وقتی می خواهد زن بگیرد، میگوید: خدایا! ازدواج میکنم تا غریزهٔ جنسی من افسار شود و به گناهان کبیره نیفتم، این معاملهٔ ازدواج با خداست. به دیدن مریض برای تو میروم، پایم حساب کن. خدایا! با این آدمی که قهر هستم - خواهرم، برادرم، دامادم و یا عروسم - آشتی میکنم، تو پایم حساب کن و خداوند حتماً حساب میکند. «وقنع بالکفاف»، همچنین خوشبهحال آن انسانی که در حد گشتن زندگیاش، مغازه و خریدوفروش دارد و به حلال خدا قناعت می کند و برای اضافهکردن به سراغ حرام نمیرود. «ورضی عن الله»، و خوشبهحال آن انسانی که همواره از پروردگار خود راضی است و هیچ گلهای از خدا ندارد.
استاد انصاریان در پایان به گوشه ای از رضایت حضرت زهرا(س) اشاره کرد و گفت: امیرالمؤمنین(ع) در کوچه آن دونفر - که به امر آنها درِ خانه را آتش زدند، به امر آنها علی(ع) را کتبسته به مسجد بردند، به امر آنها خلافت را در روز روشن بردند - را دید، آنها به امیرالمؤمنین(ع) گفتند: ما میخواهیم از همسرت عیادت کنیم! حضرت فرمودند: صبر کنید تا من بپرسم. وقتی به خانه آمدند، به صدیقهٔ کبری فرمودند: این دو نفر از من درخواست عیادت کردهاند، چه جوابی دهم؟ حضرت زهرا(س) هیچ تندی و تلخی نکرد و گفت: علیجان! «البیت بیتک»، خانه، خانهٔ توست. خانه ارث پدرش بود، اما گفت: خانه خانهٔ توست؛ یعنی من در کنار تو اصلاً احساس ملکیت ندارم؛ «وانا امتک»، من کنیز تو هستم و از خودم اختیاری ندارم. علیجان! کنیز در مقابل مولایش حق اظهارنظر ندارد؛ شما اگر مایل هستید، بگویید بیایند و من آنها را میپذیرم. این رضایت از ولیالله، رضایت از پروردگار مهربان عالم است. بیهوده نیست که عدهای انبیاء، ائمه و اولیای خدا شدند، آنها حالات، رفتار و کرداری داشتند که به این مقام رسیدند.
انتهای پیام /
منبع : پایگاه عرفان