دارالعرفان/ محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی معرفت به ابیعبدالله(ع) را واجب دانست و گفت: باید به امام حسین(ع) معرفت با نور و نه با علم پیدا کنیم، باید درِ قلب به روی نور ملکوت باز شود و نور بتابد تا انسان در تابش آن نور، حقیقت را ببیند؛ این حقیقت را نمی توان با عقل و علم دید.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در حسینیهٔ حضرت ابوالفضل(ع)، اظهار کرد: شخصیت بینظیر حضرت سیدالشهدا انعکاس شخصیت انبیای اولواالعزم الهی و وجود مبارک امیرالمؤمنین(ع) است. در زیارت وارث هر پنج پیغمبر اولواالعزم نام برده شدهاند و وجود مبارک ابیعبدالله(ع) را وارث این پنج پیغمبر اولواالعزم و امیرالمؤمنین ولیالله الاعظم معرفی کردهاند. امام(ع) با کلمهٔ وارث، تمام ارزشهای این پنج پیغمبر و امیرالمؤمنین را به ارث بردهاند. مشخص میشود که امام به همهٔ ارزشهای وجودی نوح(ع)، کمالات ابراهیم(ع)، موسی(ع)، عیسی(ع) و پیغمبر اسلام(ص) و امیرالمؤمنین(ع) آگاهی کامل داشتند و خود را وارث این ششنفر قرار دادند و تمام کمالات انبیای اولواالعزم و امیرالمؤمنین(ع) را به خودشان منتقل کردند. این معرفت عظیم و این انتقال بینظیر از وجود مقدس او که بیش از 67 سال در این دنیا زندگی نکرد، چنین معدنِ بینهایتِ باعظمتی را ساخت و بهوجود آورد.
وی به جمله ای درباره عظمت حضرت از کتاب «کامل الزیارات» اشاره و تصریح کرد: امام صادق(ع) به یکی از اصحاب بسیار مورد اعتمادشان میفرمایند: «شما که اهل عراق و به کربلا نزدیک هستید، به زیارت حضرت حسین(ع) میروید؟» شنونده به امام صادق(ع) گفت: شما که در مدینه زندگی میکنید، از مدینه تا کربلا دو کشور – عربستان و عراق - است، برای زیارت ابیعبدالله میروید؟ امام فرمودند: «زیارت کسی نروم که خداوند هر شب خودش او را زیارت میکند!» فهم این سخن که خداوند هر شب به زیارت امام حسین(ع) می رود، بسیار سخت و سنگین است.
استاد انصاریان با بیان اینکه معرفت به ابیعبدالله برای ما واجب است، گفت: باید به امام حسین(ع) معرفت با نور و نه با علم پیدا کنیم، معرفت علمی با عقل است بدین صورت که انسان چند تبصره، قانون و مطلب را کنار یکدیگر بگذارد و بگوید، فهمیدم؛ اما معرفت قلبی یعنی باید درِ قلب به روی نور ملکوت باز شود و نور بتابد تا انسان در تابش آن نور، حقیقت را ببیند؛ این حقیقت را نمی توان با عقل و علم دید.
وی ادامه داد: در حال حاضر دفتر علم در کرهٔ زمین بازِ، باز است و صدها هزار دانشگاه و کتابخانه در این عالم است، مردم هم کتاب زیاد میخوانند و هم ممکن است، خیلی عاشق باشند و کتابی دربارهٔ حادثهٔ کربلا بخوانند؛ اما دیدنِ جمله کتاب با چشم بر روی صفحه است و مقداری بالاتر دیدن با عقل و مقداری بالاتر دیدن با علم است، اما بالاترین دیدْ، دیدِ دل و دید قلب است؛ اینکه قرآن میگوید: «آمن الرسول بما انزل الیه»، پیغمبر به کل قرآن مؤمن بود، «نزل علی قلبک روح الامین»، نه «علی عقلک» و نه «علی علمک». ما قرآن را به عقل تو نازل نکردیم، عقل گنجایش قرآن را ندارد! ما قرآن را به علم نازل نکردیم، قرآن گنجایشش در علم نیست! «نزل علی قلبک روح الامین»، دل تو چون از همهٔ آفرینش من گستردهتر بود، من قرآن را بر این دل نازل کردم.
استاد انصاریان در پاسخ به اینکه حسینبنعلی چرا حسینبنعلی شد؟ گفت: امام حسین(ع) قلبش بعد از معرفتش مرکز ارثبری بود، یعنی او به تمام کمالات انبیاء و امیرالمؤمنین(ع) آگاهی کامل داشت و میدانست خدا انسان را بهگونهای خلق کرده که میتواند کمالات دیگران را به خودش انتقال بدهد و همین کار را کرد؛ کار به جایی رسید که حال اگر بخواهیم ابیعبدالله(ع) را تعریف کنیم، این است: حسین(ع) یعنی انسانی که جامع همهٔ کمالات و فاقد همهٔ نواقص است؛ یعنی وجود مقدس ابیعبدالله «کلالکمالات» است و اگر تا قیامت تمام محققین عالم در دریای وجودش بگردند تا که یک نقص یا یک عیب پیدا کنند، پیدا نمیشود.
وی با بیان اینکه صدها سال بگذرد، باز هم نمی توانیم امام حسین(ع) را بشناسیم، گفت: اگر همین قدر بفهمیم که حسین(ع)، امام من و اطاعت از او واجب است و سعادت دنیا و آخرت من با اقتدای به او تأمین میشود، بس است؛ در این صورت در قیامت جلوی ما را نمیگیرند که چرا او را نشناختید تا بفهمید امام واجبالاطاعه است و به او اقتدا کنید، همین مقدار را در دهه اول محرم لمس کنم، بفهمم و درک کنم که او جامع همهٔ کمالات و فاقد همهٔ نواقص است و با این ملاک، امام واجبالاطاعه و اقتدای به او تأمینکنندهٔ خیر دنیا و آخرت هست، کافی است.
وی افزود: اگر کسی بخواهد امام را با شخص دیگری جابجا کند، مثلاً بگوید: من امام حسین(ع) را نمیخواهم و دنبال مانیفست لنین میروم تا زندگی خود را با مانیفست او بنا کنم؛ در این صورت فیروزهٔ اصلیِ طبیعیِ معدنیِ الهی را با خرمُهرهای عوض کرده که رنگ فیروزه را دارد؛ یعنی فیروزهای که میگویند صدمیلیون نمیدهیم و پولی نیست را باید در یک قاب طلا بگذاریم و روی ضریح ابیعبدالله بگذاریم؛ اما شما دهکیلو خرمهره را بخر، پنج تومان میشود، رنگش هم با همان فیروزهٔ سرِ ضریح مساوی است؛ جا به جا کردن حسین با مقتدای دیگر، یعنی عوضکردن قیمتیترین گوهر با خرمهره!
استاد انصاریان گفت: اگر کسی حسین(ع) را با دیگری عوض کند، به همسر و فرزندانش و دنیا و آخرت خود خیانت کرده است؛ اصلاً اینجا جای جابجایی نیست، اینجا جای تبدیل نیست، اینجا جای تعویض نیست، بلکه اینجا جای ثابتقدمی است! قرآن میگوید: «یثَبِّتُ اَللّٰهُ اَلَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ اَلثّٰابِتِ فِی اَلْحَیٰاةِ اَلدُّنْیٰا وَ فِی اَلْآخِرَةِ» با حسین باش، من قدم تو را در دنیا و آخرت پایدار میکنم که نتوانی یکسانت بهطرف شیطان و معصیت و کفر و شرک حرکت کنی؛ «یثبت الله الذین آمنوا بالقول الثابت»، ابیعبدالله یک مصداق قول ثابت است، «فی الدنیا و فی الآخره»، پای ثابت در دنیا و در آخرت است و تعویض جنایت و تغییر خیانت است؛ گاهی که به گناه آلوده میشوید، برای اصلاح و توبه راه وجود دارد؛ اما اگر ابیعبدالله(ع) را با شیطان در زندگیام جا به جا کنم و در این تعویض هم بمانم، این دیگر توبه ندارد؛ چون در باند ابنزیاد رفتهام، یعنی جزء آن سیهزار نفر در کربلا شدهام و این توبه ندارد؛ اگر توبه داشت که آن سیهزار نفر توبه میکردند و گیر مختار هم نمیافتادند و تکهتکه نمیشدند. امروز هم شما با پدرانتان 1500 سال نمینشستید با گریه بخوانید: «اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک»، اگر این تعویض را انجام بدهم، در باند یزید رفتهام و آنوقت در آنجا ماندگار میشوم و سخت میتوانم خود را نجات دهم؛ چون در باند یزید، پول، شهوت، لذت و شکم آزاد است و به گفته امیرالمؤمنین(ع) از این اسارت درآمدن، کار بسیار سختی است.
استاد انصاریان نسبت به معرفت و شناخت امام حسین(ع) تأکید و اظهار کرد: اگر از ابتدا این جابجایی را انجام ندهم و انحرافی حرکت نکنم، خیلی راحت هستم چرا که کنار ائمه(ع) میمانم و گاهی اگر دچار گناهی شوم، ائمه(ع) رهایم نمی کنند و نجات بخش هستند. لذا چشم و فکر را باید عوض کرد و به این معرفت رسید که او امام واجبالاطاعه هست و نجات و سعادت نزد اوست.
انتهای پیام /
منبع : پایگاه عرفان