دارالعرفان/ محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی گفت: حق ندارید آنچه که با چشمتان ندیدهاید، باور کنید، حتی اگر به گناه کسی آگاه شدید، حق ندارید گناه او را در خانه و میان قوموخویشان و مردم پخش کنید.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در حسینیهٔ بنیالزهرا، اظهار کرد: در ابتدای آیهٔ پانزدهم سورهٔ احقاف مسئلهٔ حاملگی مادر مطرح است و به عظمت این حاملگی و ارزشهایی که خدا بر اثر بارداریِ زن مؤمنه به آن زن عنایت کرده، اشاره شده است؛ احترامی که پروردگار مهربان عالم به خانم مؤمنهای گذاشته که حامله است، نمونهٔ آن را در مکتبهای مختلف قدیم و جدید نداریم؛ این شخصیتدهی به زن حامله از مسائل بسیار مهم دین خداست.
دوری جامعه از قرآن سبب فراموشی جایگاه دختران و زنان
استاد انصاریان با بیان اینکه دختران و خانم های باردار باید بدانند که در پیشگاه پروردگار چه جایگاهی دارند، گفت: این مسئله متأسفانه در جامعه فراموش شده و به آن هیچ توجهی نمیشود که علت آن هم دوری جامعه از قرآن مجید است؛ به فرمودهٔ امیرالمؤمنین(ع) اگر زن و مرد در شبانهروز ده آیه یا بیست آیه یا برابر با سفارشی که به حضرت مجتبی(ع) شده، پنجاه آیه میخواندند، با خیلی از حقایق عالم و حقایق وجود انسان آشنا میشدند، یک دنیای دیگر برایشان آشکار میشد و منظرگاه نگاهشان به زندگی خودشان و به آیندهشان بسیار تغییر می کرد.
اگر ریشه ناسالم باشد، میوه نیز فاسد می گردد
وی ادامه داد: یک مسئلهٔ قرآنی این است که پروردگار از جنس زن که دارای اولاد میشود، به «اُم» تعبیر کرده است: لغتِ «اُم» در عربی بهمعنی ریشه است؛ اگر ریشه فاسد باشد، میوه سالم و کامل به دست نمی آید؛ حال اگر ریشه ناسالم باشد، فرزند که همان میوه هست نیز فاسد و ناسالم خواهد بود چرا که این میوه حداکثر نهماه و حداقل ششماه تمام وجودش در این ریشه است و طبق تحقیقاتی که کردهاند، دو-سه نوع تغذیه میشود.
استاد انصاریان به تغذیه های مختلف فرزند اشاره و تصریح کرد: یک تغذیه، تغذیهٔ غذایی است و آنچه که مادر میخورد، محصولی از آن را پروردگار از طریق جفت و بندی که به ناف بچه وصل است، این مواد را شبانهروز بهاندازهٔ لازم به بچه میرساند. کسی در تاریکخانهٔ رحم نیست که این غذا را نظام دهد، پیچ و مهرهای هم که نیست که چهوقت پیچ غذا را باز کنند و چهوقت باز نکنند! شخص خدا کل کار را در رحم مادر برای بچه انجام میدهد. پروردگار عالم هم تغییر کلی که ایجاد نمیکند، بلکه مادر هر غذایی را به پروردگار دهد، محصول همان را به جنین میدهد.
رذایل اخلاقی مادر باردار به فرزند منتقل می شود
وی با بیان اینکه خداوند مسئول فاسد شدن هیچ فرزندی نیست، گفت: پروردگار به مادر راهنمایی کرده، بهخصوص وقتی که حامله است، از رزق حلال طیب پاکیزه بخورد و تا وقتی که حامله است، اخلاق الهی را رعایت کند و حسود، بخیل، حریص، کینهورز، اختلافانداز، تلخ، مغرور و متکبر نباشد چون همهٔ اینها به بچه انتقال پیدا میکند.
استاد انصاریان در باب انتقال ویژگی ها و خصوصیات از والدین به فرزندان، به نمونه ای از زمان پیامبر(ص) اشاره و خاطرنشان کرد: داماد سپید و خوشقیافه، عروس هم زیبا و خوشقیافه، اما بچه سیاه حبشی بهدنیا آمده است. مادر غرق در حیرت است! پاکدامن هم هست و شوهر اعتماد کامل به همسرش دارد، ولی شگفتزده است. بچه را بغل میکند و پیش رسول خدا(ص) میآورد و میگوید: یارسولالله! این قیافهٔ من و این رنگ من، قیافه و رنگ همسرم هم بسیار قیافهٔ خوبی است، این بچه از کجا آمده است؟ فرمودند: بچه برای تو و خانمت هست. سپس این جمله را فرمودند که به خاطر این جمله چقدر کتاب بهعنوان وراثت و بهعنوان انتقال اوصاف بهوسیلهٔ ژنی که در نطفه است، نوشته شده است. همهٔ این کتابهای امروز را پیغمبر در یک جمله فرمودند: «فان العرق دساس»، ژنی که در نطفههای پدران و مادران گذشتهٔ تو و زنت بوده، آن ژن از جانب خدا مأمور است که اوصاف را به بعدیها انتقال بدهد، آن ژن که رنگ را باید انتقال بدهد، وصف را باید انتقال بدهد، در حرکت بوده و نوبت انتقالش به تو و زنت رسیده است. در بین گذشتگان تو یا زنت آدم سیاه وجود داشته است، نسبت به خانمت مواظب باش که بدبین نباشی! بچه یقیناً برای خودتان است.
حق ندارید آنچه که با چشمتان ندیدهاید، باور کنید
وی تأکید کرد: نباید به هیچکسی بدبین باشیم. این حرفهایی که ما هر روز در حق مردم میشنویم یا در این تلفنها میبینیم، خود که شاهد نبودهایم و جلوی چشم ما که اتفاق نیفتاده است. قرآن مجید میفرماید: «وَلاٰ تَقْفُ مٰا لَیسَ لَک بِهِ عِلْمٌ» ﴿الإسراء، 36﴾ آنچه که با چشمتان ندیدهاید، حق ندارید باور کنید.
حق ندارید گناه دیگران را میان مردم پخش کنید
وی افزود: امیرالمؤمنین(ع) به محمد حنفیه نامه ای نوشته است که این نامه در جلد یازدهم «وسائلالشیعه»، آمده است، «یا بنی لا تقل ما لا تعلم»، چیزی را نگو که خودت یقین نداری؛ اما جامعه برخلاف نهی امیرالمؤمنین، میگوید؛ نه اینکه چیزی را نگویید که ندیدهاید، بلکه «ولا تقل کلما تعلم»، هرچه را هم یقین پیدا کردید، نگویید؛ اگر به گناه کسی آگاه شدید، امیرالمؤمنین(ع) که میفرمایند و قرآن هم در سورهٔ نور میگوید: حق ندارید گناه دیگران را در خانه، در قوموخویشها و در مردم پخش کنید، «إِنَّ اَلَّذِینَ یحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ اَلْفٰاحِشَةُ فِی اَلَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذٰابٌ أَلِیمٌ» ﴿النور، 19﴾، گناهکار توبه میکند و بخشیده میشود، ولی شما پخشکننده باید به جهنم بروید، درحالیکه لذت گناه را هم نبردهاید.
اگر به کسی بدبین نباشید، پشت سر او سخن نمی گویید
استاد انصاریان در بخش دیگری از سخنان خود با تأکید بر اینکه نباید به هیچ کسی بدبین بود، گفت: انسان وقتی به هیچکس بدبین نباشد، پشت سر هیچکس حرف های ناروا نمیگوید؛ بدبین نباشد، کسی را نمیکوبد؛ بدبین نباشد، آبروی کسی را نمیبرد.
او ادامه داد: حضرت مسیح(ع) زن نداشت، چون 33 ساله بود که خدا او را برد و اینقدر هم سفر تبلیغی داشت که به ازدواج نرسید. یکروزی مسیح که خیلی هم خوشقیافه بود، وارد خانهٔ یک زن بدکاره شد و نیمساعتی در آن خانه بود. سپس درآمد، یکی او را دید، صدایش کرد و گفت: تو این خانه را میشناسی؟ گفت: میشناسم که ماتم برده است! تو پیغمبر اولواالعزم هستی؟ اینجا خانهٔ زن بدکاره است و تو هم که زن نداری، اینجا چهکار داشتی؟ عیسی(ع) فرمود: مریض دوجور است: یک مریض است که با پای خودش به دکتر میرود و یک مریضی است که از پا درآمده و دکتر را بالای سرش میآورند. فکر این خانم از کثرت زنا کِرِخت شده بود و دکتر نمیآمد، منِ دکتر رفتم و با او صحبت کردم، توبهاش دادم، الآن برو و در بزن، ببین کسی را نمیپذیرد. میخواستی بروی و در مردم بیفتی و بگویی عیسی زنا کرد؟!
استاد انصاریان با بیان اینکه پیغمبر هم در زمان خودش از بدبینی مردم در وحشت بود، گفت: روزی در کوچه خانمی رو گرفته و قربانصدقهٔ پیغمبر میرود: فدایت بشوم، عزیزمی، جانمی، محبوبمی، صحبتش که تمام شد و رفت. یکی آمد که رد شود، این حرفها را شنید، پیغمبر صدایش زدند، بعد از اینکه آن خانم رفت، فرمودند: این عمهام صفیه بود، برو؛ یعنی الآن نروی و بگویی یک زن غریبه با پیغمبر چه خوشوبشی میکرد!
وی گفت: اگر خودتان را ببینید، آن زمان همهچیز را برای خودتان میخواهید؛ اما خدابین باشید، محققان جنینشناسی میگویند: اخلاق و اوصاف و شیرهٔ غذای مادر به جنین انتقال پیدا میکند، چون مادر ریشه است. زنان! مواظب اخلاقتان باشید، مواظب خوراکتان هم باشید. خوراک حلال باشد و اخلاق پاک باشد تا بچهای که بهدنیا میآید، حسین(ع) شود.
استاد انصاریان به اهمیت قرآن در مورد شیر مادر اشاره و تصریح کرد: یکسال است که در اروپا اعلام شده مادران از شیرخشک دادن به فرزندان خود خودداری کنند؛ اینکه به مادران گفته می شود شیر دادن موجب می شود که بدن مادر نامتناسب شود، دروغی هست که به آنان تحمیل شده است.
وی افزود: در سورهٔ قصص آمده است؛ مادر فرزند زاییده و با بهدنیاآمدن بچه در نگرانی بسیار سختی فرو رفت که چه کنم؛ اگر مأموران فرعون بفهمند سرش را میبرّند؛ «اوحینا»، این زن چقدر زن باعظمتی بوده که خدا میگوید به او وحی کردم، «اوحینا الی ام موسی»، به ریشهٔ وجودی موسی وحی کردم، «ان ارضعیه»، او را شیر بده، اما اگر میترسی، بچهات را بیاور، «فالقیه فی الیمّ» و در آب دریا بینداز. مادر دومی را انتخاب کرد و گفت: او را نگه ندارم و شیر ندهم، نکند در دستگاه فرعون گیر بیفتد و او را بکشند. یک جعبه درست کرد و جعبه را به گونه ای اصلاح کرد که آب در آن نرود، بچه را در جعبهای مثل یک کشتی کوچک خواباند و لب رود نیل آورد و در امواج آب انداخت. من به آب فرمان دادهام که این کشتی کوچک را از آن رشتهای ببر که در خانهٔ فرعون میرود، آنجا آمد، بچه را گرفتند. قرآن مجید میگوید: «حرّم علیه المراضع»، تمام شیر زنانی را که مادرش نبودند، حرام کردم و هر زنی که آمد شیر بدهد، سینه را نگرفت.
به فرزندان خود شیر زنان بیگانه ندهید
استاد انصاریان با تأکید بر اینکه مادران شیر خودتان را به فرزندانتان دهید، گفت: به فرزندان خود شیر بیگانه ندهید، شیرخشک ندهید، هنوز عظمت شیر در قرآن برای مردم روشن نیست، مادری که دارای مقام عصمت است، مادری که دارای عقل کامل است، مادری که حرف اول را در عبادت میزند، مادری که در اخلاص بینمونه است، مادری که همهاش در یاد خداست، مادری که بچهاش را به نیت اینکه معدن خیر کامل برای عالم باربیاید، شیر میدهد و نهایتاً بچهاش عظیمترین عُظَمای عالم شد، شخصیتش هستی را از ملک تا ملکوت پر کرد.
استاد انصاریان گفت: در کربلا امام حسین(ع) به عمرسعد فرمودند: اینکه به من میگویی بیا بیعت کن، «حجور طابت و طهرت»، دامنهای پاک اصلاً به ما اجازه نمیدهد که با شما بیعت کنیم. شما میدانید تمام عالم هستی حسین(ع) را میشناسند؟! میدانید سنگریزهها، درختها، بیابانها، صحراها و کوهها، ابیعبدالله(ع) را میشناسند؟ پسرش زینالعابدین(ع) در شام به مردم گفتند: کسی را کشتید که ماهیان دریا برای او گریه کردند، یعنی او را میشناختند؛ آسمانها برای او گریه کردند، زمین برای او گریه کرد، درختان برای او گریه کردند، وحشیان صحرا برای او گریه کردند، ملائکه گریه کردند، بهشتیها گریه کردند.
انتهای پیام/
منبع : پایگاه عرفان