دارالعرفان/ محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی گفت: کسی که مشغول طهارت قلب است و میکوشد که حسد، بخل، کینه و حرص را از دل پاک کند، در بهترین حرکت است؛ کسی که اموال خود را حساب کرده، سهم و ارث خواهر و مادر را به طرف خود کشیده، به صاحب مال میدهد، در حال حرکت است و این فرد از طرف خدا شایسته است که کمک شود و حیات طیبه پیدا کند.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در مسجد جامع ایلام، اظهار کرد: یکی از کسانی که پربارترین و زیباترین حرکات را در مسیر رسیدن به لقای حق، رضای حق و رضوان الهی داشت، با اینکه در مسیر حرکتش دچار انواع سختیها و مشکلات شد، سختیها و مشکلاتی که مولدش خودش نبود، بلکه از جانب مردم زمانش به او تحمیل شد و او یک لحظه توقف نکرد و قویترین شکیبایی را در برابر آن مشکلات و سختیها نشان داد، اولین پیامبر اولواالعزم الهی، حضرت نوح(ع) بود.
وی گفت: همهٔ شئون زندگی انبیای الهی برای مردم تا قیامت درس است. کلمهٔ اسوه دو بار در قرآن کریم ذکر شده که بهمعنای سرمشق است؛ یعنی واقعاً اگر کسی بخواهد دنیا و آخرت آبادی داشته باشد، با درسگرفتن از زندگی انبیاء در حدّ خودش و بهاندازهٔ گنجایش خودش میتواند یک دنیای آباد داشته باشد. دنیای آباد از دیدگاه قرآن، قصر و صد مغازه و چندصد هکتار زمین و ویلا و گرانترین ماشین نیست؛ بلکه دنیای آباد از نگاه قرآن یک دنیای پاک است که در سورهٔ مبارکهٔ نحل آمده است: «مَن عمل صالحاً»، کسی که کوشش مثبت و حرکت مثبت داشته باشد، «وهو مؤمن»، به شرطی که خدا و قیامت را واقعاً باور داشته باشد، «فلنحیینّه حیاة طیبه»، منِ خدا خودم برای او یک زندگی پاکی را معماری و مهندسی میکنم؛ یعنی عقل و قلب را هدایت میکند که انسان با همهٔ پاکیهای مادّی و معنوی در ارتباط قرار گیرد.
بهشت پاداش خویشتنداران و خودنگهداران
وی افزود: خانمی فاقد تقوا، ایمان و صفای باطن بود و در محلهشان به یک جوانی گفت: من به تو دلبسته شدهام و پولی هم نمیخواهم، خودم همهچیز دارم، با من قرار ملاقات بگذار تا یکدیگر را ببینیم و من از تو کامجویی کنم. جوانی که کپسول شهوت است، شهوت بسیار پرفشار! ولی عقل و قلبش تحت هدایت پروردگار مهربان عالم است، خیلی آسان، روان و بیدردسر به این خانم گفت: من اگر با تو در ارتباط نامشروع قرار گیرم، میدانی چهچیزی را از دست میدهم؟ گفت: چهچیزی را؟ جوان این آیهٔ سورهٔ مبارکهٔ آلعمران را خواند: «وسارعوا الی مغفرة من ربکم وجنة عرضها السماوات والأرض اعدت للمتقین»، متقین یعنی خودنگهداران، یعنی این ارتباط را برقرار نمیکنم و نام آن تقواست؛ جوان گفت: در این صورت، هم مغفرت محبوبم و هم بهشتی که پهنای آن پهنای آسمانها و زمین است را از دست خواهم داد. این حرکت اخلاقی، باطنی، معرفتی و تقوایی است، اسم آنهم حیات طیبه و معمار آن نیز پروردگار عالم است. خداوند میفرماید: بهشتی که پهنای همهٔ آسمانها و زمین را دارد، برای اهل تقوا - یعنی خویشتنداران و خودنگهداران - آماده شده است.
هم ترازی ایمان و عمل زن و مرد در نزد خدا
استاد انصاریان به سخن پروردگار در مورد زنان اشاره و تصریح کرد: حرف پروردگار این است که زنان هم با رفتار و اعمال خود میتوانند مایهٔ تباهی بندگان من شوند و در قیامت جوابم را ندارند، بدهند. حرف خدا به جوانها و مردها هم این است که شما هم میتوانید مایهٔ تباهیِ ناموس مملکت شوید و در قیامت نمیتوانید جواب من را بدهید. خدا یکطرفه حرف نزده است. در بعضی از آیات، مردان بدکار و در بعضی از آیات نیز زنان را سرزنش میکند؛ اما در بعضی از آیات هم میگوید: ایمان و عمل زن، ایمان و عمل مرد در ترازوی من هموزن است و در بهشت هم جای مردان و زنان فرقی نمیکند؛ اینگونه نیست که من عمل زنان و ایمانشان را کمتر ارزیابی کنم و برای شما مردان را بیشتر ارزیابی کنم. هر دوی شما را برای بهشت و جهنم به یک صورت ارزیابی میکنم؛ یکی از آن آیات که هر دو مرد و زن خوب را ارزیابی مساوی میکنم «مَن عمل صالحاً من ذکر أو انثی» است؛ در زمینهٔ عمل صالح و ایمان، بین زن و مرد برای من فرقی نیست و یکی هستند.
وی با بیان اینکه مردان و زنان شما بندگان پروردگار هستند و نه بردگان شما؛ گفت: این اشتباه هنوز در مملکت ما در خیلی از جاها حکومت میکند، زنان طبق آیات قرآن بندگان خدا، مخلوق پروردگار و نه بردگان مردان هستند؛ قرآن مجید میفرماید: زن ارزش وجودیاش با مرد یکی و مساوی است، «خلقناکم من نفس واحده»، شما بیعلتِ شرعی حق تلخی یا حق حمله به همسر را ندارید و اگر بنا باشد حمله کنید، حملهتان باید این باشد که همسر را بنشانید، مرد به زن بگوید خانم بزرگوارم، دو-سهسال است ثابت شده که بین ما دوتا توافق اخلاقی وجود ندارد و ما باید از هم جدا شویم. این حملهٔ مرد به زن است و بیشتر از این اجازه نداده است. به زن هم میگوید: اگر میخواهی به شوهرت حمله کنی، بنشان و بگو ثابت شده که ما همکفو همدیگر نیستیم و باید از هم جدا بشویم. تو برو، انشاءالله خدا یک زن خوب نصیبت کند و من هم میروم، خدا یک مرد خوب نصیبم کند؛ اینکه زن مهریه خود را اجرا بگذارد، آبروی مرد را ببرد و به زندانش بیندازد یا به مردش بگوید میخواهی با تو زندگی کنم، یک خانهٔ یکمیلیاردی به نام من کن، پانصد میلیون هم غیر از مهریهام در بانک بگذار، جنگ با قرآن، انبیاء و ائمهٔ طاهرین(ع) است.
بسیاری از مسائل ما در نظام و خانواده، جنگ با پروردگار است
استاد انصاریان خاطرنشان کرد: بسیاری از مسایل جنگ با پروردگار محسوب میشود، ما فقط یکبار شنیدهایم که خدا به رباخور در سورهٔ بقره گفته: اگر ربا بخوری، من و پیغمبرم، به تو اعلام جنگ میدهیم که بعضیها این آیه را برعکس معنی میکنند و میگویند رباخور به خدا و پیغمبر اعلام جنگ میدهد. اینطور نیست، معنی واقعی آیه این است: «ان لم تفعلوا»، اگر دست از رباخواری برندارید، «فاذنوا بحرب من الله و رسوله»، از جانب خدا و پیغمبرم به جمع شما رباخواران اعلام جنگ میدهم و در این جنگ هم پیروزی با شما نیست؛ فکر میکنیم همین یکبار جنگ است، بسیاری از مسائل ما در نظام و خانواده، جنگ با پروردگار است.
حیات طیبه ثمره طهارت قلب و عمل صالح است
وی با اشاره به اینکه کسی که دارای حرکت مثبت باشد یعنی همیشه در کارها برای آینده فکر کند، در حرکت است؛ اظهار کرد: کسی که مشغول طهارت قلب است و میکوشد که این قیافهٔ نحسِ نجسِ حسد، بخل، کینه و حرص را از دل پاک کند، در بهترین حرکت است؛ کسی که اموال خود را حساب کرده، سهم و ارث خواهر و مادر را به طرف خودش کشیده و به صاحب مال پس میدهد، در حال حرکت است و این فرد از طرف خدا شایسته است که کمک شود و حیات طیبه پیدا کند؛ یعنی دنیای آبادی داشته باشد.
استاد انصاریان ادامه داد: خانهای که حضرت علی(ع) و زهرا(س) - این زن و شوهر - در آن زندگی میکردند، کمتر از نود متر بوده و دیوارها کاهگلی و سقفِ تیرش از نخلهای خشک خرما، شش پوست بز را نیز بههم دوخته بودند که فرش شبهای اتاقشان بود و روزها هم برای صحرا و کار میبردند، رختخوابشان هم از لیف خرما بوده است - ما پنجدقیقه هم نمیتوانیم صورت خودمان را روی لیف خرما بگذاریم - اما این زن و شوهر آبادترین دنیا را در این عالم داشتند و در فضای دنیایشان یک پسر از آنها بهوجود آمده و امام شده است؛ پسر دوم بهوجود آمده که امام شده است و دل مردم دنیا را ربوده است - در حال حاضر انواع مذاهب در پیادهروی اربعین میآیند، شیعه که سر جای خودش را دارد. این پسر به دولتی تبدیل شده که پرخرجترین دولت عالم است ولی خرج دولت را کارمندها میدهند؛ یعنی ابیعبدالله(ع) نه معدنی دارد و نه خزانهای، عاشقان میگویند نوکر و غلام هستیم و هرچه ابیعبدالله(ع) خرج دارد، در عاشورا، کربلا و اربعین با جان و دل میدهیم. اصلاً هیچ دولتی در این عالم به این شکل نیست و حقوقبده این دولت، کارمندهای خودش هستند. حقوق نمیگیرند و جیبشان را برای دولت ابیعبدالله(ع) خالی میکنند - یک دختر هم در این خانه بهنام زینب کبری(س) بهدنیا آمده و این زندگی و دنیای آباد است.
کاخ سفید دنیای ظلم، قتل، غارت، آدمکشی و نقشهکشی علیه همهٔ جهان است
وی با طرح پرسشی مبنی بر اینکه آیا کاخ سفید دنیای آباد است؟ گفت: کاخ سفید دنیای ظلم، قتل، غارت، آدمکشی و نقشهکشی علیه همهٔ جهان است، کاخ کرملین دنیای آباد است؟ کاخهای مصر و عربستان در ریاض و در مکه و در جدّه و کاخهای ساختهشده برای این شیخکهای خلیج، اینها دنیای آباد است؟ یعنی کاخ شاه بحرین دنیای آباد است که تاکنون پانصد-ششصد مظلوم را کشته و چندهزار نفر در زندانهایش هر شب و هر روز سهم شکنجه دیدن، دارند؟ بسیاری اشتباه میکنند و فکر میکنند دیگران دنیای آباد ندارند و خدا به اینها محل نگذاشته و چیزی به آنها نداده است، خدا به ما خیلی محل گذاشته و نتیجهٔ حرکت دنیای آباد است.
استاد انصاریان به نمونه ای اشاره کرد که نشان از اثرات مثبت حرکت در مسیر خداوند است و گفت: در سال گذشته نامهای به دستم رسید که در نامه نوشته شده بود؛ دوستم - به تعبیر قرآن یعنی شیطان – با من تماس گرفت و گفت: دو زن جوان زیبا آماده کردهام، خانه هم خالی است، میآیی؟ گفتم: آره، چرا نیایم؟ از خدا میخواهم! به این مفتی، برای چه نیایم؟ میآیم! و رفتم. مرا به یکی از اتاقهای خانهٔ هزارمتری فرستاد. وارد اتاق شدم، خانم جوانی که برای ما قرار داده بود روسریاش را برداشته، آرایش غلیظ و لباسهای کوتاه و تحریککننده پوشیده بود. از بس که مست این قیافه و هیکل شده بودم اگر همانوقت مرا با کلّه در جهنم میانداختند، نمیفهمیدم! برای زنا آماده شدم که یکمرتبه از ذهنم بنرهای سرِ چهارراهها گذشت که امشب در فلان مسجد دعای کمیل است و اسم شما را نوشته بود! در جا لباسهایم را پوشیدم و بلند شدم، خانم گفت: کجا؟ گفتم: مرا با تو کاری نیست! وقتی لباسهایم را پوشیدم و بیرون آمدم، گفتم: علیجان! من نزدیک بود به جهنم بروم، اما اسم دعای کمیل را روی پرده دیدم و بهشدت در برابر این زن از تو خجالت کشیدم. گفتم: امشب باید یک ساعت گریه کنم، ناله بزنم و به علی(ع) اقتدا کنم؛ دیگر به خانهمان نرفتم و صاف به مسجد آمدم. یک یا دو ساعت به دعا مانده بود، شما آمدی و من مثل امشب پشت سرت نشستم و از اول دعا سرم پایین بود و فقط گریه میکردم، رویم نمیشد سرم را بلند کنم و از خدا و امیرالمؤمنین(ع) خجالتزده بودم. حال که این نامه را برایتان نوشتم - بعد از دو-سهماه - خدا یک خانمی نصیب من کرده که فکر نمیکنم در کل این شهر، نمونهٔ این زن در پاکی، ایمان و زیبایی باشد؛ غیر از این خانم، درهای کار اقتصادی به روی من باز شده است. در حقیقت این نتیجه و سود حرکت مثبت است.
استاد انصاریان با بیان اینکه برخی از انسانها تا چه زمانی میخواهند ایستا باشند، گفت: حرکت نوح 950 سال طول کشید، اما فرزندش جزء متوقفین بود. تا وقتی پروردگار فرمود: این ملت فقط به درد نابودشدن میخورند و باید یکیشان نماند. نوح! از تنور خانهات که آب بیرون زد، من از آسمانم آب میریزم و آب را از سرِ کوهها هم رد میکنم. آب همه جا را گرفت و تا مچ پای پسرش آمد، پدرِ حرکتکننده به این بچهٔ ایستا گفت: پسرم غرق میشوی! گفت: برو پیِ کار خودت! گفت: آب نابودت میکند. گفت: من بلد هستم که چطوری خودم را نجات دهم؛ به او اصرار کرد و گفت: «ساوی الی جبل»، دو پا دارم عین پای رخش، اکنون میدَوم و به نوک کوه میروم. نوح گفت: آب از نوک کوه هم رد میشود، یعنی راه بیفت. گفت: نه! با پسر گفتوگو میکرد که پروردگار به او گفت: «انه لیس من اهلک»، این آدم نیست، دین و کرامت ندارد و «لیس من اهلک انه عمل غیر صالح»، متوقف کثیفی است؛ بعد هم آب موج زد و او را به جهنم بُرد، هنوز هم به جهنم میرود؛ این نمونه نشان داد، دونفر برای یک خانواده: یکی در حرکت و یکی در توقف است.
انتهای پیام/
منبع : پایگاه عرفان