در روایت آمده: وقتی ابوذرغفاری به مکه مکرمه آمد کنار درب بیت اللّه ایستاد و از مردمی که از اطراف ممالک اسلامی به حج آمده بودند دعوت کرد برای شنیدن سخنان او اجتماع کنند.
پس از اجتماع مردم فرمود: ای مردم! می دانید که من جُندبِ غفاری هستم و نسبت به شما خیرخواه و مهربانم. ای مردم! هرگاه یکی از شما اراده سفر کند، همانا از زاد و توشه آن قدر بردارد که در آن سفر به آن محتاج و نیازمند است و از برداشتن زاد و راحله و بردن با خود هیچ چاره ای ندارد، هرگاه امر سفر دنیا که خیلی معمولی است چنین باشد، پس برداشتن زاد و توشه برای سفر آخرت سزاوارتر است!
مردی در میان جمعیت گفت: ابو ذر! ما را به زاد و توشه سفر آخرت راهنمایی کن.
فرمود: برای دفع رنج روز نشور، روزه بگیرید و برای عظائم امور، حج واقعی گذارید و برای برطرف کردن وحشت قبر، در دل شب دو رکعت نماز خالص برای حضرت رب به جای آورید[1].
پی نوشت
---------------------------------------------------------------
[1] من لا يحضره الفقيه: 2/ 282، باب الزاد فى السفر، حديث 2456.
پس از اجتماع مردم فرمود: ای مردم! می دانید که من جُندبِ غفاری هستم و نسبت به شما خیرخواه و مهربانم. ای مردم! هرگاه یکی از شما اراده سفر کند، همانا از زاد و توشه آن قدر بردارد که در آن سفر به آن محتاج و نیازمند است و از برداشتن زاد و راحله و بردن با خود هیچ چاره ای ندارد، هرگاه امر سفر دنیا که خیلی معمولی است چنین باشد، پس برداشتن زاد و توشه برای سفر آخرت سزاوارتر است!
مردی در میان جمعیت گفت: ابو ذر! ما را به زاد و توشه سفر آخرت راهنمایی کن.
فرمود: برای دفع رنج روز نشور، روزه بگیرید و برای عظائم امور، حج واقعی گذارید و برای برطرف کردن وحشت قبر، در دل شب دو رکعت نماز خالص برای حضرت رب به جای آورید[1].
پی نوشت
---------------------------------------------------------------
[1] من لا يحضره الفقيه: 2/ 282، باب الزاد فى السفر، حديث 2456.
منبع : پایگاه عرفان