دارالعرفان/ محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی، با بیان اینکه اسلام ترکیبی از سه حقیقت ایمان، عمل و اخلاق است، گفت: ساختمان ایمان و عمل با حلقهٔ اخلاق بسته و حفظ میشود، اگر اخلاق فرو بریزد، هر دو ساختمان ایمان و عمل هم فرو میریزد.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در حسینیهٔ حضرت قاسم(ع) با بیان اینکه همهٔ اسلام در قرآن مجید و روایات ناب اهلبیت(ع) است؛ اظهار کرد: دانشمندان بزرگ شیعه روی روایات بیش از هزارسال کار کرده و ما را راهنمایی کردهاند که کدام روایات قابلقبول است و چه روایاتی مردود است. روایات مردود به روایاتی میگویند که در صدورش از پیغمبر و ائمهٔ طاهرین شک هست؛ اگر این روایات مردود با روایات صحیحه یا با آیات قرآن هماهنگی داشته باشد، میگویند قبول میکنیم؛ اگر نه، در مردودبودن باقی میماند؛ البته شیعه روایات مردود خیلی کم دارد، ولی غیرشیعه روایات مردود بیش از روایات درست دارد.
شیعه روایت مردود بسیار کم دارد
وی ادامه داد: اینکه میگویم شیعه روایت مردود - که نباید به آن اعتناکرد - کم دارد، چون خود من در حدود دوسال کامل کتاب شریف «اصول کافی» که نزدیک به چهارهزار روایت دارد را ترجمه کردم. این دو جلد عربیِ اصول، در حدود پنج جلد نزدیک ششصد صفحه شده، یعنی آن دو جلد با ترجمهٔ من حدود سههزار صفحه است. من که هم درس روایتشناسی را در قم خواندهام و هم پنجاهسال با روایات سروکار داشتهام، در این چهارهزار روایت، یک روایت مردود دیدهام؛ البته در پاورقی ترجمه توضیح دادهام که این روایت یقیناً از اهلبیت(ع) صادر نشده و این را قلم دشمن در آن زمانی که کتابها خطی بوده، در این کتاب وارد کرده و مردود است.
نمیتوان با قرآنِ تنها دیندار واقعی شد
استاد انصاریان با اشاره به اینکه بدنهٔ اسلام روایت است، گفت: منظور ما روایاتی است که هم با قرآن، هم با عقل، هم با علم و هم با دانش حکمت هماهنگی دارد؛ اگر بخواهیم روایات را کنار بگذاریم و بگوییم اسلام فقط قرآن است، اگر بخواهیم دیندار واقعی شویم، نمیتوانیم با قرآن دیندار واقعی شویم؛ چون در بسیاری از مواقع قرآن فقط یک دستور است، ولی توضیح نیست؛ مثلاً آیهٔ مربوط به نماز ظهر و عصر، مغرب و عشاء و نماز صبح.
وی افزود: پروردگار در آیهٔ شریفه سه وقت بیان کرده که آیه میگوید: شما میتوانید ظهر و عصر را با هم بخوانید و لازم نیست تفکیک کنید؛ یعنی نماز ظهر و دو ساعت دیگر نماز عصر را بخوانید، یا اینکه میتوانید مغرب و عشاء را با هم بخوانید که فرق ما با غیرشیعه این است: آنها میگویند نمازها را باید جدا خواند؛ یعنی ظهر را باید ظهر خواند، عصر را باید سهساعت بعد خواند، مغرب را باید غروب خواند و عشاء را باید دو ساعت بعد خواند؛ اما ما میگوییم قرآن طبق آیهٔ شریفه سه وقت قرار داده است: «أَقِمِ اَلصَّلاٰةَ لِدُلُوک اَلشَّمْسِ»، یک نماز را تا وقتی بخوانید که خورشید از نصفالنهار بگذرد، یعنی روز وارد ظهر شود؛ «إِلیٰ غَسَقِ اَللَّیلِ»، یک نماز را وقتی بخوانید که هوا سیاه و تاریک شد؛ «وَ قُرْآنَ اَلْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ اَلْفَجْرِ کٰانَ مَشْهُوداً» ﴿الإسراء، 78﴾ و یک قرائت شما هم در طلوع صبح صادق است. این سه زمان شد: «دلوک الشمس»، «غسق اللیل» و «قرآن الفجر».
خداوند در قرآن به کیفیت اعمالی مانند نماز، روزه و حج اشاره نکرده است
استاد انصاریان در پاسخ به اینکه کیفیت این نماز چیست؟ گفت: پروردگار امر واجب دارد در این سه وقت نماز بخوانید، اما نمیگوید نمازها به چه شکل و کیفیت باشد در حقیقت هیچچیزی از این نمازهایی که میخوانیم، در هیچ آیهای از قرآن نیست.
محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی گفت: دومین و سومین آیهٔ سورهٔ مبارکه بقره یک سلسله مسائل را مطرح کرده است: «ذٰلِک اَلْکتٰابُ لاٰ رَیبَ فِیهِ هُدی لِلْمُتَّقِینَ * اَلَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِالْغَیبِ وَ یقِیمُونَ اَلصَّلاٰةَ» ﴿البقرة، 2-3﴾، این نماز چیست؟ آیه ساکت است و نمیگوید چیست؛ در سوره توبه آمده: «وَ اَلْمُؤْمِنُونَ وَ اَلْمُؤْمِنٰاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیٰاءُ بَعْضٍ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ اَلْمُنْکرِ وَ یقِیمُونَ اَلصَّلاٰةَ وَ یؤْتُونَ اَلزَّکٰاةَ وَ یطِیعُونَ اَللّٰهَ وَ رَسُولَهُ أُولٰئِک سَیرْحَمُهُمُ اَللّٰه» ﴿التوبة، 71﴾ قرآن میفرماید: مردم مؤمن پیوسته، یعنی تا آخر عمرشان نماز میخوانند و ترک نماز ندارند. پیوسته یعنی هر روزی که بیدارند، نمازهای واجب را میخوانند و آن را ترک هم نمیکنند.
استاد انصاریان در پاسخ به اینکه غیر از بسمالله که میتوانیم بلند بخوانیم، چرا واجب است که حمد و سوره را آهسته بخوانیم؟ گفت: دلیل قطعی این مسأله را نمی دانم ولی شاید خداوند خواسته به ما بگوید که من هم صدای بلند شما و هم صدای آهستهتان را میشنوم. نماز صبح را واجب است که آدم بلند بخواند، بلند نه بهمعنی دادکشیدن، بلکه قرآن میگوید بین آهسته و داد، یعنی یک صدای طبیعی و نماز صبح طبیعی خوانده شود. در یک جایی شش نفر خواب هستند و به ما هم نگفتهاند بیدارمان کن، نماز صبحم را واجب است که بلند بخوانم، مزاحم استراحت این پنج-شش نفر نیست؟ پروردگار فرموده نماز صبح را بلند بخوان، این مزاحمتْ مزاحمتِ خلاف شرع نیست و واجب پروردگار، بر حق یک انسان، مقدّم است.
دستور خدا مقدم بر دستور پدر و مادر است
وی تصریح کرد: گاهی پدر یا مادر به فرزند خود میگوید مشروب بخور یا قماربازی کن، قرآن میگوید: «بالوالدین احسانا»، احسان به والدین این است که من هم به حرفشان گوش دهم و هم به آنها خدمت و محبت کنم، اما خداوند شراب را حرام کرده، در چنین مواقعی دستور خدا مقدم بر دستور پدر و مادر است و باید به حرف خدا گوش داد. اما زمانی پدرم یا مادرم 10 بار مرا دعوتی میکنند که با دعوت خدا هماهنگ است، اینجا حرام است که من پدر و مادر را رد کنم؛ چون اکنون خواستهشان با خواستهٔ خدا موافق است. به عنوان مثال مادرم خیلی با محبت میگوید: دخترم، پسرم! نمازت را بخوان؛ این دعوت با دعوت خدا هماهنگ است و من اگر نماز بخوانم، دو کار کردهام: یکی از خدا اطاعت کردهام و یکی هم به پدر و مادرم محبت کرده و حرفشان را گوش دادهام؛ یعنی دو ثواب میبرم: یک ثواب برای عبادت خدا و یک ثواب هم برای شادکردن دل پدر و مادر.
محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی گفت: من صدبار بیشتر قرآن را دیدهام و سهبار کلمه به کلمهٔ قرآن را ترجمه کردهام، از اوّل سورهٔ بقره تا جزء آخر، دربارهٔ نماز فقط و فقط کلمهٔ «صلاة» را داریم و یک آیه هم در آیهٔ ششم سورهٔ مائده داریم که پروردگار فقط شکل وضو را بیان کرده است: «یٰا أَیهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا إِذٰا قُمْتُمْ إِلَی اَلصَّلاٰةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکمْ وَ أَیدِیکمْ» ﴿المائدة، 6﴾، غسل در لغت عرب یعنی شستن و نه مسحکردن؛ «فاغسلوا وجوهکم»، آب بریزید و بشویید، «و ایدیکم» دستهایتان را هم بشویید، این سه پیکرهٔ وضو یعنی صورت، دست راست و دست چپ، «وَ اِمْسَحُوا بِرُؤُسِکمْ وَ أَرْجُلَکمْ»، اما سرتان را نشویید. «غَسل» یعنی شستن و مسح یعنی رطوبت دستتان را بهاندازهٔ چهار انگشت روی سر و روی دو پایتان بکشید. ولی شما در مکه و مدینه میبینید که اینها صورتشان را میشویند، تا اینجا مطابق با قرآن، دستشان هم میشویند، البته سربالایی، حالا شستن مطابق با قرآن و بعد هم سرشان را زیر شیر میگیرند و تمام سر و گوش و پشت گوش و نزدیک گردن را میشویند، پایشان هم میشویند. من دربارهٔ وضو در تفسیر قرآنم و در توضیح همین آیهٔ ششم سورهٔ مائده، صد صفحه بحث علمی با اهلتسنن کرده و از مدارک خودشان ثابت کردهام که وضویتان باطل است و این وضویی که وضوی قرآن و اهلبیت(ع) است و ما میگیریم، این وضو درست است.
آداب نماز را از روایات و اهل بیت(ع) داریم نه از قرآن
استاد انصاریان با بیان اینکه کل بساط نماز در قرآن یک کلمهٔ «صلاة» و یک شکل وضو و یک رو به قبله است و هیچچیز دیگر نماز در قرآن نیست؛ خاطرنشان کرد: هیچ آداب نمازهایی که اکنون ما میخوانیم و 1500 سال است که پدران و مادران ما و نمازگزاران مؤمن - مرد و زن - خواندهاند، در قرآن نیست، ما این نماز را از روایات پیغمبر و اهلبیت(ع) آوردهایم. آن که خدایینکرده میگوید روایات را باید حذف کرد و ما فقط باید به سراغ قرآن برویم؛ هرچه قرآن گفت و اسلام همین است که قرآن میگوید، در این صورت اصلاً نمیشود هیچ عمل الهی را انجام داد.
وی گفت: خدا میگوید: «کتب علیکم الصیام»، در قرآن آمده که رمضان وقت روزه است، اما چگونه روزه بگیریم، چه چیزهایی روزه را باطل میکند، چه چیزهایی نشانهٔ صحت روزه است، زن شیرده روزه بگیرد یا نگیرد، در قرآن نیست. مراحل غسل و اینکه در استخر میتوان نیت کرد و به طور کامل فرو رفت و غسل کرد در هیچ کجای قرآن نیست. یا دربارهٔ تیمم میگوید: « فتیمموا سعیداً طیبا»، روی خاک پاک تیمم کنید، اما از کجای پیشانی و از کجای دست، اینها در قرآن نیست؛ همچنین برخی از اعمال حج نیز در هیچ کجای قرآن نیست، همهٔ اینها را روایات بیان کرده است.
استاد انصاریان به حکم دیگری اشاره و تصریح کرد: قرآن مجید میفرماید: «انکح الایاما ما تاب لکم من النساء»، با زنان پاکیزهای که دلخواهتان است و عفیفه و اهل ایمان هستند، ازدواج کنید. خداوند در سورهٔ نساء میگوید: با زن بدکاره و لاابالی ازدواج نکنید که هم خودتان ضرر میکنید و هم بچههایتان؛ با زنانی که دوست پنهانی دارند، یعنی معشوق پنهانی دارند و دوستدختر و دوستپسر هستند، با آنها ازدواج نکنید که اینها پاکدامن نیستند؛ فقط میگوید ازدواج، این عقد و ازدواج که دو کلمهٔ عربی است، حالا یا داماد بلد است و خودش میخواند، یا عروس بلد است و میخواند، عقد دائم میگوید که «زوجت» مثلاً یکی دیگر میخواند، «موکلتی لموکلک علی المهر»، این صیغهٔ عقد دائم از قرآن که درنیامده، این روایت است؛ یعنی اگر بچه میخواهد حلالزاده باشد، صیغهٔ عقد در قرآن نیست و قرآن فقط میگوید: «انکحوا»، ازدواج کنید؛ اما این صیغهای که دو نفر نامحرم را به هم محرم میکند، در هیچ کجای قرآن نیامده است.
اسلامِ جامع و کامل، ترکیبی از قرآن و روایات اهلبیت(ع) است
استاد انصاریان با اشاره به اینکه اسلامِ جامع و کامل، قرآن و روایات اهلبیت(ع) است، گفت: ائمهٔ ما میگویند اگر فقط به سراغ روایات بروی و کاری به کار قرآن نداشته باشی، گمراه شدهای و اگر فقط به سراغ قرآن بروی و کاری به روایات اهلبیت نداشته باشی، باز هم گمراه شدهای؛ چون من اگر به سراغ قرآن بروم، نمیتوانم نماز بخوانم و به دین عمل کنم.
وی تصریح کرد: اسلام عبارت است از قرآن و اهلبیت، اسلام نه بهتنهایی قرآن و نه بهتنهایی فرهنگ اهلبیت است، بلکه اسلام ترکیبی از قرآن و فرهنگ اهلبیت است. خیلی جالب است که خدا حدود پنجبار در قرآن راجع به پیغمبر میگوید: «یعلمهم الکتاب و الحکمه»، سپس به همه میگوید شما قرآن من را نمیفهمید. با اینکه قرآن به زبان عرب نازل شده است، شما یک عرب بیابانی را پیدا کن که زبانش زبان قرآن باشد، با زبان قرآن به او بگو من میخواهم خدا را عبادت کنم و خدا میگوید: «اقم الصلاة»، نماز بخوان، نماز چیست؟ میگوید من نمیدانم اگر از یک عربی که جد و آبادی عرب است و دین هم ندارد، ولی زبان مادریاش عربی است، سؤال کن و بگو نماز چه شکلی است، او نمیداند؛ حتی یاران پیغمبر هم نمیدانستند و خدا میگوید من یک مسئولیتی که به پیغمبرم دادم، تعلیم قرآن است. وقتی من میگویم «اقم الصلاة»، پیغمبر باید همه را جمع کند و معنی این آیه را بگوید.
استاد انصاریان با طرح پرسشی مبنی بر اینکه کل اسلام چیست؟ اظهار کرد: زینب کبری(س) در کوفه مدت سهسال در سه کلاس به خانمها درس داده است: کلاس فقه، کلاس تفسیر و کلاس اخلاق. قبل از اینکه به کوفه بیاید، این سه کلاس را در مدینه داشته و وقتی هم که با آن همه داغ برگشته، باز هم این کلاسها را داشته است؛ یعنی حرفهای زینب کبری در توضیح فقه، همان روایات پدرش امیرالمؤمنین(ع)، مادرش صدیقهٔ کبری(س) و جدّش پیغمبر(ص) و برادرانش امام مجتبی(ع) و ابیعبدالله(ع) است.
ایمان، عمل و اخلاق سه حقیقت اسلام هستند
استاد انصاریان با بیان اینکه اسلام ترکیبی از سه حقیقت است، گفت: یکی ایمان، یعنی باورداشتن خدا، قیامت، فرشتگان و انبیای قرآن؛ بخش دوم بخش عمل اسلام است، مثل نماز، روزه، زکات، خمس، امربهمعروف و نهیازمنکر (البته با زبان نرم و با محبت)، تولی، تبری، دستگیری از مستمندان، کمک به ورشکسته و افتاده، اینهایی که جزء واجبات است، احکام ازدواج، احکام نماز، امور عملی اسلام هستند؛ بخش سوم هم که ساختمان را کامل میکند که اگر این بخش سوم نباشد، نهایتاً آن دو ساختمان فرو میریزد، بخش اخلاق اسلام است؛ حریص نبودن، طمعکار نبودن، فحاش نبودن، ظالم نبودن، بیتحمل نبودن، متکبر نبودن، حسود نبودن، مهربان بودن، فروتن بودن، متواضع بودن، محبت داشتن.
ساختمان ایمان و عمل با حلقهٔ اخلاق حفظ میشود
محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی با اشاره به اینکه اخلاق اسلامی، حلقهٔ بین آن دو بخش است؛ تصریح کرد: ساختمان ایمان و عمل با این حلقهٔ اخلاق بسته و حفظ میشود که اگر اخلاق فرو بریزد، آن دو ساختمان هم فرو میریزد. هیچکسی نگفته طلحه و زبیر منافق بودند، بلکه این دو واقعاً مؤمن بودند و روزگاری ایمان بالایی داشتند. همین طلحه اینقدر آدم خوب و مؤمنی بوده که وقتی امیرالمؤمنین(ع) میخواست برای ابیعبدالله(ع) زن بگیرد، به سراغ دختر طلحه رفت؛ یعنی این دختر در دامن این پدر و مادر، واقعاً دختر بسیار متدینهای بار آمده بود.
استاد انصاریان با تأکید بر اینکه اسلام، اسلام اعتقاد، عمل و اخلاق است، گفت: دختر طلحه مادر حضرت سکینه است. در این کرهٔ زمین، از زمان آدم تاکنون، هیچ پدری و هیچ دختری در داماد داشتن، شانس طلحه را نداشته است و دامادی مثل ابیعبدالله(ع) دارد. طلحه و زبیر ساختمان ایمان و عمل خوبی داشتند، اما دچار یک زشتی اخلاق بهنام عشق به صندلی شدند که این صندلی با بیعت مردم در اختیار امیرالمؤمنین(ع) قرار گرفت و این دو گفتند: ما چهچیزی از علی کمتر داریم و چه کسی گفته که علی حاکم باشد؟! ما باید حاکم باشیم! برای کشتن امیرالمؤمنین(ع) لشکرکشی کردند، ولی موفق نشدند که امامکُش شوند. یکی از آنها بیرون جنگ و یکی هم داخل جنگ کشته شد و هر دو به جهنم رفتند؛ چون یک بخش دین را از دست دادند؛ جنگ با علی(ع) کفر است و عذاب دارد که اینها یک بخش دین را از دست دادند. این اسلام، اسلام اعتقاد، عمل و اخلاق است و کل قرآن و روایات بیانکنندهٔ همین سه بخش هستند.
انتهای پیام/
منبع : پایگاه عرفان