دارالعرفان/ محقق، مفسر، مترجم و پژوهشگر علوم و معارف قرآنی گفت: خداوند خطاب به پیامبر(ص) میفرماید: «وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْر» به شخصیت مردم احترام بگذار، تصمیمهایت را برای ملت در اتاق دربسته نبر در حالیکه از گرفتاریهای ملت، مشکلات ملت، رنجهای ملت خبر نداری. در جهل به وضع مردم، چه قانونی را برای حل مشکلات مردم وضع میکنید؟ قوانین قرآن و قوانین روایات اهلبیت(ع) اینگونه نیست. قانون مطابق و حل کننده درد و مشکلات مردم است.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در مسجد امیر(ع)، با بیان اینکه مجموع اخلاق رفتاری پیغمبر اکرم(ص) با خانوادهاش، با یارانش و با مخالفینی که سر جنگ با اسلام نداشتند تجلی رحمت خداوند بود، اظهار کرد: خداوند در سوره آلعمران به پیامبر(ص) خطاب میکند: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُم» به سبب رحمت خدا که از افق وجود تو طلوع دارد نسبت به همه مردم نرمخو هستی «وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك» (آلعمران، 159) اگر دچار خشم و سختگیری بودی، اگر دچار سنگدلی و بیرحمی بودی، تمام آنهایی که کنارت بودند پراکنده میشدند میرفتند و هیچ نیرویی برایت نمیماند، یک نیروی متدین یا یک نیروی مبلغ دین تحملت را نمیآوردند، رنج میکشیدند و پراکنده میشدند؛ اما این رفتار نرم تو، خوش اخلاقی تو، آرام بودن تو و رقّت قلب تو سبب شده که مؤمن شوند، همراهت بمانند، از تو اطاعت کنند، فرمانهایت را اجرا کنند و از همه بالاتر به خاطر این روش رفتاری تو که تجلی رحمت خداست از جان و مالشان هم بگذرند.
چهار فرمان خداوند به پیامبر(ص)
استاد اخلاق حوزه علمیه به چهار دستور مهم خداوند به پیغمبر(ص) اشاره و خاطرنشان کرد: اجرای این چهار دستور ریشه در همان نرمخوئی و اخلاق پیامبر دارد؛ فرمان اول: «فَاعْفُ عَنْهُم» از لغزش و اشتباه اینان، رنج و آزاری که به تو دادند گذشت کن و چشم بپوش. مسأله اخلاق او و نرمی پیامبر در حدی بود که از قاتل عمومی خود گذشت کرد.
گذشت و نرم خویی بینظیر پیامبر(ص)
وی در مورد نحوه برخورد پیامبر(ص) با قاتل وحشی حمزه، گفت: پس از اینکه حمزه شهید شد، قاتل بدن او را رها نکرد، آمد کنار بدن چون دیگر جنگ به گریز رسیده بود، مسلمانها هم بر اثر یک غفلت بد مادی شکست خورده بودند، شیرازه لشکر از هم پاشیده بود، فراری داشتند، به ترس افتاده بودند، وسط میدان خالی مانده بود، حدود هفتاد جنازه با ارزشترین مردم روی خاک بود. قاتل که وحشی بود آمد کنار بدن حمزه، دو تا چشمش را درآورد بینیاش را برید لبهایش را برید انگشتهایش را برید انگشتهای پایش را برید پهلویش را شکافت و جگر شهید را درآورد و تکه تکه کردند، نخ در آن کردند و گردنبند زن ابوسفیان مادر معاویه شد. پیغمبر وقتی آمد بدن عمویش را دید اینقدر سینه پیغمبر سوخت که پیغمبر اکرم فرمود: عموجان اگر من به سردمداران کفر دست پیدا کنم، هفتاد نفر را به جای تو میکشم چون خیلی خون تو با ارزش است. همان وقت که این تصمیم را اعلام کرد جبرئیل نازل شد آیه آورد «وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُم» (نحل، 126) یک نفرت را کشتند چرا شصت و نه تا را اضافه میخواهی بکشی؟ شما هم یک نفر را بکشید و حبیب من اگر پای گذشت در کار باشد، گذشت بهتر است. این رحمت خداست.
محقق و پژوهشگر نهج البلاغه ادامه داد: قاتل حمزه بعد از چند سال نامه نوشت من از گذشتهام پشیمان هستم و میخواهم مدینه بیایم و مسلمان شوم، از ترس جانم نمیآیم. پیامبر(ص) فرمود به او بنویسید بیاید. دو سه بار نامهنگاری شد و آمد، پیغمبر اکرم(ص) با آغوش باز قبول کرد و اسلام را هم از او پذیرفت. «فَاعْفُ عَنْهُم» یعنی از مقصر و خطاکار گذشت کنید، وقتی گذشت کنید او در درون خودش میجوشد، ناراحت میشود که من ستم کردم، اما او محبت کرد لذا تغییر پیدا میکند.
محبت، نرمی، گذشت و بخشش اخلاق الهی است
وی تصریح کرد: درک این مسائل برای ما بسیار مشکل است چون بیشتر ما حالت عصبانیت، خشم و کینه داریم، نه اینکه یکی از نزدیکان ما را بکشند و اعضای بدنش را تکه تکه کند، شخصی یک تلنگر به ما بزند از یاد و دلمان بیرون نمیرود؛ ولی این اخلاق خداست یک نفر از شما را کشتند، یک نفرشان را بکشید. خداوند در آیات دیگر میگوید: اگر گذشت کنید برایتان بهتر است چون نزد من اجر بیشتری دارید. محبت، نرمی، گذشت و بخشش اخلاق الهی است و اثر هم دارد. این یک فرمان بود که اگر رحمت خدا در وجود پیغمبر اکرم موج نمیزد اجرای این فرمان خیلی سخت بود ولی پیغمبر خیلی راحت گذشت میکرد چون اخلاق او وصل به اخلاق الهی بود.
پیامبر تا پایان عمر خود برای خطاکاران طلب آمرزش میکرد
مبلغ عرصه بین الملل به دومین دستور مهم خداوند به پیغمبر اشاره و اظهار کرد: فرمان دوم «وَ اسْتَغْفِرْ لَهُم» است؛ حبیب من کسانی که از خطاها، اشتباهات و برخوردهای نامناسبشان گذشت میکنی، اگر از من طلب مغفرت کنند ممکن است دعایشان مستجاب نشود و مانع داشته باشند، اما تو که دعایت مستجاب است یقیناً برای آنها از من درخواست آمرزش کن. پیغمبر اکرم(ص) این فرمان را تا آخر عمر مبارکشان اجرا کردند؛ یعنی از آن وقتی که این آیه در مدینه نازل شده تا پایان عمرش شبانه روز برای خطاکاران هفتاد بار از پروردگار طلب آمرزش میکرد.
استاد انصاریان در پاسخ به اینکه دین برای کسانی که ما را آزردهاند، چه دستوری دارد؟ گفت: شما ممکن است به من بگویید خودت که این حرف را میزنی، برای خطاکار نسبت به خودت اهل استغفار هستی؟ میگویم: بلی. یک گروه هفت هشت نفره بودند، یک دو سال بیعلت شرعی و بیدلیل عقلی خیلی من را آزار دادند، دو تهمت سنگین هم به من زدند البته برای آنهایی که نزدشان رفتند و گفتند که قابل باور نبود، زحمات دو ساله آنها هم در آزردن من به باد رفت و نتیجهای نداد. در اوج آزار و ظلمشان بود که خداوند متعال مکه را نصیبم کرد. میخواستم از روبروی حجرالاسود طوافم را شروع کنم که صدای قرآن از درونم به گوشم میخورد «فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُم» (آلعمران، 159)، «أَلا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُم» (نور، 22) دوست ندارید من شما را از گناهان پاک کنم؟ اگر دوست دارید، از آنهایی که شما را ناراحت کردند گذشت کنید. «فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا» (بقره، 109) اگر دوست دارید شما را بیامرزم این دو کار را کنید: گذشت کنید و به رُخشان هم نکشید. من روبروی حجر قبل از شروع طواف گفتم خدایا در قرآنت فرمودی: دوست ندارید گناهان شما را ببخشم از دیگران گذشت کنید تا ببخشم، من همین الآن اینجا قبل از شروع طواف از آن هفت هشت نفر ظالم بیتقوای ستمگر قلباً گذشتم.
وی افزود: خداوند در قرآن میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا (حج، 38) شما اگر قدرت جریمه کردن افرادی که شما را اذیت کردند ندارید، من دفاعکننده از بندگان مؤمنم هستم و دفاعم هم دائمی است؛ از آنها میگذرم یا آنها را جریمه میکنم» که البته یقیناً بیشتر هم میل پروردگار عزیز عالم به گذشت است؛ این دو دستور هست: «فَاعْفُ عَنْهُم وَ اسْتَغْفِرْ لَهُم» و چقدر زیباست اگر آنها در جامعه پیاده شود، در این صورت چه جامعه با ارزشی پیدا خواهد شد.
باید آگاه به وضع مردم باشید تا قانون درستی ارائه کنید
استاد انصاریان مشورت در تصمیم را به عنوان سومین دستور خداوند به پیامبر مورد بررسی قرار داد و بیان کرد: خداوند خطاب به پیامبر میفرماید: «وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْر» به شخصیت مردم احترام بگذار حبیب من، تصمیمهایت را برای ملت در اتاق دربسته نبر در حالیکه از گرفتاریهای ملت، مشکلات ملت، رنجهای ملت خبر نداری. در جهل به وضع مردم چه قانونی را برای حل مشکلات مردم وضع میکنی؟ باید آگاه به وضع مردم باشی تا قانون به نفع مردم و قانون مشکلشکن و قانون مشکلبرطرفکن ارائه کنی، نه اینکه بنشینی در اتاق دربسته با چند نفر قوانینی را وضع کنی که در هزار جا به بن بست بخورد و مردم را در منگنه قرار دهد و هر چه مردم ناله کنند، مدام بگویی قانون است.
قانون درست، حل کننده درد و مشکلات مردم است
استاد اخلاق حوزه علمیه افزود: قانونی که ظلم به مردم است و جگر مردم را میسوزاند، قابل پیروی است؟ قوانین قرآن و قوانین روایات اهلبیت(ع) اینگونه نیست. قانون مطابق و حل کننده درد و مشکلات مردم است؛ اما قانون ما در اتاق دربسته، بیارتباط به حال و وضع مردم است. قانون میآید ایجاد بن بست و مشکل میکند. خدا به پیغمبر(ص) میگوید: تصمیمات تک نفره ممنوع، تصمیم در اتاق دربسته بدون مردم ممنوع، تصمیم بدون ارتباط با مردم و بدون افکار زنده مردم ممنوع، «وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْر» با اینکه تو عقلت از همه کاملتر است، علمت ملکی و ملکوتی است، به جوانب تمام امور احاطه داری ولی حبیب من، بیرون در مسجد، جلوی روی مردم، آنها را جمع کن کاری که میخواهی پیشنهاد کنی به مشورت بگذار چون عقلها که همه میآید روی هم راههای خوبی را نشان میدهند و قوانین خوبی را ارائه میکنند این احترام به شخصیت مردم است.
خداوند عاشق مردمی است که او را در زندگی خودشان وکیل گرفتند
استاد انصاریان به چهارمین دستور خداوند به پیامبر اشاره و اظهار کرد: دستور چهارم توکل است؛ «فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّه» و وقتی تصمیم به اجرا گرفتی، من را به عنوان وکیل و مجری انتخاب کن که رحمت، قدرت و اراده من کار اجرایی شما را بدرقه کند و کار به ثمر برسد، آخر کار تصمیم بر اجرا را به من گره بزن. خدا را هم وارد کارتان کنید «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِين» من عاشق کسانی هستم که من را پناه، وکیل، مدافع و گماشته خودشان انتخاب میکنند که من کمک کنم کارشان به ثمر و نتیجه برسد. «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِين» من عاشق مردمی هستم که من را در زندگی خودشان وکیل گرفتند، همه کارها را روبه راه میکنند بعد میگویند خدایا دیگر نوبت توست که به ما کمک دهی، ما قدرت به ثمر رساندن کار را نداریم.
انتهای پیام /
متن و صوت کامل سخنرانی را اینجا ببینید.
منبع : پایگاه عرفان