دارالعرفان/ محقق، مفسر، مترجم و پژوهشگر علوم و معارف قرآنی گفت: هنگامی که پروردگار عاشق بندهاش میشود، او را به سوی خصلتی سوق می دهد که مادر همهٔ خوبیها و ریشهٔ همهٔ زیباییهاست؛ خداوند بندگان خاص خود را از تمام حرامها کنار می کشاند و چنین بنده ای نیز بهراحتی از حرام ها چشمپوشی میکند چون کمک خدا بهدنبال اوست و دستش در دست رحمت خداست.
انسان مؤمن وجود مقدس حق، قیامت، انبیا، قرآن و فرشتگان را باور دارد
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در حسینیهٔ هدایت اظهار داشت: پیغمبر اکرم(ص) میفرمایند: خداوند مهربان غیر از دو چشم سر که از ابزار دیدن امور مادّی است، برای دل هم دو چشم قرار داده که آن دو چشم از ابزار دیدن حقایق است. در کتابهای مرحوم علامهٔ مجلسی(ره) نیز از قول پیغمبر عظیمالشأن اسلام نقل شده: «المؤمنُ» یعنی این دو چشم برای هر دلی قرار داده شده، ولی برای هرکسی باز نیست؛ انسان مؤمن وجود مقدس حق، قیامت، انبیا، قرآن و فرشتگان را باور دارد و بهدستآوردن باور هم نسبت به این پنج حقیقت کار مشکلی نیست.
با شک در وحی بودن قرآن، راهِ افتادن در آتش به روی انسان باز خواهد شد
وی برای باور حقانیت قرآن راهی را مطرح و بیان کرد: خداوند در ابتدای سورهٔ بقره میفرماید: «وَ إِنْ کنْتُمْ فِی رَیبٍ مِمّٰا نَزَّلْنٰا عَلیٰ عَبْدِنٰا» (سورهٔ بقره، آیهٔ 23)، اگر در حق بودن و وحی بودن این قرآن شک دارید، «فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ» یک سوره مانند این قرآن را بیاورید. «فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ اُدْعُوا شُهَدٰاءَکمْ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ» هر عالم قدرتمندی را هم که میخواهید، دعوت کنید تا به شما کمک دهد؛ من مانع نمیشوم و نمیگویم چرا کمک گرفتید. «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا» (سورهٔ بقره، آیهٔ 24)، اگر زورتان نرسید که یک سوره مانند قرآن بیاورید، «فَاتَّقُوا اَلنّٰارَ اَلَّتِی وَقُودُهَا اَلنّٰاسُ وَ اَلْحِجٰارَةُ» دیگر در قرآن و وحی بودنش شک نکنید؛ چون با شک در وحی بودن قرآن، راهِ افتادن در آتش را به روی خودتان باز میکنید.
مبلغ عرصه بین الملل افزود: هزاروپانصد سال گذشته، و کسی یک سوره مانند قرآن مجید را نیاورده است که یک خط بیشتر نباشد. اکنون هم که دنیا، دنیای علم و ابزار علمی است به بشر ثابت شده که طاقت و قدرت ندارد مانند یک سورهٔ قرآن را بیاورد و معلوم میشود قرآن کار شخص خداست.
وی اعتماد به قرآن را گشایندهٔ چشم دل دانست و اظهار کرد: پس از اینکه بشر یقین پیدا کرد که قرآن وحی است، به قیامت، توحید، فرشتگان و نبوت اعتماد می کند و به یقین می رسد که قرآن مجید حق است و نیازی هم ندارد که برای اثبات توحید، معاد، فرشتگان، قرآن مجید و نبوت انبیا بهدنبال دلیل دیگر برود. من میتوانم حق بودن همهٔ حقایق را با قرآن مجید بیابم، یعنی پنج دقیقه هم نمیشود که آدم به حقایق یقین پیدا کند. وقتی یقین پیدا کرد، آرامش پیدا میکند و وقتی آرامش پیدا کرد، مؤمن میشود؛ مؤمن که شد، چشم دل در حدّ توان ایمانش باز میشود و چشم دل که باز شد، حقنگر میشود.
نویسنده کتاب ارزشمند «عبرت آموز» ادامه داد: در دربار فرعون کارمند عالیرتبه و حقوقبگیری بود، ولی وقتی موسی بن عمران(ع) از کوه طور با یک گلیم چوپانی و یک چوب خشک که چوبدستی است، وارد دربار فرعون میشود، مثل بقیه با چشمِ سر به او نگاه نمیکند؛ اگر مثل بقیه نگاهش میکرد، با زبانش میگفت: این هم عجب ساحر بزرگ پرقدرتی است، چون چشم دل بقیه باز نبود. اسم آنکسی را که چشم دلش باز نیست، قرآن مجید «اعمی» یعنی کوردل گذاشته است. هیچکدام از درباریان فرعون و خود فرعون عینکی نبودند و همهٔ چشمها سالم بود، اما عصا که اژدها شد، گفتند: «إِنَّ هَٰذَا لَسَاحِرٌ عَلِيم» (سورهٔ شعراء، آیهٔ 34)؛ ولی این درباری با آن منصب بزرگی که داشت، موسی(ع) را با چشم دل دید و گفت: این سِحر نیست، «هذا امرٌ سَمَاوی» یک حقیقت آسمانی و ملکوتی است. حالا وظیفهٔ من این است که موسی(ع) را به نبوت باور کنم.
چهار ویژگی عارفین
استاد انصاریان در بخش دیگری از سخنان خود به چهار ویژگی عارفین اشاره و خاطرنشان کرد: کسانی که این چهار ویژگی را دارند، راه را رفتند و در سطح بالایی هستند، امیرالمؤمنین(ع) اینگونه افراد را عارف میداند و در دعای کمیل از جمع آنها یکبار یاد کرده و کلمهٔ عارف را بهصورت جمع آورده است. در آن بخشی که دیگر اوج ناله و گریهشان است، میفرمایند: «فبعزتک یا سیدی و مولای اقسم صادق لئن ترکتنی ناطق لأضجن الیک بین اهلها ضجیج الآملین و لاصرخن الیک صراخ المستصرخین و لابکین علیک بکاء الفاقدین و لانادینک أین کنت یا ولیّ المؤمنین یا غایة آمال العارفین» ای منتهای آرزوی عارفان که دیگر بعد از تو اصلاً آرزویی ندارند؛ آرزوی چه چیزی را بعد از تو داشته باشند؟ همهٔ آرزوهایشان را در تو جمع کردهاند. امیرالمؤمنین(ع) در اینجا یکبار از اینها بهصورت جمع اسم برده و یکجا هم در دعای بعد از زیارت حضرت رضا(ع) بهصورت جمع از اینها اسم برده شده است. این دعای بعد از زیارت حضرت رضا(ع) از معجزات فکری اهلبیت(ع) و دعای فوقالعادهای است: «یا انیس الذاکرین یا جلیس الشاکرین یا معبود العابدین یا معروف العارفین» یعنی تو شناختهشدهٔ برای گروه عارفین هستی.
وی گفت: اولین ویژگی عارفان «سکوت در زبان» است، «العارف صامت به لسانه»؛ عارف زبانش را مُفت به میدان نمیبرد و به زبان ساکت است و با کلمات بازی نمیکند. دومین ویژگی «ذکر در دل» است، «ذاکرٌ به قلبه»؛ عارف دلش حرف میزند، چه حرفهایی هم میزند! سومین ویژگی «اهل خودیّت نیست» «مطرق به رأسه»؛ آدم سربهزیری است؛ یعنی سینهسپرکن، اهل تکبر، اهل منیّت و اهل خودیّت نیست. خودیّتی ندارد که خود بنمایاند. در دعای کمیل هم دیدهاید که امیرالمؤمنین(ع) میخواهد خودش را بنمایاند، چطوری خودش را مینمایاند؛ به مردم که نمینمایاند، اما وقتی میخواهد خودش را به خدا نشان بدهد، آدم را میسوزاند: «و انا عبدک ضعیف الذلیل الحقیر المسکین المستکین» کل وجود من همین است؛ یا وقتی ابیعبداللهالحسین(ع) زبانشان را برای حرف زدن میآورند، میگویند: «و انا افقر الفقراء إلیک» هیچکس گداتر از من در این عالم به درِ خانهٔ تو نیست؛ اگر بخواهد حرف به زبان بیاورد، حرف دلش را میآورد و همیشه هم سربهزیر است.
استاد اخلاق حوزه های علمیه افزود: ویژگی چهارم عارفین «نگاه با باطن خود به دیگران» است؛ «ناظرٌ به سرّه»؛ و اگر میخواهد نگاه کند، با باطنش نگاه میکند. پیغمبر(ص) میفرمایند: «المؤمنُ ینظُرُ بنورِ الله» مؤمن به کمک نور خدا نگاه میکند یعنی همه را با عفو و پردهپوشی خدا نگاه میکند و اهل خنده و انگشتنما کردن مردم نیست.
اخلاق خداوند حفظ آبروی بندگان و پرده پوشی است
وی پردهپوشی را از جمله اخلاق خدایی دانست و اظهار کرد: خداوند بارها به بندگانش یادآور می شود که «یا ستار العیوب» هست، در حقیقت اخلاق خودش پردهپوشی است. بنیاسرائیل به موسی(ع) گفتند: دعا نمیکنی تا باران بیاید؟ همهٔ باغها و زمینها دارد خشک میشود. گفت: چرا، دعا میکنم. آمد، دعا کرد؛ اما خطاب رسید: دعا در این جمع مستجاب نیست، برای اینکه یک دوبههمزن نشسته است؛ من از این دوبههمزن خوشم نمیآید! تاریکی او سبب شده است که باران نیاید. خدا هیچچیز دیگری نگفت، موسی(ع) هم گفت: یک دوبههمزن در بین شما نشسته است، بلند شود و بیرون برود؛ او باعث شده است که باران نیاید. دوبههمزن هم سرش را داخل پالتو یا عبایش کرد و گفت: تو که آبروی بندهات را نمیبری، آبروی مرا نبر و ببخش. باران شروع به آمدن کرد. موسی(ع) بین خودش و خدا گفت: پروردگارا! کسی بیرون نرفت. گفت: بندهام با من آشتی کرد. گفت: خدایا! چه کسی بود؟ خدا گفت: من که به تو سفارش کردهام عیب کسی را برملا نکن، حالا خودم شخصی را که عیب دارد، برملا کنم؟ اصلاً توقع نداشته باش که معرفیاش کنم!
خداوند بسیار خوب است، از او فاصله نگیریم
محقق، مفسر، مترجم و پژوهشگر علوم و معارف قرآنی گفت: خداوند بسیار خوب است، از او فاصله نگیریم. میگوییم خیلی خوب است، اما نمیدانیم چقدر خوب است. از بچگی تا امروز چقدر گناه داخل پروندهٔ ما هست؟ کدامیک را تاکنون برای مادرمان، پدرمان، زن و بچهمان، دامادمان برملا کرده است؟ کدام گناهمان را برملا کرده است؟ امام حسین(ع) در دعای عرفه میگویند: اگر یکی از آن گناهان را بیرون میانداختی، هیچکدامشان جواب سلام ما را نمیدادند و بعد هم ما را بیرون میکردند.
وی با بیان اینکه تجلی زیباییها با گشایش چشم دل ممکن است، تصریح کرد: فرعون، موسی(ع) را در دربار دید، ساحر ندید و چوبدستیاش را هم ابزار جادو ندید؛ او را پیغمبر دید و چوبدستی را ابزار معجزه دید و در پنهان مؤمن شد. خدا یک سورهٔ کامل در جزء بیستوسوم قرآن بهنام او نازل کرد: «سورة المؤمن». مؤمن آلفرعون شد؛ آسیه -این خانم جوان- هم همین چشم دل را پیدا کرد و موسی(ع) را جادوگر ندید، عصا را هم ابزار جادو ندید و او هم مؤمن شد. ایمان او برملا شد و به شهادت رسید، اما ایمان مؤمن آلفرعون برملا نشد.
وقتی چشم دل باز شود، زیباییها را میبینیم و محبوب خدا میشویم
وی افزود: وقتی چشم دل باز شود، زیباییها را میبینیم و محبوب خدا میشویم. زیباییها برای من تجلی میکند، پروردگار عالم هم که مرا محبوب خودش قرار میدهد، به طرف این زیباییها حرکتم میدهد: «اذا احب الله تعالی عبداً الهمه ثمان خصال» هنگامی که پروردگار عاشق بندهاش میشود، او را بهطرف هشت خصلت حرکت میدهد.
خداوند بندگان خاص خود را از حرام ها کنار می کشاند
استاد انصاریان به یکی از خصلت هایی که خداوند انسان را به سوی آنها حرکت می دهد، اشاره و خاطرنشان کرد: خصلت اوّل مادر همهٔ خوبیها و ریشهٔ همهٔ زیباییهاست. حضرت محمد(ص) فرمودند: «غضّ البصر عن المحارم» یعنی از تمام حرامهای خدا بهراحتی چشمپوشی میکند چون کمک خدا بهدنبال اوست، چون دستش در دست رحمت خداست و از حرام چشمپوشی میکند؛ یعنی خدا او را از حرام کنار میکشاند.
انتهای پیام /
برای مشاهده مطالب بیشتر اینجا کلیک نمایید.
منبع : پایگاه عرفان