پروردگار حكيم، براي آرامش آدميان، مأمني دلپذيرتر از كانون خانواده قرار نداده است. خانواده اي كه دو پايه استوار آن پدر و مادرند و
وجود فرزند به بركت آنان معنا يافته است. حقوق والدين از جمله امور قابل توجهي است كه هم در مصحف شريف الهي و هم در احاديث معصومين(ع) جايگاهي ويژه را به خود اختصاص داده است. خداوند بزرگ در قرآن كريم، پيوسته انسان را به نيك رفتاري نسبتوالدين خود فرمان مي دهد: «بالوالدين احسانا». در مرام و كلام معصومين و در ادعيه اي كه از آن بزرگواران به جاي مانده است نيز تأكيد بر مقام والاي پدر و مادر نمود گسترده اي دارد. نگارنده اين سطور به شوق فهم ذره اي از معرفت كلام نوراني معصومين(ع) تأملي بر يكي از ادعيه جانبخش صحيفه سجاديه داشته است كه شامل دعاي امام زين العابدين(ع) در حق پدر و مادر است. اين دعا در عين بهره مندي از مفاهيمي ژرف، از حيث ظاهر و به لحاظ ظرافتهاي ادبي نيز از زيباييهاي دلنوازي برخوردار است كه عنايت بيشتر اهل فن را به خود جلب مي كند. نگارنده نوشتار خود را با توجه به محتواي اين دعا(دعاي بيست و چهارم صحيفه سجاديه) به دوازده فصل تقسيم كرده است كه در هر فصل پس از ذكر بخشي از دعا و ارائه برگردان فارسي آن، به بررسي ظرايف محتوايي دعا پرداخته است.
حوزه شناختي؛ طلب معرفت
خدايا! برمحمد، بنده و فرستاده ات و خاندان پاكش درود فرست و برترين درودها و رحمت و بركات وسلام خود را ويژه آنان ساز. خدايا! پدر و مادر مرا نيز به بزرگداشت و درود خويش مخصوص گردان. اي مهربان ترين مهربانان!
امام در همه ادعيه خود با عبارتي شبيه به اين ذكر همواره بر پيامبر و اهل بيتش درود مي فرستد. اما نكته قابل توجه دراين دعاي نوراني اين است كه اين تنها دعايي است كه امام سجاد(ع) در ابتداي آن با لفظ «وأخصصهم»از خداوند درود، رحمت، بركت و سلام براي نبي مكرم و خاندانش طلب مي كند. ديگر ادعيه با عبارتهاي ديگري همراه است كه در مرتبه طلب رحمت براي پيامبر از چنين لفظي استفاده نشده است. با اين آغاز ويژه با استفاده ازهمين لفظ وأخصص امام(ع) از پروردگار تقاضا مي كند كه والدين مرا به كرامتبزرگواري در نزد خود، مخصوص و ويژه گردان و همان طور كه در بخش قبلي دعا براي پيامبر بزرگ «صلوات» را درخواست كرده است، در اين جا نيز براي والدين «صلاة» را درخواست مي كند كه با «صلوات» هم ريشه و هم معناست. چنين جايگاهي در الفاظ ادعيه براي والدين مبين عظمت مقام پدر و مادر است. همچنان كه در چهار سوره از قرآن مجيد، نيكي به والدين بلافاصله پس از مسأله توحيد قرار گرفته است: بقره83 - نساء 36-انعام 151- اسراء 23.
اين بيان ظريف در جملات آغازين نيايش، خواننده را متنبه مي سازد كه براي افرادي با شأن و منزلت بسيار والا دعا مي كند.
خدايا! بر محمد و خاندانش درود فرست و در دلم انداز هر وظيفه را كه در برابر ايشان(والدين) بر عهده من است، بشناسم و آگاهي از آن وظيفه را به كمال در من فراهم آر و چنان كن كه آنچه را به من الهام كرده اي، به كار بندم وتوفيق ده تا آنچه بينش آن را به من داده اي به جاي آورم و چيزي از آنچه به من آموخته اي، فرو نگذارم و اعضاي بدنم از پرداختن به آنچه الهام كرده اي، درنماند.
امام(ع) پس از درود بر نبي معظم، از پروردگار مسألت مي كند كه معرفت نسبت به حقوق والدين و وظيفه اي را كه در قبال آنها متوجه ماست، به ما الهام كند. در اين جمله مختصر چند نكته بسيار دقيق و عميق جلوه گر است:
1- داشتن شناخت نسبت به پدر و مادر و حقوق ايشان، در مراتب بالاي معرفتي، همچون معرفت الهي است كه خداوند بايد از ناحيه لطف و فضل خود، آنها را به آدمي الهام فرمايد.
«الهام» در لغت به معناي «چيزي در قلب انداختن» است. بنابراين، آدمي تنها با اتكا به داشته ها و آگاهي هاي خود نمي تواند به درك مقام و موقعيت والدين نايل شود و بايد لطف خداوند شامل حال او شود و اين معرفت را در دل آدمي بيندازد.
2- آدمي بايد بداند كه نمي تواند حقوق والدين را به گونه اي بايسته و شايسته به جاي آورد، مگر توفيق الهي او را مدد رساند، زيرا در فراز ديگر دعا، خواسته شده خداوند توفيق عمل به اين بصيرت را ارزاني فرمايد.
3- از ظواهر آنچه ذكر شده برمي آيد كه عمل به وظايف در قبال پدر و مادر، كاري دشوار است كه هم توان روحي و هم قواي جسمي مي طلبد و بايد رسيدن به اين تواناييها را از خداوند مسألت كنيم.
در اينجا با در ك بالاتري از حقوق والدين و آگاهي از سنگيني عمل كامل وظايفي كه در قبال آنان بر عهده داريم، از خداوند مي خواهيمكمك ويژه جسمي و روحي ارزاني فرمايد، بدين معنا كه گاهي انسان از وظيفه اي آگاهي دارد و براي انجام آن درخواست كمك مي كند و گاهي از سنگيني و شدت سختي آن وظيفه اطلاع مي يابد و مي داند كه با شرايط عادي از پس آن بر نمي آيد؛ بنابراين توان بيشتري را استمداد مي كند. امام زين العابدين(ع) در ذكر حقوق مادر مي فرمايد:از او در مقابل تمام زحمات و خدمات سپاسگزاري كن، اما قادر به تشكر و سپاس مادر نيستي مگر با استعانت و كمك خواستن از خداوند بزرگ و در اين راه بايد توفيق پروردگار يار تو باشد تا بتواني خدمات او را جبران كني. آيه 15 سوره احقاف نيز به همين مضمون اشاره مي فرمايد: «پروردگارا! مرا توفيق ده تا شكر نعمتي را كه به من و پدر و مادرم دادي به جا آورم و عمل صالحي انجام دهم كه از آن خشنود باشي.»
4- علم داشتن نسبت به اين حقوق و وظايف، به تنهايي در به جاي آوردن حقوق والدين مكفي نيست در اين راه بايد كمر همت گشاد.
5- خدمت رساني به پدر و مادر آنچنان بايد در رفتار فرزند جلوه گر باشد كه حتي فرو گذاري ذره اي از آن هم موجب ناآرامي او شود، زيرا در دعا به ما آموخته شده از خداوند بخواهيم به ما ياري رساند تا در خدمت به والدين به اندازه ذره اي كوتاهي نكنيم.
6- تقاضاي معرفت يابي درحد كمال همواره بايد مورد توجه آدمي واقع شود و اين روح طلب بايد بر قلب و جان او حكومت داشته باشد.
آخرين نكته اي كه مي توان از اين بخش دعا استنباط كرد آن است كه فرزندان نمي توانند به عذر اين كه ما نمي دانيم چگونه با پدر و مادر معاشرت كنيم، مرتكب خطا شوند؛ بلكه بايد به وظايف خود نسبت به آنها علم پيدا كنند.
حوزه انگيزشي؛ كيفيت وضعيت رواني فرزند در خدمت به والدين:
«خدايا! چنان كن كه من از پدر و مادرم چنان بيم كنم كه از پادشاه خودكامه؛ و به آن دو همچون مادري بس مهربان و دلسوز نيكي كنم و فرمانبرداري از پدر و مادر و نيكي در حق ايشان را براي من از خواب در چشم خواب آلودگان، شادي آورتر و از آب خنك در كام تشنگان گواراتر ساز، تا خواهش ايشان را بر خواهش خود ترجيح دهم و خرسندي آنان را بر خرسندي خود مقدم دارم ونيكي آن دو در حق خودم را بسيار بينم اگر چه اندك باشد و نيكي خود را در حق آنان اندك بينم، اگر چه بسيار بود.»
آدمي براي قرار گرفتن در شرايط مختلف بايد از ويژگيهاي رواني متناسب با آن شرايط برخوردار باشد. مي دانيم كه شرط عمل موفق، داشتن امنيت، آسايش و آرامش رواني است. اكنون با عنايت به بخش دوم اين دعاي شريف، به بررسي شرايط رواني مطلوبي كه فرزند براي خدمت به والدين خويش بايد داشته باشد، مي پردازيم.
1-اولين نكته اي كه امام(ع) به آن اشاره مي فرمايد، آن است كه در وجود فرزند ترس و بيمي نسبت به پدر و مادر وجود داشته باشد كه همچون ترس و واهمه از پادشاهي خودكامه باشد. به نظر مي رسد در به كار رفتن اين تشبيه علل زير مطرح باشد:
الف) هيبت و شكوه پادشاه، جرأت خطا كردن را از اطرافيان سلب مي كند. بنابراين آنها سعي مي كنند در رفتار و كردار خود نهايت دقت و توجه را به خرج دهند.
ب) كساني كه در خدمت پادشاه خودكامه حاضر مي شوند، در واقع سرپرستي و اطاعت او را پذيرفته اند، لذا آمادگي خدمت به او را نيز دارند.
2- پس از تشبيه فوق، بلافاصله از خداوند درخواست مي شود فرزند نسبت به والدين حالتي چون مادري مهربان داشته باشد و اين تعبير از ظريف ترين نكات ملحوظ در دعاست. در تمام فرهنگها، مادر نماد رأفت و مهر و مظهر فداكاري و ايثار است و همواره فرزند را بر خود مقدم مي دارد. بنابراين، لازم است انسان با رعايت ادب و احترام و در عين ترس و واهمه، از لطافت و مهرباني سرشاري برخوردار باشد.
3- نكته ديگري كه از دعا برداشت مي شود اين است كه حتي اگر پدر و مادر همانند پادشاهي خودكامه و سلطه گرهم باشند، باز هم فرزند موظف است در برابر ايشان تواضع و فروتني داشته باشد و از آنها اطاعت كند.
4-از ديگر حالتهاي رواني كه فرزند بايد به آن مجهز باشد، آن است كه اطاعت از پدر و مادر براي او از خواب شيرين خوش تر و از آب خنك براي فرد تشنه، گواراتر باشد. مي بينيم كه امام معصوم(ع) در اين فراز به داشتن انگيزه هاي پر قوت و نيرومندي در فرزند اشاره مي فرمايند. تشبيه بسيار بجا و مناسب امام به خواب و آب خنك، آمادگي، نشاط و طراوت فردي را كه در پي جلب رضايت والدين خود مي باشد، نشان مي دهد.
5- از جمله حالتهايي كه بايد همواره در فرزند وجود داشته باشد آمادگي مقدم داشتن خواسته پدر و مادر بر خواسته هاي خود است. بديهي است، تا زماني كه انسان حاضر به گذشتن از خواسته هاي خود به نفع ديگري نشود، نمي تواند با همه توان و خلوص در برآوردن نياز كسي دست به عملي بزند و از آنجا كه خدمت به پدر و مادر، ارزشمندترين خدمات انسان است، پس بايد خود را در حالتي نگه دارد كه واجد ويژگيهاي ذكر شده باشد.
6- در نكته پاياني اين بخش از دعا، به يكي از مهم ترين اصول خدمتگزاري صادقانه اشاره شده و آن اينكه اگر نيكي ها و خوبيهاي والدين كم هم باشد، فرزند بايد آنها را بسيار و گسترده ببيند و به عكس نيكي هاي خويش را ناچيز و اندك به شمار آورد. داشتن چنين روحيه اي، باعث مي شود هيچ گاه فرد به توهم آن كه توانسته زحمات والدين را جبران كند، دچار نشود و دست از خدمت نكشد و خود را همواره مديون و وامدار ايشان فرض كند.
حوزه رفتار
«خدايا !آواي مرا در برابر ايشان نرم و آهسته گردان و سخنم را خوشايندشان ساز و مرا با آن دو نرمخو كن و مرا دلسوز ايشان قرار دهچنان كن كه با آنان خوش رفتار و غمخوار شوم.»
در اين قسمت دعا كه يكي از مهمترين بخشهاي آن است، با نتايج فرازهاي قبلي مواجهيم. مي دانيم كه هر رفتاري كه از انسان سر مي زند، گواه انديشه اي است كه در پس آن نهفته است. به عبارت ساده تر، هر فرد در ابتدا بايد نسبت به مسأله اي شناخت و معرفت حاصل كند، بعد از آن به آمادگي رواني برسد و پس از اين دو مرحله است كه شخص از خود اقدام عملي نشان مي دهد و وارد حيطه رفتار مي شود. چنانچه فرد درهر كدام از اين مراحل با خلل و يا ضعفي مواجه شود، ورود او به مرحله بعدي غير ممكن و يا دشوار خواهد شد و در صورت ورود نيز حق مطلب ادا نخواهد گرديد. با دقت در جملات دعا متوجه مي شويم كه امام با چه ظرافت بديعي اين سه مرحله را به نحو كامل و جامع از خداوند طلب مي كند و ما را با حدود آنها آشنا مي سازد. در دو بخش گذشته، به تفكيك به حوزه شناختي و انگيزشي(رواني) پرداختيم و مصاديق آن را از دل دعا برچيديم. اينك به بيان امام معصوم در چگونگي رفتار نسبت به پدر و مادر مي پردازيم:
1-صحبت با والدين بايد با صداي آهسته و لحن آرام صورت گيرد و اين نخستين دستور اجرايي امام به فرزندان است.
اولين پيامي كه انسان به مخاطب خود مي دهد، در قالب كلمات و لحن و خطوط چهره او نمايان مي شود. در مواجهه با فردي كه او را دوست داريم، با خوشرويي سخن مي گوييم و بارزترين اثر اين علاقه مندي، در كيفيت صدا و لحن ما هويدا مي شود. به عكس، زمانيفردي از سر ناراحتي و دلخوري مواجه مي شويم كلام ما، لحني خشك و بي جان به خود مي گيرد. با توجه به آنچه ذكر شد، چنانچه نسبت به مراحل قبلي به حد كمال معرفت رسيده باشيم، در سطحي ترين برخوردهايمان با پدر و مادر(يعني هنگام سخن گفتن با آنها )، كلامي ملايم و لحني آرام خواهيم داشت. ضمن آنكه سخن گفتن با صداي آهسته و لحن آرام نشانه تواضع، ادب و احترام گوينده است و اين از ابتدايي ترين و بديهي ترين وظايف فرزند نسبت به والدينش است.
امام صادق(ع) درحديثي فرموده اندكه اگر چيزي كمتر از «اف» وجود داشت، خدا آن را نهي مي كرد و اين حداقل مخالفت و بي احترامي نسبت به پدر و مادر است.
2- امام مي فرمايند با پدرو مادر سخن خوشايند بگوييم. اين تذكر، ارتباط نزديكي با نكته قبلي دارد و ميان آنها در واقع نوعي رابطه لازم و ملزوم ديده مي شود، زيرا كه هرگاه با لحن آرام و كلام متين سخن بگوييم، ناخودآگاه از عبارتهايي مؤدبانه استفاده مي كنيم وگرنه رعايت لحن و تن صدا بدون توجه به متن سخن حفظ ظاهري است كه از محتواي مطلوب تهي است و نه تنها تأثيري به دنبال نخواهد داشت، چه بسا چون زهري كشنده و آزار دهنده به قلب شنونده فرو رود. بنابراين، رعايت لحن و محتوا هر دو الزامي است.
نظر قرآن:
درآيه 23سوره اسراء آمده است:
«پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستيد و به پدر و مادر نيكي كنيد؛ هر گاه يكي از آنها - يا هر دوي آنها - نزد تو، به سن پيري برسند، كمترين اهانتي به آنها روا مدار و بر سر آنها فرياد مزن و گفتار لطيف و سنجيده و بزرگوارانه به آنها بگو.»
مي بينيم كه پروردگار پس از بيان يك قاعده ي كلي _احسان به والدين_ به ذكر نكات ويژه اي مي پردازد كه نشانگر اهميت آنهاست. در اين آيه شريفه، هم قالب ( لحن) و هم محتوا مورد اشاره مستقيم واقع شده است. ما اين نكته را از نهي لفظ «اُف» كه در واقع نهي فرزند از گفتن سخن نامناسب به والدين است و لفظ «قولا كريما» كه سخن گفتن لطيف، سنجيده و توأم با حفظ كرامت است، در مي يابيم.
همان گونه كه مي بينيم، خداوند پس از بيان قاعده احسان به والدين، ابتدا يك امر سلبي و بلافاصله يك امر ايجابي را مطرح مي فرمايد كه نشانگر لزوم پرهيز از رنجاندن والدين و انجام رفتارهاي آزرده ساز است.
3- نكته بعدي در حيطه رفتار، نرمخويي است كه مصاديق آشكار آن در تعاملهاي روزمره، خدمت رساني علني و بذل توجهات ويژه است.
4- دلسوزي، نكته ديگري است كه در دعا مطرح شده و به نظر مي رسد پديده اي است كه پس از رعايت نرمخويي، در آدمي شكل مي گيرد و هر كدام از ما، در ارتباطهاي انساني بارها آن را تجربه كرده ايم. هر گاه ما با ديگري، رفتاري از سر ملايمت و عطوفت داشته باشيم، در استمرار اين رفتار نسبت به او شفقت، مهرباني و دلسوزي پيدا مي كنيم. همچنين، اين رفتار توأم با احساس مسؤوليت خواهد بود. در واقع، احساس مسؤوليت و دلسوزي كاملا در هم تنيده اند.
5- و در نهايت اين بخش به غمخواري اشاره شده است. تأكيد بر غمخواري، عمق بخشيدن به توجهات رفتاري است؛ يعني اگر چه توجه به پدر و مادر در همه شرايط واجب است، در شرايطي كه آنها به غم و اندوهي دچارند، توجه بيشتر فرزند به آنان ضروري است؛ لذالزوم داشتن صفت غمخواري در فرزند تصريح شده است.
خداوند در آيه 25 سوره اسراء فرموده است:
در تفسير اين آيه بيان شده است: بر مسلمان واجب است در برابر پدر و مادر دو بال فروتني و مهرباني را چنان فرود آورد كه پرنده اي با جوجه هاي خود چنين مي كند. ( اين به معني خضوع عقل و اراه نيست، بلكه خضوع رحمت و شفقت است(.
منابع:
1- قرآن كريم
2- صحيفه سجاديه، ترجمه محمد مهدي رضايي.
3- تفسير الميزان، علامه طباطبايي، سيد محمد باقر موسوي، جلد 13.
4- تفسير نمونه، جلد 27.
5- سيري در رساله حقوق امام سجاد(ع)، سلسله گفتارهاي حضرت آيت ا. . . يثربي، جلد 2.
6- شرح صحيفه سجاديه؛ آيت ا. . . علامه مدرسي چهار دهي.
7- شرح رساله الحقوق امام سجاد(ع)، محمد سپهري.
8 - نيايش؛ دكتر علي شريعتي.
منبع:روزنامه قدس