وقتی كه ابراهیم پسر مالك اشتر، عبیدالله بن زیاد لعین را در كنار رودخانه «خاذر» كشت، سر او و سرهای دیگران را پیش مختار بن ابی عبیده فرستاد. مختار سر ابن زیاد را به محضر محمد حنفیه و امام سجاد (ع) فرستاد، سر عبیدالله را وقتی محضر امام آوردند كه طعام میل می فرمود. فرمود: وقتی كه مرا در كوفه به مجلس ابن زیاد آوردند او طعام می خورد و سر بریده پدرم در كنار او بود.
گفتم: خدایا! مرا نمیران تا سر ابن زیاد را بوقت طعام خوردن پیش من آورند، خدا را حمد می كنم كه دعای مرا اجابت فرمود، بعد گفت: سر ابن زیاد را بدور اندازند و در روایت ابن نما آمده كه امام سجده شكر كرد و فرمود: «الحمد لله الذی اَدركَ لی ثاری من عدوّی و جزی اللّه المختار خیراً».
سیر الائمه/ج 3 /ص 201 و 209 / سید محسن امین عاملی.