روزی یكی از بستگان امام سجاد(ع) در حضور جمعی ، بر سر موضوعی بر امام سجاد(ع) سخنان نامناسب گفت . امام سجاد(ع) سكوت كرد، سپس آن شخص رفت ، امام سجاد(ع) به حاضران فرمود: آنچه را این مرد گفت ، شنیدید، و من دوست دارم كه همراه من بیایید و نزد او برویم ، تا جواب او را بدهم و شما بشنوید. حاضران ، موافقت كردند، امام سجامد(ع) با آنها رهسپار شدند، در راه مكرر می فرمود و الكاظمین الغیظ (از صفات پرهی زكاران فرو بردن خشم است) (آل عمران 134). حاضران فهمیدند كه آن حضرت ، پاسخ درشت به او نخواهد داد، همچنان با آنحضرت حركت كردند تا به منزل آن مرد بدگو رسیدند، او را صدا زدند، او از خانه خارج گردید، امام سجاد(ع) به او فرمود: ای برادر! اگر آنچه به من نسبت دادی در من هست ، از درگاه خدا، طلب آمرزش می كنم ، و اگر در من نیست ، از خدا می خواهم كه تو را ببخشد. آن مرد، سخت تحت تاءثیر بزرگواری امام قرار گرفت ، و به پیش آمد و بین دو چشم امام را بوسی د و عرض كرد: بلكه من سخنی به تو گفتم كه در تو نبود، ومن سزاوار به آن سخن هستم به این ترتیب امام سجاد(ع) درس بردباری و حفظ رابطه خوی شاوندی و كنترل خشم را به ما آموخت .