فارسی
دوشنبه 05 آذر 1403 - الاثنين 22 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

نكات قابل توجه در تربیت فرزند

نكات قابل توجه در تربیت فرزند

در پايان مباحث اين حق ، تذكر نكاتى چند، خالى از فايده نيست :
1 - توجه روايات به ورزش
در كلمات معصومين عليهم السلام تربيت جنبه هاى جسمانى فرزندان هم مورد عنايت واقع شده است . در روايتى از رسول اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم نقل كرديم كه فرمودند: حقّ فرزند اين است كه علاوه بر آموزش علم ، به او شناگرى و تيراندازى بياموزيد.
اما نكته قابل توجه اين است كه ورزش هاى متعارف و متداول در هر زمان مختلف است . ولى تاءكيد به مساله آموزش ‍ شنا و تيراندازى ، دقت مضاعفى را مى طلبد. به ويژه توجه حضرت به موضوع تيراندازى .
والدين از ابتدا بايد توجه داشته باشند كه فرزند، تنها براى يك زندگى بسيط، عادى و معمولى تربيت نشود. او را انسانى مسووليت پذير تربيت كنند. او را نسبت به سرنوشت جامعه ، دين و اعتقاداتش حساس باربياورند و آموزش هاى لازم را براى رويارويى با دشمنانى كه يقينا هميشه در كمين جوامع اسلامى هستند، به وى بياموزند. به همين منظور در آيه شريفه اى كه همگان به آن آشنا هستند، آمده است :
و اءَعَدُّوا لهم مَااستَطَعتُم مِن قُوَّة و مِن رِباطِ الخَيل تُرهِبُونَ به عدوَّ اللَّه و عدوَّكم (603).
((هر نيرويى در توان داريد، براى مقابله با دشمنان ، آماده سازيد؛ و همچنين اسب هاى ورزيده (براى ميدان نبرد)، تا به وسيله آن ، دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد)).
در اين آيه ، نكته اى است كه به تعبير فقها، براى عقل قابل درك است . عقل ، حكم مى كند كه انسان ها براى رويارويى با دشمن ، هميشه استعداد و آمادگى كافى داشته باشند، طبيعى است كه اين آمادگى بايد از همان دوران كودكى ايجاد شود، تا هيچ گاه جامعه اسلامى در هجوم دشمنان ، دچار ضعف نشود. چنين نباشد كه افراد آمادگى و استعداد دفاع از ناموس ، حريم زندگى ، مملكت و اعتقاداتشان را نداشته باشند. همچنين مساله اهميت دادن به آموزش شنا كه صرف نظر از كارايى آن در دفاع ، حفاظت و نگهبانى از حريم كشور، ورزشى است كه موجب تقويت نيروى جسمانى و قواى بشرى است . در تعبيرى كه به پيامبر گرامى اسلام صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم نسبت داده اند آمده است كه :
العقل السَّليم فى الجسم السَّليم (604).
((عقل سالم در بدن سالم است )).
تذكر يك نكته را لازم مى دانم كه توجه به برخى از رشته هاى ورزشى ، نبايد فرزندان ما را از توجه به مسائل اساسى و مورد نياز ديگرى كه براى ادامه حيات ضرورى است ، غافل كند.
مسائلى همچون ورزش به اصطلاح حوزوى ، جنبه طريقت براى رشد انسان ها دارد؛ نه اين كه خود آنها موضوع و هدف باشند و جنبه استقلالى داشته باشند.
2 - رشد علمى فرزندان
آنچه كه از كلام حضرت رسول اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم و اميرالمؤ منين عليه السلام استفاده مى شود اين است كه والدين موظفند نهايت تلاش خود را براى آموزش و يادگيرى فرزند به كار برند. اهتمام به اين امر در زمينه سازى ورود فرزندان به همين مدارس ابتدايى و راهنمايى و متوسطه منحصر نمى شود. مراد از اين تعليم كتابت و آموزش علوم و دانش هاى عميق و مورد نياز جوامع انسانى است .
روايتى از رسول اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم وارد شده است كه فرمودند:
لو كان العلم منوطا بالثُّريَّا لَتَنَاوَلَهُ رجال مِن فارس (605).
((اگر علم در ثريا هم باشد، در آينده انسان هايى از فارس قدرت رسيدن به آن را پيدا خواهند كرد)).
به يقين مراد رسول اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم صرف خواندن و نوشتن نبوده است ، بلكه مراد علوم و دانش هاى پيچيده و مورد نياز بشر است . اين تنبه و تشويقى است از ناحيه رسول اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم براى مسلمانان كه براى دستيابى به رشته هاى مختلف علوم جديت به خرج دهند.
اگر پدر و مادر استعداد تحصيل آن را در فرزند احساس مى كنند، نبايد به مساله آموزش هاى رايج اكتفا كنند. اگر مى توانند به عنوان يك مشاور دلسوز و امين او را به انتخاب رشته هاى ارزنده اى از علوم هدايت كنند. اگر خود هم قدرت ارائه طريق و راهنمايى ندارند، افراد مطمئن را براى راهنمايى فرزند انتخاب كنند و فرزند را در آموزش علوم مورد نياز جامعه هدايت كنند.
برخى از علوم ، در بعضى از زمان ها و جوامع جلوه هاى فريبنده اى پيدا مى كنند. ضمن اين كه ما براى همه رشته هاى علمى احترام قائل هستيم ، اجتماع نسبت به آن علوم چندان نياز محسوسى ندارد.
والدين بايد فرزند را در جهت فراگيرى علومى هدايت كنند كه براى ديگران و براى جوامع اسلامى و انسانى مفيد است . تعليم كتابت هم كه در روايات آمده است يك تعبير كنايى است . كنايه از اين كه پدر و مادر موظفند فرزند را به فراگيرى علوم به معناى وسيع كلمه كمك و يارى كنند. همين طور درباره تعبيرى كه در روايات براى تعليم قرآن وارد شده است . مى توان گفت كه يادگيرى متن قرآن به تنهايى منظور نيست ؛ يادگيرى متن به عنوان مقدمه ، براى رسيدن به معانى دقيق و عميق يك ضرورت است ، اما تعليم قرآن در اين جا به معناى فهم و درك معانى بلند كلام وحى ، و به معناى وسيع تر آن فهم دين است .
والدين موظفند فرزند را در فهم كلام وحى و معارف دين يارى كنند. پدر و مادر الزاما بايد به سير تعليم فرزند نظارت كافى داشته باشند. نه اين كه تصور كنند به صرف تاءمين هزينه هاى تحصيل وى ، وظيفه خود را ادا كرده اند. صيانت از اعتقادات فرزند هم يك وظيفه است كه يقينا از همه وظايف گذشته مهم تر است .
3 - نظارت بر تعليم و تعلم فرزندان
جوامع اسلامى به ويژه فرزندان مسلمانان هميشه در معرض خطر وسوسه ها و القائات گمراهان بوده اند؛ به خصوص ‍ كه در پيش گويى هاى اولياى دين عليهم السلام اين مطلب محسوس است كه هرچه فاصله زمانى اسلام از دوران حضور آشكار معصومين عليهم السلام بيشتر شود، خطر جدى تر مى شود. در روايتى از رسول اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم آمده است كه فرمودند:
ويل لاولاد آخرالزّمان مِن آبائهم فقيل يا رسول اللَّه من آبائهم المشركين فقال لا، من آبائهم المؤ منين ، لا يُعَلِّمونَهُم شيئا مِنَ الفَرائض و اذا تَعَلَّموا اولادهم مَنَعُوهم و رَضُوا عنهم بِعَرَض يسير من الدُّنيا(606).
((واى بر فرزندان آخرالزمان از ناحيه پدرشان ! سوال شد: يا رسول اللَّه ! اين نگرانى شما از پدرانى است كه در آينده مشرك خواهند شد؟ حضرت فرمودند: نه ! از پدران مؤ منى است كه به ظاهر، انسانهاى معتقدى هستند، اما به سرنوشت و آتيه اعتقادى فرزندانشان بى توجهند و گمان مى كنند همين كه دنياى فرزندانشان را آباد كنند، وظيفه خود را انجام داده اند)).
امام صادق عليه السلام فرمودند:
بادِرُوا اءولادكم بالحديث قبل اءن يسبقكم اليهم المرجئَةُ(607).
((فرزندانتان را با بيان احاديث و سخنان ما دريابيد، قبل از اين كه مرجئه - نااهلان و گمراهان - آنها را فريب دهند)).
در توضيح اين روايت بايد بگوييم ؛ مرجئه كه ساخته دستگاه بنى اميه و از توطئه ها و تمهيدات معاويه و عمروعاص ‍ بود، گروهى بودند كه مبناى فكريشان از اين مساله نشاءت مى گرفت كه پايبندى هاى عملى و فعلى به دين را بايد الغا كرد.
مى گفتند لازم نيست كه مسلمان خود را به انجام اعمال و فرايض مقيد كند. همين كه در دل ، انسان مؤ من و معتقد باشد، كافى است . در اين باره از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمودند:
ملعون ملعون مَن قالَ الاِيمَان قول بلاعمل (608).
((كسى كه مى گويد ايمان همان گفتار زبانى يا اعتقاد قلبى است و نياز به اعمال جوارحى ندارد، ملعون است )).
وقتى كه حضرت از وجود اين تفكر در جوامع اسلامى احساس خطر مى كند، پدران و مادران مسلمان را تنبه مى دهد كه فرزندانتان را با احاديث ما دريابيد. شباهت هاى مقاطع مختلف تاريخى براى ما كه امروز به گذشته تاريخ نگاه مى كنيم ، خيلى قابل توجه است .
هميشه براى دور ساختن جوامع اسلامى از وظايف فعلى و عملى خود تلاش كرده اند؛ چرا كه انسان به آزادى ، بى قيدى و رهايى از تقيدات عملى علاقه مند است . دوست دارد كه واقعا مؤ من و مسلمان باشد، اما اين اسلام و ايمان براى او هيچ قيدى ايجاد نكند. هيچ زحمتى براى او در اعمال و رفتار به وجود نياورد. اين خواسته در هميشه تاريخ ، با تفاوت هاى مختلفى ديده مى شود.
گرچه اين مطلب احتياج به يك بحث مفصل و دقيق ترى دارد، اما ضرورت آن در شرايط فعلى جوامع اسلامى ايجاب مى كند تا مقدارى به آن بپردازيم . به ويژه كه امروز مى بينيم حتى در مدارس و فرهنگ كشور ما اين تفكر رسوخ پيدا كرده است و افرادى در قالب دفاع از قرآن و حمايت از اين كه قرآن غريب مانده است و روايات بيشتر از قرآن موردتوجه است ، مى خواهند كم كم پيوند فرزندان و جوانان ما را از روايات اسلامى كه مبين سلسله اى از اعمال و رفتار در همه شئون زندگى است ، قطع كنند و رابطه فرزندان پاكيزه و منزه و خوش قلب ما را از مقام فقاهت و مرجعيت ببرند. اين خطر بسيار بزرگى است كه والدين محترم بايد نسبت به آن توجه لازم را داشته باشند و صرف اين كه در نظام اسلامى ، فرزندانشان را به مدرسه مى فرستند، نبايد آنها را مطمئن كند.
در هر نظام و شرايطى ، خطر حضور افراد گمراه و گمراه كننده وجود دارد. نسبت به استادان خود از نظر فكرى اهميت بدهند. به مجالسى كه در آنها شركت مى كنند و همچنين به دوستان آنها توجه داشته باشند تا انشاء اللَّه اعتقادات خالصى كه در منزل به فرزند مى آموزند، بتواند سلامت آنها را با نظارت دقيق تضمين كند.
قبل از اين كه منحرفان ، فرزندان شما را به وادى ضلالت و انحراف بكشند، شما به آموزش فرزندان مبادرت كرده و آنها را از گزند انحرافات مصونيت بخشيد.
اگر والدين از آغاز به آموزش فرزندان و ياد دادن علوم دينى با محتواى غنى اهتمام داشته باشند، در مقابل منحرفان و اهل باطلى تزلزلى نخواهند داشت و تسليم نخواهند شد؛ چرا كه قدرت مقاومت در مقبل انديشه ها و افكار انحرافى آنان را از قبل پيدا كرده اند.
خطر و حساسيت مساله ، زمانى بيشتر مى شود كه شكل و صورت عقايد باطل منحرفان شكل و صورت دين و تظاهر به معنويت و بيان حق مى گيرد.
توصيه مولا اميرالمؤ منين عليه السلام در شناخت مسير حق
در يكى از خطبه هاى ارزشمند نهج البلاغه مولا اميرالمؤ منين عليه السلام با يك بيان شيوا و زيبا مى فرمايند:
انَّما بَدءُ وُقوعِ الفِتَنِ اءَهوَاء تُتَّبِعُ و اءَحكَام تُبتَدِعُ يُخَالَفُ فيها كتابُ اللَّه و يَتَولَّى عليها رِجَال رِجَالا عَلَى غيرِ دِينِ اللَّه فَلَو اءَنَّ الباطِلَ خَلَصَ مِن مِزَاجِ الحَقِّ لم يَخفِ على المُرتَادِينَ و لو اءَنَّ الحقَّ خَلَصَ مِن لَبسِ البَاطل انَقَطَعَت عنهُ اءَلسُنُ المُعانِدِينَ و لكِن يُؤ خَذُ مِن هذَا ضِغثُ و مِن هذا ضِغث فيُمزَجانِ فهُنالِكَ يَستَولِى الشَّيطانُ علَى اءَولِيَائِهِ و يَنجوُ (( الَّذين سَبَقَت لهم مِن اللَّه الحُسنى (609)))(610).
((همانا آغاز پديد آمدن فتنه ها، پيروى از خواهش هاى نفسانى و نوآورى و بدعت در حكم هاى آسمانى است كه كتاب خدا آن را نمى پذيرد، و گروهى از گروه ديگر يارى خواهد تا برخلاف دين خدا، اجراى آن را به عهده گيرد. پس اگر باطل با حقّ درنياميزد، حقيقت جو آن را مى شناسد، و اگر حقّ به باطل پوشيده نگردد، دشمنان را مجال طعنه زدن نماند. ليكن اندكى از اين و آن گيرند، تا به هم درآميزد و شيطان فرصت يابد و حيلت برانگيزد تا بر دوستان خود چيره شود. اما آن را كه لطف حقّ دريافته باشد، نجات يابد و راه حقّ را به سر برد)).
ريشه انحرافات و فتنه ها در جوامع اسلامى ، تمايلات و هواهاى نفسانى عده اى است كه براى تامين آمال و آرزوهاى شخصى خود، دست به بدعت در دين مى زنند و مطالبى را كه مربوط به دين نيست ، به نام دين جلوه مى دهند.
احكامى كه آنها مى سازند، مستقيما مخالف احكام الهى و كتاب خدااست . متولى عده اى از مردم مى شوند تا آنها را به نام دين خدا، از مسير واقعى دين منحرف كنند. اين خطر بسيار بزرگى است و اين پديده ، دو عارضه بسيار سنگين براى جوامع اسلامى دارد:
عارضه اول اين است كه اگر حق به صورت واقعى نمايان شود، افرادى كه طالب آنند به وادى گمراهى كشيده نمى شوند، اما افراد وسوسه گر، كه در حقيقت دشمن مسير صحيح بشريتند، از قالب و شكل و صورت ظاهرى دين استفاده مى كنند و كسانى را كه به دنبال دين و حقيقت مى گردند با همان قالب هاى به ظاهر دينى ، به سمت خود جذب مى كنند و محتواى باطل و انحرافى را در ذهن آنها القا مى كنند و همين باعث انحراف مى شود. بنابراين ، اميرالمؤ منين عليه السلام مى فرمايند:
اگر مى شد باطل را به گونه اى نشان داد كه حق و باطل از يكديگر منفك و قابل تميز بودند، افرادى كه دنبال حقيقت مى گردند، دچار انحراف نمى شدند.
عارضه دوم در تعبير اميرالمؤ منين اين گونه بيان شده است كه اگر ما مى توانستيم حقّ را آن گونه كه هست عارى از لباسهاى باطل ، به مردم نشان بدهيم ديگر دست دشمنان از انحراف كوتاه مى شد؛ منتها اهل باطل ، اين زيركى را دارند كه بخشى از باطل را انتخاب مى كنند و بخشى از حقّ را و آنها را با هم مى آميزند و بعد از امتزاج ، حقيقت مغلوب را به جوامع مختلف عرضه مى كنند. آن وقت كسانى كه آگاهى كافى ندارند، در مقابل اين مولود جديد، كه ممزوج و مخلوقى از حقّ باطل است ، توان تشخيص و مقابله را از دست داده ، دچار انحراف مى شوند.
در كلمه مزج هم نكته اى نهفته است . در اصطلاح علم فيزيك ، به تركيب دو چيز كه قابل جدا كردن است اختلاط گويند، اما امتزاج به حسب ظاهر جداكردنش كار بسيار مشكلى است . بنابراين امام عليه السلام در تعبير خود از كلمه مزج استفاده فرموده اند؛ نه از تعبير خلط.
به هر حال ، اگر پدر و مادر مى خواهند وظيفه خود را در حقّ فرزند خوب انجام دهند، بايد همان گونه كه از آغاز تولد واكسن هاى مختلف را براى جلوگيرى از امراض سارى و خطرناك ، به فرزند تزريق مى كنند كه در جسم او ايجاد مصونيت كند، بايد براى ويروس ها و ميكروب هاى مختلف اعتقادى نيز اهتمام كنند.
اگر اين گونه شد هنگامى كه در مقابل مسائل التقاطى قرار مى گيرد، با قدرت مقاومت مى كند و از اعتقادات خود دفاع مى كند.

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

چارمین نور الهى
منشور جاوید در معرفى اهل بیت(ع)
تفاوت سامری امت حضرت موسی با سامری امت پیامبر
توشه سفر آخرت
گواهی حجر الاسود به امامت حضرت سجاد‏
عمر بن عبد العزیز خوب بود یا بد؟
رعایت حقوق همسایه از نظر قرآن
امام سجاد(ع)
نغمه هایی در عمق وجود
الإمام زین العابدین علیه‏السلام

بیشترین بازدید این مجموعه

جلوه‌های حقوق بشر در رساله حقوق امام سجاد(ع)
آثار برخی گناهان از زبان امام سجاد(ع)
توشه سفر آخرت
تفاوت سامری امت حضرت موسی با سامری امت پیامبر
گواهی حجر الاسود به امامت حضرت سجاد‏
چارمین نور الهى
گلی از بستان امامت
عمر بن عبد العزیز خوب بود یا بد؟
منشور جاوید در معرفى اهل بیت(ع)

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^