فارسی
چهارشنبه 13 تير 1403 - الاربعاء 25 ذي الحجة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

پیامدهاى بخل ورزیدن

پیامدهاى بخل ورزیدن

خلاصه كسى كه در پرداختن حقوق مالى به فرمان الهى گردن نهاد، از نظر معارف و اخلاق دينى ، مبتلا به بخل و صفت ناپسند شحّ نخواهد شد. حضرت موسى بن جعفر عليهماالسلام فرمودند:
البخيل من بخل بما افترض اللّه عليه (818).
((انسانى كه نسبت به اداى واجبات كوتاهى كند، مصداق حقيقى بخيل است )).
بخيل و شحيح كسى است كه مَن مَنَعَ حَقّ اللّه و اَنفَقَ فى غير حَقّ اللّه (819) آنجايى كه وظيفه دارد، عمل نمى كند؛ و آن جا كه موظف نيست ، پول خود را هدر مى دهد؛ و اين موجب هلاكت و سقوط ارزش ‍ انسانى است .
در روايتى از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمودند:
ما فرض اللّه على هذه الامة شيئا اءَشدّ عليهم من الزكاة و فيها تهلك عامّتهم (820).
يكى از واجبات الزامى كه عمل نكردن به آن موجب عوارض شديدى است ، زكات است . بسيارى از امت در امر زكات هلاك شدند؛ يعنى به خاطر نپرداختن و ادا نكردن اين حق واجب الهى خود را گرفتار عوارض ‍ دنيوى و اخرى كردند.
بنابراين خداوند متعال حقوق واجب ، اعم از زكات و خمس و... را در اموال انسان مقرر فرموده تا مثل ساير واجبات نسبت به اداى آن اهتمام داشته باشد؛ اين نكته به خصوص براى خانم ها كه معمولا متكفل خرج خانه و تدبير امور زندگى هستند، بايد مورد توجه باشد كه آنچه از خرج سال اضافه مى آيد، به آن خمس تعلق مى گيرد؛ و همچنين به طلاهايى كه به حد نصاب رسيده ، در بازار قابل معامله باشد زكات تعلق مى گيرد. بنابراين بايد براى تطهير اموالشان به موقع اقدام كنند. صرف نظر از مسائل ظاهرى مثل دستگيرى فقرا، رسيدگى به نيازمندان و محتاجان كه مسائل فرعى فقهى آنها در رساله هاى عمليه ذكر شده است و حتما براى آگاهى بيشتر لازم است انسان مومن به اين رساله ها و مسائل حقوق مالى مراجعه كند اسرار و دلايلى هم در جعل اين حكم قرار دارد كه مثل همان اسرارى است كه در نماز و روزه به بعضى از آنها اشاره شد.
اسرار وجوب زكات
در اين جا به برخى از اسرار زكات نيز به صورت اجمال اشاره مى كنيم :
نخست اين كه خداوند زكات را قرار داده است تا تعلق انسان را به ماديات و عوارض دنيا كم كند اين نكته قابل توجهى است كه در سوره مباركه توبه نيز خداوند متعال به آن اشاره مى فرمايد:
قل ان كان آباؤ كم و اءبناؤ كم و اخوانكم و اءَزواجكم و عشيرتكم و اءموال اقتَرَفتُموها و تِجَارَة تَخشَونَ كَسادُها و مَساكِن تَرضَونَها اءَحبّ اليكم من اللّه و رسوله و جهاد فى سبيله فتربّصوا حتى ياءتى اللّه باءمره و اللّه لا يهدى القوم الفاسقين (821).
((اگر پدران ، فرزندان ، برادران ، همسران و طايفه شما، و اموالى كه به دست آورده ايد، و تجارتى كه از كسادشدنش مى ترسيد، و خانه هايى كه به آن علاقه داريد، در نظرتان از خداوند و پيامبرش و جهاددر راهش محبوب تر است در انتظار اين باشيد كه خداوند عذابش را بر شما نازل كند! و خداوند جمعيت نافرمانبردار را هدايت نمى كند)).
اينگونه نباشد كه محبت پدر، فرزند، زن ، برادران ، اقوام و خويشان و محبت و علاقه به مال و اندوخته كسب و تجارت و مسكن و ماءوا، بيش از محبت خدا و فرمان هاى او باشد. اگر تعلق انسان به اين امور بيشتر از تعلق به خدا و فرمانش باشد، بايد مهياى عذاب الهى بشود؛ يعنى انسان بايد دل و ذهن و انديشه خود را طورى تربيت و تنزيه كند كه علقه و پيوند او با خدا و دستورات الهى مستحكم و بقيه امور از فرعيات زندگى او باشد، بنابراين گذشتن از مال ، امتحانى براى صدقه ادعاى دوستى و محبت به خداست كه :
ان اللّه اشترى من المومنين اءنفسهم و اءموالهم باءنّ لهم الجنّة (822).
((خدا با انسان معامله مى كند؛ جان و مال انسان را مى خرد و در مقابل آن ، بهشت را به او ارزانى مى كند)).
بر همين اساس مى توانيم مراتب و درجات اميانى و صدق مدعاى مومنان را در دوستى و خلوص بسنجيم . وقتى سخن از بذل مال است گرچه به مقدار اندك ، به هيچ قيمت در خود چنين آمادگى را نمى بيند؛ اينها همان گروهى اند كه مشمول آن آيه كريمه اند كه مى فرمايد اگر پدر و مادر، زن و فرزند، مال و ثروت و خانه و منزل ، پيش شما محبوب تر از خدا و فرمان خداست فتربصوا حتى ياءتى اللّه بامره (823) جاى اين است كه اين انسان به انتظار عذاب الهى باشد. گاه اين عذاب خيلى سريع است و در دنيا دامن انسان را مى گيرد، و گاهى اين عذاب گريبانگير او مى شود.
گروهى فقط در حد اداى حداقل حقوق واجب ، خود را آماده مى بينند؛ يعنى منفعت انفاق و بذل مال را درنيافته اند، چون دستورى رسيده و از تخلف دستور خدا مى ترسند، حداقل واجبى را كه به عهده ايشان گذاشته شده است ادا مى كنند. علاوه بر اداى حقوق واجب در خيلى از امور مشاركت مى كنند. اما يك دسته ديگرند كه واقعا در ادعاى دوستى و عشق به خدا راستگو و صادقند. هيچ اندوخته و ذخيره اى را بهتر از اندوختن نزد خدا نمى دانند. امام سجاد عليه السلام مى فرمايند:
و اءن تعلم انّها ذخرك عند ربك .
((ذخيره و گنجينه اى است كه تو نزد خدا مى سپارى )).
در قرآن كريم چنين آمده است كه :
ما عندكم ينفد و ما عند اللّه باق (824).
((آنچه نزد شماست فانى مى شود؛ اما آنچه نزد خداست باقى است )).
آنچه كه انسان نزد خدا مى سپارد باقى و مستدام و آنچه كه براى خود نگه مى دارد فانى و نابود مى شود. با رفتن او آنها هم از دست مى رود؛ ولى آنچه كه باقى مى ماند آن چيزى است كه به عنوان ذخيره و وديعه نزد خدا سپرده است ؛ و چه وديعه اى بالاتر از اين است كه انسان آنچه را كه خدا به او فرمان داده است عمل كند؛ يعنى حقوق واجب مالى خود را اعم از زكات ، خمس ‍ و يا اعانات ، نفقات و صدقات مستحب را بپردازد كه اينها همان ذخاير و ودايع انسان نزد امانتدار واقعى يعنى خداست .
1 - ايثار؛ زكات باطنى
از امام صادق عليه السلام سوال كردند:
فى كَم تَجِبُ الزَّكاة من المَال فقال له الزَّكاة الظَّاهرة اءم الباطنة تُريد فقال اءُريدهما جميعا فقال اءمَّا الظاهرة ففى كلِّ اءَلف خمسة و عشرون و اءَمَّا الباطنة فلا تستاءثِر على اءَخيك بما هو اءَحوَج اليه منك (825).
((در چه مقدار از مال ، زكات واجب است ؟ حضرت فرمودند كه : منظور تو از زكات ، زكات ظاهرى است يا زكات باطنى ؟ عرض كرد: هر دو را مى خواهم ؛ حضرت فرمودند: اما آن حكم ظاهرى فقهى در هر هزارتايى ، بيست و پنج تا. اين زكات مال است و اما زكات باطن اين است كه مبادا چيزى نزد تو باشد و برادر مسلمانت به آن چيز محتاج باشد و تو خود را بر او ترجيح دهى )).
اين معناى زكات باطنى است و اگر انسان مى خواهد به آن مرتبه عالى برسد، بايد با خشنود كردن بندگان ، خدا را خشنود كند. اگرچه خود محتاج است ، ديگران را از ياد نبرد. اين همان معناى ايثار است كه در قرآن مورد ستايش قرار گرفته :
و يؤ ثرون على اءنفسهم و لو كان بهم خصاصة (826).
((اگرچه خود در تنگدستى قرار گيرند، اما باز ديگران را برخورد ترجيح مى دهند)).
خودشان محتاجند، اما ديگران را بر خود مقدم مى دارند يا مثل همان كراماتى كه از خاندان حضرت رسول صَلَّى اللّه عَلَيهِ و آلِهِ و سَلَّم بيان كرديم ؛ فقط پنج قطعه نان در سفره است ، وقتى نيازمند به هنگام افطار در مى زند همه موجودى سفره را به او مى دهند و خود با آب افطار مى كنند. اين اوج و كمال انسانيت است . او مى گويد:
الخلق كلّهم عيال اللّه فاحبّهم الى اللّه عزَّ وَ جَلّ اءنفعهم لعياله (827).
((بندگان خدا عايله خدايند خدا كسى را بيشتر دوست دارد كه فايده اش ‍ براى بندگانش بيشتر باشد)).
پس اين يك سرّ جعل و تشريع حكم زكات است ؛ ميزان صحت در ادعاى دوستى خدا، يا معيار سنجش صداقت ، از ديگر مصاديق بذل جان است ، بنابراين خداوند مى فرمايد:
ان اللّه اشترى من المؤ منين اءنفسهم و اءموالهم بانّ لهم الجنّة (828).
((خدا هم مال و هم جان را به عنوان متاع مى خرد و در مقابل بهشت را ارزانى مى دارد)).
قرآن هم درباره بذل جان و مال از قوم حضرت موسى عليه السلام مثال آورده است . در سوره مباركه مائده ، وقتى كه خداوند داستان قوم حضرت موسى عليه السلام را نقل مى كند كه از مصر به طرف بيت المقدس حركت كردند، حضرت موسى عليه السلام به قومش فرمود:
يا قوم ادخلوا الارض المقدسة الّتى كَتَبَ اللّه لكم و لا ترتدّوا على ادباركم فتنقلبوا خاسرين # قالوا يا موسى ان فيها قَوما جبّارين و انّا لن ندخلها حتى يخرجوا منها فان يخرجوا منها(829).
((اى قوم ! به سرزمين مقدسى كه خداوند براى شما مقرر داشته ، وارد شويد؛ و به پشت سر خود باز نگرديد كه زيانكار خواهيد بود. جواب دادند: ما وارد اين شهر نمى شويم ، مگر اين كه ستمگران از اين شهر خارج شوند)).
عده اى از افراد فهميده حضرت موسى عليه السلام و همچنين خود موسى عليه السلام گفتند بايد شما برويد و بجنگيد و ستمگران را بيرون كنيد تا موفق شويد.
قالوا يا موسى انّا لن ندخلها اءَبدا ما داموا فيها فاذهب اءَنت و ربك فقاتلا انّا هاهُنا قاعدون .(830)
((گفتند: اى موسى ! تا آنها در آن جا باشند، ما هرگز وارد نخواهيم شد؛ تو با خداى خود برويد و (با آنان ) بجنگيد، ما همين جا نشسته ايم ، آن جا را آماده كنيد تا ما وارد اين شهر شويم )).
در اين جا، با اين كه منفعت طاعت فرمان خدا مجاهده و جنگيدن با ستمگران به خود قوم برمى گشت ، ولى حاضر نشدند از جانشان مايه بگذارند، و اين هم حكم قطعى و تغييرناپذير آفرينش است كه :
فو اللّه ما غُزى قوم قطّ فى عُقر دارهم الا ذلّوا(831).
((به خدا سوگند ملتى كه براى حفاظت سرزمينشان حركتى نمى كنند، و در درون خانه شان مورد هجوم قرار گيرند حتما استحقاق ذلت دارند)).
از همان روزگار، قوم يهود به ذلت كشيده شدند و آيه نازل شد:
قال فانها محرّمة عليهم اءربعين سنة يتيهون فى الارض (832).
((خداوند (به موسى ) فرمود: اين سرزمين (مقدس )، تا چهل سال بر آن ها ممنوع است (و به آن نخواهند رسيد) پيوسته در زمين (در اين بيابان ) سرگردان خواهند بود)).
خلاصه اگر قوم ، جمع و يا فردى اين فرمان الهى را كه يك ميدان امتحان است ترك كرد، در بوته امتحان مردود شده است .
همچنين در مورد بذل مال كه ميدان امتحان ديگرى است در داستان قارون آمده است : موسى عليه السلام و خيرخواهان ، گفتند كه زكات واجب شده بايد هر كسى كه توانمند است زكات مالش را بپردازد؛ از جمله قارون كه انسان بسيار ثروتمندى است :
ان قارون كان من قوم موسى فبغى عليهم و آتيناه من الكنوز ما ان مفاتحه لتنواء بالعصبة اءولى القوّة اذ قال له قومه لا تفرح ان اللّه لا يُحبُّ الفرحين .
((قارون از قوم موسى بود، اما بر آنان ستم كرد؛ ما آنقدر از گنج ها به او داده بوديم كه حمل كليدهاى آن براى يك گروه زورمند مشكل بود! به خاطر آوريد هنگامى را كه قومش به او گفتند: اين همه شادى مغرورانه مكن ، كه خداوند شادى كنندگان مغرور را دوست نمى دارد)).
مال و ثروت قارون آنقدر زياد شده بود كه حتى افراد نيرومند نمى توانستند كليدهاى ذخاير و گنج هاى قارون را حمل كنند. وقتى به او دستور رسيد كه تو هم بايد مثل بقيه زكات بپردازى ، به جاى اين كه اين فرمان را اجابت كند، گفت : انَّما اوتيته على علم عندى (833) من با نيروى تدبير خود اين سرمايه را جمع آورى كرده ام و اگر خدا مى خواست به ديگران هم مى داد؛ لذا من چيزى به فقرا نمى دهم . و براى انجام ندادن اين كار، حتى موسى عليه السلام را به زنا متهم كرد و به زنى پول داد كه آن زن بيايد در ميان جمع ، بگويد كه موسى عليه السلام خلاف كرده است ؛ و بعد آن زن انكار كرد. ثروت ، پول و عنايات خدا و بعد هم فرمان خدا بر چشم پوشيدن از قسمتى از اين نعمت ، ميدان امتحان انسان است . همان طور كه قرآن مى گويد: قارون علم اقتصاد داشت ، پول جمع كرده بود، ولى علم تاريخ ، جامعه شناسى و علم عقايد نداشت و نمى دانست كه اگر تخلف و فرمان شكنى كند خدا با او چه مى كند.

بر مال و جمال خويشتن غره مشو

 

كاين را به شبى برند و آن را به تبى

اين است كه يك مدان امتحان ، در جان است و يك ميدان امتحان در مال . پس سرّ اولى كه در حكم وجوبى اداى حقوق مالى و يا حكم استحبابى صدقات و انفاق ها مى توانيم بيان بكنيم ، اين است كه خود ما متوجه شويم در ادعاى مسلمانى و در ادعاى فرمانبردارى از خدا و در ادعاى دوستى نسبت به ذات اقدس الهى چه مقدار صادق و راستگو هستيم .

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

حیا، شرط وجود ایمان
آیا امام سجاد (ع) هنگام شهادت امام حسین(ع) هنوز به ...
چرا امام سجاد(ع) آشكارا از قیام مختار حمایت نكرد؟
مجاهد سازش ناپذیر
امام سجاد (ع) فاتح قلبها
دو دستی كه به هم چسبیده بود
سادات حسینی به چه كسانی می گویند؟
مكارم وفضایل امام زین العابدین
كرامات امام
برخورد با مخالف

بیشترین بازدید این مجموعه

آیا امام سجاد (ع) هنگام شهادت امام حسین(ع) هنوز به ...
مجاهد سازش ناپذیر
چرا امام سجاد(ع) آشكارا از قیام مختار حمایت نكرد؟
حیا، شرط وجود ایمان

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^