و اءَمّا حق الجَارِ، فحِفظُه غائِبا، و كَرامَتُهُ شاهدا، و نُصرتُهُ و معونَتُهُ فى الحالَينِ جميعا، لا تَتَبَّع له عَورَة ، و لا تبحَث له عن سَواءَة لتعرفَها منه من غير اءِرادَة منك و لا تَكَلُّف ، كنت لما علِمتَ حِصنا حصينا، و سترا سَتيرا، لو بحَثَتِ الاءَسَنَّةُ عنه ضميرا لم تَصِل اليهِ لاِنطِوَائِهِ عليه ، لا تَسَّمَّع عليه من حيثُ لا يَعلَمُ، لا تُسلِمهُ عند شديدَة ، و لا تَحسُدهُ عند نعمَة ، تُقيلُ عَثرَتَهُ و تغفِرُ زَلَّتَهُ، و لا تَدَّخِر حِلمَكَ عنه اذا جَهِلَ عليك ، و لا تخرُج اءَن تكونَ سِلما له ، تَرُدُّ عنه لسانَ الشَّتيمَةِ، و تُبطِلُ فيه كيدَ حاملِ النَّصيحةِ، و تُعاشِرُهُ مُعاشِرَة كريمة ، و لا حول ولا قوَّةَ الَّا بالله .
((و اما حق همسايه ، حفظ او است در غيبت و پنهان و تكريم و بزرگداشت او است در حضور و عيان و يارى و معاونت او در هر حال . بايد كه به دنبال عيب او نباشى و بدى هاى او را جستجو نكنى ، تا به بدى در او دست يابى و اگر ناخواسته بر بدى و عيبى از او آگاه شدى ، مانند دژى نفوذناپذير و پرده اى ضخيم آنها را در دل خود نگه دار؛ طورى كه اگر با نيزه ، براى يافتن آن عيوب دلت شكافته شود، بدان نرسند. مبادا از جايى كه او بى خبر است ، سخنان او را بشنوى ؛ به هنگام سختى او را رها نكنى و در نعمتى بر او حسادت نورزى . از خطاى او درگذرى و گناهش را بر او ببخشايى و اگر نادانى از او سرزد، از حلم و بردبارى دريغ نفرمايى و از راه مسالمت خارج نگردى . بدگويى ديگران را از او دفع كنى و اگر كسى در لباس ناصح با او حيله مى كند، جلوگيرى كنى . يا او بزرگوارانه و از سر كرامت معاشرت نمايى )).
در كلام امام سجاد عليه السلام حقوقى براى همسايه بيان شده است . تبيين حقوق همسايه و سفارش به رعايت آن ، از مصاديق همان امر كلى است كه در آغاز حق همنشين بيان كرديم ؛ يعنى عنايت معارف دينى ما به سالم سازى اجتماع و سعى در نگهبانى از اين سلامت و ايجاد يك مدينه فاضله كه در سايه رعايت همه حقوق گروه هاى مختلف ؛ مثل همنشين ، همسايه ، دوست ، شريك و ساير موارد پديد آيد، كمتر حادثه ، تنش و التهابى در جامعه يافت مى شود و تحقيقا جامعه اى كه از تنش و التهاب مصون بماند، خيلى ساده و آسان به اصول و قواعدى كه او را به سمت تعالى اخلاقى دعوت مى كند، توجه مى كند و شرايط براى مدينه فاضله و جامعه ايده آل فراهم مى شود؛ به طورى كه مردم جامعه در كنار هم ، نه تنها به دور از غوغا، التهاب ، طمع و تجاوز به حقوق يكديگر زندگى مى كنند، بلكه در يارى ، نصرت و كمك به همديگر سبقت خواهند گرفت .
رعايت حقوق همسايه
از امورى كه اجتماع ما را از موانع وصول به سعادت و كمال ، مى رهاند و انسان را در عمل كردن به اصول و قواعد همزيستى مسالمت آميز يارى مى دهد، رعايت حقوق همسايه به معناى عام آن است ؛ يعنى مى توانيم دو خانه كنار يكديگر را همسايه بدانيم ، دو دوستى كه در كلاس درس ، كنار يكديگر مى نشينند يا دو انسانى را كه در يك محيط كارى در كنار هم كار مى كنند نيز همسايه بدانيم ، حتى كشورهاى همجوار را در كنار يكديگر، با مرزى هاى قراردادى ، همسايه بدانيم .
نكته مهمى كه در آغاز اين بحث بايد تذكر بدهيم ، اين است كه تكليف به رعايت حقوق همسايه ، منوط بر اشتراك در عقيده نيست و لازم نيست كه همسايه ، حتما مسلمان و مومن و هم دين و هم كيش باشد. پيغمبر صلى الله عليه وآله و سلم فرمودند:
الجيران ثلاثة : جار له حقّ واحد، و جار له ثلاثة حقوق ، و جار له حقّانِ، فالجارُ الذى له ثلاثةُ حقوق ؛ الجارُ المسلمُ ذوالرَّحمِ، فله حقُّ الجِوار و حقُ الاسلام و حقُّ الرَّحمِ، و امّا الذى له حقّانِ؛ فالجارُ المسلمُ له حقُّ الجوارِ و حقُّ الاسلام ، و اءمّا الذى له حق واحد؛ فالجارُ المشركُ(98).
((همسايه ها سه دسته اند : يك دسته همسايگانى كه بر همسايه يك حق دارند؛ طايفه ديگر از همسايه كه بر همسايه سه حق دارند و عده اى كه دو حق بر همسايه دارند؛ آن همسايه كه سه حق دارد، كسى است كه حق همسايگى و حق قوم و خويشى و حق مسلمانى و هم كيشى دارد؛ اما آن كه دو حق دارد، آن است كه هم مسلمان است و هم همسايه ؛ يعنى هم حق اسلام دارد و هم حق همسايگى ؛ اما آن كه يك حق دارد همسايه مشرك و ملحد است ؛ نه قوم و خويش است و نه مسلمان )).
و در تعبير ديگرى از رسول اكرم صلى الله عليه وآله و سلم نقل شده است كه حضرت مى فرمايند:
اءحسِن مُجاوَرَةَ مَن جاوَرَكَ تكن مُسلما(99).
((همسايه خوبى براى مجاورت باش تا مسلمان باشى )).
در روايتى از رسول اكرم صلى الله عليه وآله و سلم نقل شده است كه مى فرمايند:
ما زالَ جبرَئيلُ عليه السلام يُوصينِى بالجَارِ حتَّى ظَنَنتُ اءَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُ(100).
((جبرئيل عليه السلام آنقدر درباره همسايه سفارش و توصيه كرد كه من تصور كردم همسايه از انسان ارث مى برد)).
حقوق همسايه فوق العاده مهم و اداى آن كارى مشكل است . بنابراين توصيه شده كه انسان قبل از فراهم كردن منزل ، از همسايه آن مطمئن شود؛ كه چگونه آدمى است آيا خواهد توانست حق مجاورت او را به جاى آورد يا در مضيقه قرار خواهد گرفت و بر اين اساس در تعبيرات مختلف به روايت الجار ثم الدار تاءكيد شده است :
پس تو هم الجار ثم الدار گو | گر دلى دارى برو دلدار جو |