فارسی
جمعه 09 شهريور 1403 - الجمعة 23 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

امام سجاد علیه السلام در عصر شبگون و ظلمانی

امام سجاد علیه السلام در عصر شبگون و ظلمانی

هنوز آثار شوم رسالت پایان نیافته بود که قیام حره، (شورش مردم مدینه به رهبری «عبدالله بن حنظله غسیل الملائکة » علیه یزید) رخ داد که با قتل عام ددمنشانه «مسلم بن عقبه » سرکوب شد و جرات نفس کشیدن از دیگران سلب گردید . و کسی را یارای حمایت از اهل بیت علیهم السلام نبود .

«شیخ طوسی » در «اختیار معرفة الرجال » (ص 155)، «مجلسی » در «بحار الانوار» (ج 46 ص 144) و «مفید» در «الاختصاص » گفته اند که: به همین جهت امام علیه السلام فرمود:

«ارتد الناس بعد قتل الحسین الا ثلاثة (او اربعة) ابو خالد کابلی، یحیی بن ام طویل، جبیر بن مطعم و ... ، ثم ان الناس لحقوا و کثیروا» .

«پس از شهادت امام حسین علیه السلام مردم از ولایت مرتد شدند و برگشتند مگر سه تا چهار نفر، ابو خالد، یحیی و جبیر و ... سپس مردم ملحق شدند و زیاد گشتند .»

در چنین شرایطی و حاکمیتی، اسلام راستین رنگ و رو باخته و مسخ می شود و به قول علی علیه السلام در نهج البلاغه (فیض الاسلام خطبه 108) اسلام را مثل پوستین وارونه به تن می پوشند «لبس الاسلام لبس الفر و مقلوبا» . اسلام اموی جایگزین اسلام ناب محمدی می گردد . تبلیغات وعاظ سلاطین و قصاص (قصه گویان) می توانند فرشته را، دیو و دد را فرشته سازند . و علی علیه السلام اول مؤمن را، ملحد و مستحق سب و لعن; و معاویه را کاتب وحی و خال المؤمنین، و خلیفه را برتر و مهم تر از پیامبر صلی الله علیه و آله بخوانند .

وقتی که تالی تلو قرآن و باب علم نبی (علی و اهل بیت) کنار زده و طرد می شوند و نقل حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله و نوشتن آن ممنوع و جرم باشد و با زندان و تازیانه کیفر بدهند . و این سیاست از خلافت ابوبکر تا سال 101 هجری (پایان حکومت عمر بن عبدالعزیز) ادامه یابد، چنانکه احمد در مسند ج 3 ص 499 و «ابن شبه » در «تاریخ المدینه المنوره » ج 1 ص 181 . «مختصر تاریخ عرب » ج 5 ص 186 . «سیوطی » در «تاریخ الخلفاء» و «محمود ابوریه » در «احفواء علی السنة الحمدیه » و مؤلف «القصاص و المذکرین » ص 37 . و «تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام » صفحات 58، 53 و 49 آورده اند، به جای علی علیه السلام و ... ، تمیم داری مسیحی، کعب الاحبار یهودی نو مسلمان، مجاز باشند در مسجد النبی صلی الله علیه و آله افسانه و قصص و تفسیر و ... بگویند، حتی پیش از نماز جمعه، «عمر» سخنرانی کند و در عصر «عثمان » عوض یکبار در هفته، دو بار سخن بگوید، خواهید دید که چه خواهد شد؟!

امام باقر علیه السلام فرمود: (توانستند) به ما دروغ ببندند و از قول ما احادیثی بسازند و ... تا ایجاد تنفر و کینه در دلها کنند، و احادیث دروغی به نام نیکان از صحابه و اهل بیت در فضایل برخی، جعل کنند و کار به جایی رسید که به ظن و گمان دست و پای کسانی که حتی متهم به تشیع بودند، قطع می کردند و به گفته «ابن ابی الحدید» در شرح نهج البلاغه ج 11 ص 64 و «ابو زهره » در «الامام الصادق » ص 112 - 111، اگر کسی متهم به کفر می شد، بهتر بود تا متهم به تشیع می گردید .

در چنین شرایطی چه تغییرات و جابجائی و بدعتهایی می تواند انجام پذیرد؟! فساد و هرزگی، عیاشی و افسار گسیختگی، اختصاص به یزید و دربار شام نداشت، در همه جای حکومت رواج یافته بود . حتی در شهرهای مقدس مکه و مدینه . «مسعودی » ، در «مروج الذهب » (ج 3 ص 67) می نویسد:

«فساد اخلاقی یزید به عمال و اطرافیانش سرایت کرده بود و در زمان او ساز و آواز، مجالس لهو و لعب، خنیاگری و خوشگذرانی به دو شهر مقدس مکه و مدینه نیز، کشیده شد . مردم مدینه آشکارا به شرابخواری پرداختند» .

«ابوالفرج » در «الاغانی » (ج 8 ص 235) می نویسد:

«در مدینه، مجالس رقص و آواز به طور دسته جمعی و مختلط تشکیل می شد بدون آنکه بین زنان و مردان پرده ای باشد» .

به فراموشی سپرده شدن احکام دین .

این وضع در زمان مروانیان ادامه داشت و شاید هم تشدید می شد، مردم مسلمان و حتی برخی از شیعیان نیز ابتدائی ترین مسائل مربوط به نماز و حج و حتی زکاة فطره را نمی دانستند . وضع مردم دیگر معلوم است!

«انس بن مالک » خادم و صحابی رسول خدا صلی الله علیه و آله گریه می کرد و می گفت: چیزی از آنچه در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله جاری بود، وجود ندارد . «محمد بن مسلم بن شهاب زهری » می گوید: در دمشق نزد «مالک بن انس » رفتم، تنها نشسته بود و گریه می کرد . علت گریه را پرسیدم، در پاسخ گفت: از مجموع آنچه از رسول خدا صلی الله علیه و آله فرا گرفتیم، تنها نماز مانده است آنهم ضایع شده است و در آن بدعت هایی به وجود آمده است: «الیس صنعتم ما صنعتم فیها ...» .

«حسن بصری » اندکی پس از او گفت: «اگر رسول خدا برگردد از میان آنچه به شما تعلیم داده است، جز قبله را نمی شناسد» .

«سیوطی » در «تاریخ الخلفا» (ص 224) می نویسد: «عمر بن عبدالعزیز» ، والی مدینه و امیر الحاج در خلافت «ولید بن عبد الملک » . برخی از مسایل حج از جمله وقوف در منی در عید قربان را غلط انجام داد . پس جای تعجب نیست که امت اسلامی در چگونگی وضو و نماز پیامبر صلی الله علیه و آله تردید داشته باشند با آنکه پیامبر صلی الله علیه و آله در روز چند بار در جمع آنان وضو می گرفت و نماز می خواند حتی آب وضوی او را به تبرک برمی داشتند و اختلافی در قرائت (آهسته یا بلند) «بسم الله » در نماز و یا شستن دست و صورت، یا مسح پا و سر نبود! ! پیداست که اختلاف در رابطه با مسائل یاد شده بعدها به وجود آمده است .

رسالت دشوار

زندگانی امام چهارم، وارث امامت و پاسدار اسلام راستین در چنین عصری است . که «ابن سعد» در «الطبقات الکبری » (ج 5 ص 22) می نویسد که: «سهل بن شعیب » از بزرگان مصر می گوید: علی بن الحسین را دیدم، حالش را پرسیدم . فرمود: نمی پنداشتم که شخصیتی چون شما از بزرگان مصر، حال ما را نداند ولی اکنون بدان که:

«وضع ما در میان قوم خود، چون بنی اسرائیل در میان فرعونیان است که: پسرانشان را می کشتند و زنان و دخترانشان را زنده نگه می داشتند . امروز وضع بر ما به قدری سخت و دشوار شده است که مردم برای تقرب به دشمنان، به بزرگ و سالار ما، علی علیه السلام سب و ناسزا می گویند» .

نیز امام علیه السلام فرمود: «در تمام مکه و مدینه، دوستان ما اهل بیت به 20 نفر نمی رسد» . چنین شرایطی که تبلیغ صحیح رسالت و ولایت محال و غیر ممکن می نماید . امام احیاگر اسلام راستین و تداوم بخش رسالت، و نگهبان دستاوردهای پیامبر صلی الله علیه و آله، مفسر و مبین قرآن باید از صفر شروع کند! اسلام محمدی را از نو بسازد . او این رسالت جدید را در چند محور ادامه می دهد:

1 . او پاسدار انقلاب خونین کربلاست و باید نخست خاطره مظلومیت و شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش را زنده نگه دارد . اما به چه صورت؟ از تنها راه ممکن .

به نوشته «ابن ابی الحدید» در شرح نهج البلاغه (ج 4 ص 104) و مجلسی در بحار (ج 46 ص 143) هر جا می بیند گوسفندی ذبح می شود، می پرسد: آبش داده اند یا نه، یا آب می بیند گریه می کند و می گوید: «قتل ابن رسول الله عطشانا، قتل ابن رسول الله جوعانا» و به قول «یعقوبی » (در جلد 2 صفحه 267)، «شبلنجی » در «نور الابصار» (ج 3 ص 27) و «طبری » در «تاریخ الامم و الملوک » (ج 8 ص 68) و مجلسی در بحار (ج 46 صص 143 - 142) تازه «حجاج بن یوسف » والی عراق و مکه و مدینه به عبدالملک توصیه می کند که: «اگر می خواهی مملکت اصلاح بشود، علی بن الحسین علیه السلام را گردن بزن! !» . خود در مسجد با صوت حزین و ترتیل پرجاذبه به خواندن قرآن می پردازد . به گونه ای که مردم اجتماع می کنند و حتی سقاها به قدری مجذوبانه می ایستند که سر مشکهای آب که بر دوش دارند، باز می ماند و قطره قطره می ریزد تا تمام شود! !

2 . او به تربیت شاگردان ویژه می پردازد که نخست بسیار کم بودند . «محمد» ، «سعید بن جبیر» و ... او با سه تا چهار شاگرد شروع کرد و به تدریج تعدادشان زیاد شد . که مرحوم شیخ «طوسی » در «اختیار معرفة الرجال » می گوید: شاگردان امام که از او روایات کردند 170 تن بودند .

و با آموزش کم در شرایط دشوار، تنها نه تن از شاگردان، یازده کتاب نوشته اند .

3 . از مهمترین و گسترده ترین شیوه ممکن، یعنی دعا استفاده می کرد .

دعا به ظاهر منعی ندارد و حساسیتی ایجاد نمی کند ولی همین کانال، یک راه ساده و راز و نیاز معمولی نیست .

هر دعا یا صحیفه، خود یک دائرة المعارف ویژه ای است از علوم و معارف بشری، سیاست، مبارزه با ظلم و استبداد، اخلاق و اعتقادات و مسایل فکری و فرهنگی است .

نقش سازندگی و تربیتی دعای امام

دعاهای امام علاوه بر بیان مقام خدا و صفات او و رابطه خداوند با جهان و انسان و ارتباط انسانها با او، خویهای پسندیده و فضیلتهای انسانی و آنچه وسیله سعادت برای فرد و جامعه و موجب عدالت اجتماعی و صلح و صفا و نجات از سقوط و انحطاط، بر شمرده و از خدا می خواهد که از پستیها، ذلتها، نیاز به دیگران، پذیرش ستم و سازش با ظالم دوری کند . و این خود یک دستور نسبت به همه عوامل ذلت و انحطاط و نیز عوامل سعادت، سربلندی و خواستهای برتر است .

به طور کلی باید گفت: در زمانی که اسلام راستین و پیشرو، اسلام روشنگر و مظهر آزادی و عزت و عظمت، به صورت مظهر ذلت و انحطاط و جهل و تخدیر تبدیل شده بود و هیچ گونه حرکت و مبارزه و انقلاب اجتماعی و نظامی جز کار علمی و فرهنگی، امکان نداشت، امام در لباس یک آموزگار بزرگ فکری، یک برنامه عملی به نام «دعا» ارائه داد که عالی ترین نمونه فکری و اعتقادی در خداشناسی، انسان شناسی، جهان شناسی، کیهان شناسی، و اصول اخلاقی و اجتماعی و حقوق افراد نسبت به هم و طبقات نسبت به یکدیگر و ... است . و بهترین راه سیر و سلوک عرفانی است .

این دعاها که به نام «صحیفه سجادیه » معروف است، خود یک دائرة المعارف علمی، فرهنگی و یک دوره علوم و دانش و حکمت است .

«طنطاوی » ، دانشمند بزرگ اهل تسنن و صاحب تفسیر معروف «الجواهر» آنگونه که نگارنده شاهد نامه اش بود و آیة الله مرعشی (ره) آنرا برایم قرائت کرد، می گوید:

«صحیفه کتابی است یگانه، مشتمل بر علوم و معارف و حکمتهائی است که در غیر آن یافت نمی شود . حقا از شقاوت و بدبختی ما است که تاکنون به چنین اثر گرانبها و جاوید که از میراث نبوت و اهل بیت است، دست نیافته ایم! من هر چه در آن بیشتر دقت و مطالعه می کنم، می بینم که بالاتر از کلام مخلوق و پائین تر از کلام خالق است . (فوق کلام المخلوق و دون کلام الخالق) .» (رجوع کنید به امام چهارم پاسدار انقلاب، چاپ 1354 قم) .

نگارنده خود; حضور آیة الله مرعشی (ره) بودم و متن نامه «طنطاوی » 1353 ه . ق به معظم له را شنیده و آن را به من نشان داده است . «صحیفه سجادیه » ، ترجمه «صدر بلاغی » ، مقدمه ص 37، تهران دارالکتب اسلامیه .

وی آرزو می کرد که تفسیری گسترده بسان تفسیر «الجواهر» بر این صحیفه بنویسد که اجل مهلتش نداد .

علاوه بر صحیفه موجود و معروف، دعاهای دیگر از امام نقل شده است: «صحیفه ثانیه » ، توسط شیخ حر عاملی و «صحیفه علویه » ، «صحیفه ثالثه » ، محدث نوری صاحب مستدرک الوسایل، «صحیفه خامسه ی » «سید محسن امین جبل عاملی » ، چاپ دمشق . (افست کتابخانه عمومی امیرالمؤمنین اصفهان و ریاض العلماء نیز جمع آوری کرده اند). که مشهورترین آنها دعای ابوحمزه ثمالی و ... است که در سحرهای ماه رمضان خوانده می شود یا دعای افتتاح یا مکارم الاخلاق و دعای شب عرفه .

مجموعه دعاهای امام را «صحیفه سجادیه » می نامند که پس از قرآن و نهج البلاغه ارزنده ترین اثر از اهل بیت علیهم السلام است، که گاهی آن را «اخت القرآن، زبور آل محمد صلی الله علیه و آله » انجیل اهل بیت نیز گفته اند .

«آقا بزرگ تهرانی » نیز در «الذریعه الی تصانیف الشیعه » چاپ دوم، بیروت، دار الاضواء، 1378 ه . ق . ج 15، ص 18 . بر صحیفه شرح های بسیاری به عربی و فارسی آورده است .

مرحوم علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب معروفش «الذریعه » حدود هفتاد شرح بر صحیفه سجادیه را نام می برد . (همان مدرک، ج 2، صص 359 - 345) علاوه بر ترجمه و شروح زیاد، در صحیفه های متعدد جمعا 270 دعا ضبط شده است .

ثلاثة هن شین الدین:

«الفجور و الغدر و الخیانة »

سه چیز است که آنها دین را معیوب می کنند:

«ارتکاب گناهان، بی وفائی کردن، خیانت روا داشتن » .

(غرر الحکم، ج 1، ص 364)

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

حقوق مردم در كلام امام سجاد (ع)
معرفت بالله
اخلاق امام سجاد (ع)
بندگان صالح خدا
آثار برخی گناهان از زبان امام سجاد(ع)
حضرت زین العابدین ( علیه السلام ) تداوم‏بخش عزت و ...
زندگانی امام سجّاد (ع)
امام سجاد (علیه السلام) در كوفه
خدا برایم كافی است
امام سجاد(ع) و بیان مصیبت كربلا

بیشترین بازدید این مجموعه

حقوق مردم در كلام امام سجاد (ع)

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^