فارسی
دوشنبه 03 دى 1403 - الاثنين 20 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
حکایت پیر زن عابد

مناجات تا طلوع فجر

مى‏گويند: زنى كور همه شب تا وقت سحر براى عبادت بيدار بود. چون سحر مى‏رسيد، با صدايى حزين مى‏گفت: الهى! بندگانت شب را گذراندند و به رحمت و فضل و مغفرتت سبقت گرفتند، تو را به تو مى‏خوانم نه به غير تو، مرا در گروه سبقت گيرندگان به رحمتت قرار ده، ...

آنقدر گفت تا غش كرد

يحيى بن بسطام مى‏گويد:شاهد مجلس شعوانه- آن زنى كه به حقيقت توبه كرده بود- بودم، گريه و ناله‏اش شنيده مى‏شد، به دوستم گفتم: او را تنها ببينم و بگويم: به خود رحم كن و اين قدر نفس را آزار مده! گفت: اين تو و اين‏هم اين زن عابده. به نزد او آمديم، من به ...
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^