خدايا! گويى من با همه هستی ام در برابرت ايستاده ام، درحالیكه حسن اعتمادم بر تو، بر وجودم سايه افكنده است، و آنچه را تو شايسته آنى بر من جارى كرده ای و مرا با عفوت پوشانده اى،
خدايا! گويى من با همه هستی ام در برابرت ايستاده ام، درحالیكه حسن اعتمادم بر تو، بر وجودم سايه افكنده است، و آنچه را تو شايسته آنى بر من جارى كرده ای و مرا با عفوت پوشانده اى،
مولايم اى مولاى من تو آمرزندهاى و من گناهكار،آيا رحم مىكند به گناهكار جز آمرزنده؟،مولايم اى مولاى من،تو غالبى و من مغلوب،آيا رحم مىكند به مغلوب جز غالب؟
خدايا در روزگار غرور نسبت به تو، بيدار نشدم و گاه تمايلم به سوى خشم تو آگاه نگشتم.
،خدايا و من بنده تو و فرزند بنده توام، در برابرت ايستاده ام، به كرمت به حضرت تو متوسّلم.
مولايم اى مولايم من،تو و من آزمايششده به بلاها،آيا رحم مىكند به آزمايششده به بلاها جز سلطان؟،مولايم اى مولاى من تو دليلى و رهنما و من سرگردان،آيا رحم مىكند به سرگردان جز دليل و رهنما؟
مولايم اى مولاى من،تو خالقى،من مخلوق،آيا رحم مىكند به مخلوق جز خالق؟مولايم اى مولاى من تو باعظمتى و من ناچيز،آيا رحم مىكند به ناچيز جز باعظمت؟مولايم اى مولاى من،تو نيرومندى و من ناتوان آيا رحم مىكند به ناتوان جز نيرومند؟
و از تو امان مىخواهم روزى كه انسان فرار مىكند از برادر و پدر و مادر و همسر و فرزندانش، و براى هركدام از آنها در آن روز كارى است،كه آن كار او را بس است،و از تو امان مىخواهم روزى كه گنهكار دوست دارد،
و از تو امان مىخواهم روزى كه عذرخواهى ستمكاران سود نمىدهد،و بر ايشان است لعنت،و عذاب و شكنجه سراى آخرت و از تو امان ميخواهم روزى كه كسى براى كسى اختيار چيزى را ندارد،و اختيار همهچيز در آن روز براى خداست،
خداى از تو امان مىخواهم،روزى كه سودى ندهد مال و فرزندان مگر كسىكه ولى به تمام معنى سالم نزد خدا آرد،و از تو امان مىخواهم روزى كه ستمكار مىگزد هر دو دستش را،و مىگويد اى كاش همراه پيامبر راه خدا را انتخاب مىكردم
اى آنكه زيبا را آشكار ساخت،و كار زشت را پوشاند،اى آنكه بر معصيت سرزنش نكرد،و پرده و باطن را ندريد،اى بزرگ گذشت،اى نيكو درگذر،اى پهناور آمرزش،اى هر دو دست به رحمت گسترده،
اى سرورانم،نمىتوانم ثناى شما را شماره كنم،و در امر مداح گفتن قدرت رسيدن به حقيقت شما را ندارم،و در مقام وصف نمودن،توانايى بيان منزلت شما در من نيست،و حال آنكه شما نور خوبان و هاديان نيكان و حجّتهاى خداى جبّاريد،