اى آقاى من در آنچه كه تا پايان عمر بر من فرود می آيد از نهان و آشكارم جارى شده است، و تنها به دست توست نه به دست غير تو فزونى و كاستی ام و سود و زيانم،
خدايا! اگر شايسته رحمت نيستم، تو سزاوارى كه بر من با فراوانى فضلت بخشش نمايى،
خدايا! اگر گذشت كنى، چه كسى از تو سزاوارتر به آن است؟ و اگر مرگم نزديك شده باشد و عملم مرا به تو نزديك نكرده، اعترافم را به گناه وسيله خويش به بارگاهت قرار دادم.
در احاديث قدسيه آمده كه خداوند به موسى بن عمران فرمود: به فلان كس بگو: تو را دچار چنان بلايى كردهام كه ما فوق آن نيست. عرضه داشت: خداوندا! من او را بر بلايى نديدم، خطاب رسيد: لذت مناجاتم را از او گرفتهام!!
كار بازگشت به آخرت و خانه ابدی ام بر تو پوشيده نيست، و آنچه كه می خواهم به زبان آرم، و خواهش خويش را بازگو كنم و هم آنچه را كه براى عاقبتم اميد دارم، بر تو پنهان نيست، همانا آنچه تقدير نموده اى بر من
و از تو امان مىخواهم روزى كه شناخته شوند گناهكاران به نشانههايشان،و به پيشانيها و قدمها بگيرندشان و از تو امان مىخواهم روزى كه كفايت نمىكند پدرى از فرزندش،و نه فرزندى كفايتكننده است از پدرش به هيچوجه،البته وعده خدا حق است.
خدايا، بنده ای هستم، كه به درگاهت از آنچه كه با آن با تو روبرو بوده ام از كمى حيايم از مراقبتت نسبت به من بيزارى می جويم و از تو درخواست گذشت میكنم، زيرا گذشت صفتى درخور كرم توست.
خدايا لعنت كن كسانى را كه مالش را غارت كردند، و حريمش را ربودند، و سخن و گفتارش را نشنيدند، و خدايا لعنت كن هركه اين حادثه به اوء رسيد و به آن راضى شد از گذشتگان و آيندگان و همه خلايق تا روز قيامت.
خدايا، اين گمان را به تو ندارم كه مرا در حاجتى كه عمرم را در طلبش سپرى كرده ام، از درگاهت بازگردانى.
پاداشى را كه نزد توست اميدوارم، آنچه را كه در درون دارم می دانى، بر حاجتم خبر دارى، نهانم را می شناسى، كار بازگشت به آخرت و خانه ابدی ام بر تو پوشيده نيست،