در آثار اسلامى آمده كه : مردى مؤدب به آداب ، در بازار بغداد بر سقط فروشى وارد شد و از او طلب كافور كرد . سقط فروش پاسخ داد : كافور ندارم . آن مرد الهى گفت : دارى ولى فراموش كردهاى ، در فلان بسته و در كنار فلان قفسه است . مرد سقط فروش برابر با گفتار آن چهره ...
امام باقر عليهالسلام فرمودند : در توراتِ واقعى كه به موسى نازل شده آمده است كه موسى از خداوند پرسيد : اى پروردگار من ! به من نزديكى تا با تو مناجات كنم يا دورى تا صدايت بزنم . وحى شد : من همنشين كسى هستم كه در ذكر من است ، موسى گفت : روزى كه پوششى نيست ، ...
امام باقر (علیه السلام) فرمودند : آدم به حضرت حق عرضه داشت : شیطان را بر من سلطه دادى ، و او را چنین قدرتى است که همچون خون در باطن من گردش نماید ، در برابر این برنامه براى من چیزى قرار بده .به او خطاب شد : این حقیقت را براى تو قرار مى دهم که اگر از ذرّیه ات ...
در کتب تاریخی آمده است که روزی پيامبر(ص) به يکي از افراد مدينه که گناه بزرگي را مرتکب شده بود پيغام داد به دادگاه حاضر شود و جريمة گناه خود را بپردازد. آن مرد چند روزي از خانه خارج نشد. روزي از گوشة درب منزل متوجّه شد امام حسن و امام حسين(ع) که کودکان ...
آیتاللّه شیخ محمدتقی بافقی یکی از برجستهترین علما و فضلایی است که در راه امر به معروف و نهی از منکر جانفشانی و فداکاریهای بسیاری نموده است. ایشان از محبوبیت بسیار والایی در میان مردم برخوردار بود. این عالم وارسته برای تحقق امر به معروف و نهی ...
روايت شده:به وقت ولادت عيسى، فرزندان ابليس به پدر خود گفتند: امروز سر بتها و اصنام افتاد، چه خبر شده؟ گفت: نمىدانم. دورى زد و برگشت و از ولادت عيسى، خبر داد و گفت: دوره بتپرستى تمام شد، انسان را از راه عجله و سبك گرفتن كار گمراه كنيد.از ديگر ...
حاج ميرزا محمّدحسين يزدى كه در سال 1307 از دنيا رفت و در قسمت غربى قبرستان حافظيّه شيراز دفن شد، از علما و دانشمندان بزرگ شيعه و از زهّاد و عبّاد عالىقدر عصر خود بود.او انسان خود ساختهاى بود، چهره پاك اعمال او نشان مىداد كه انگار هوى و هوس در او ...
مردى مهار دابّه رسول خدا صلى الله عليه و آله را گرفت و گفت: اى رسول خدا! كدام عمل بالاتر است؟ حضرت فرمود: خوراندن غذا و دستگيرى از مستمندان و دردمندان و بيچارگان و سخن پاكيزه گفتن.
رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله به گوسفند مردهاى گذشت، فرمود: مىبينيد كه اين گوسفند چگونه از نظر صاحبش افتاده و از شدت سبكى قيمتى برايش نيست.عرضه داشتند: آرى، به همين خاطر هم هست كه صاحبش از آن دست برداشته.فرمود: به خدايى كه جانم در اختيار ...
وجود مبارك اميرالمؤمنين عليه السلام با اينكه به همه اوضاع و احوال كشور و مردمش آگاه بود و به ويژه يتميان و مستمندان و بيوه زنان و نيازمندان را لحظهاى از نظر دور نمىداشت ولى گاهى براى درس دادن به زمامداران و امت اسلام كارى را هم چون فردى عادى ...
مرحوم شيخ عباس قمى در سفينة البحار مىنويسد:
روايت شده كه روزى معاويه براى ابوالاسود دئلى (شاعر اهل بيت) حلوايى هديه فرستاد تا در قلب ابوالأسود نفوذ كرده و وى را از دوستى و محبت على عليه السلام منصرف كند، در اين هنگام دختر خردسال او مقدارى از آن ...
پس از حادثه جمل كه در بيابانهاى بصره بين سپاه حضرت على عليهالسلامو آتش افروزان داخلى اتفاق افتاد و در پى آن طلحه و زبير كشته شدند و عاقبت پيروزى نصيب حق شد ، پسر ابو سفيان كه نمونه كاملى از عناد و نفاق و پليدى و كفر بود و در برابر اميرمؤمنان شورش ...
گروهى راهزن در بيابان دنبال مسافر مى گشتند تا او را غارت كنند ، ناگهان مسافرى ديدند ، به جانب او تاختند و گفتند : هرچه دارى به ما بده ، گفت : تمام دارايى من هشتاد دينار است كه چهل دينار آن را بدهكارم ، با بقيه آن هم بايد تأمين معيشت كنم تا به وطن برسم ...
اميرالمؤمنين عليه السلام در باره كرامت و حسن خلق و آقايى و عفو و گذشت رسول خدا صلى الله عليه و آله مىفرمايد:
زمانى كه اسيران طائفه طى را به مدينه آوردند، در بين آنان دخترى بود كه به رسول خدا صلى الله عليه و آله عرضه داشت: يا محمّد! چه شود كه مرا ...
راوندى در «نوادر» از اميرالمؤمنين عليه السلام آورده:شخص نابينايى از دختر پيامبر اذن خواست وارد خانه شود، زهرا خود را از او پوشاند، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: به چه سبب خود را از او مستور كردى او كه كور بود؟ عرض كرد: اگر او كور است ولى من ...
يكى از فقهاى بزرگ را به خواب ديدند و از كيفيت حالش پرسيدند:جواب داد: دو چيز براى سرعت نجات من كمك كرد و گرنه مسئله فتواها مرا معطّل مىكرد: يكى نوشتن كتابى در دو هزار دليل بر حقانيت ولايت و خلافت بلافصل حضرت مولى الموحّدين و دوم زيارت حضرت سيدالشهدا ...
امام چهارم عليه السلام عابدترين مردم اهل روزگار بود و كسى از مردم عالم طاقت عبادت او را نداشت!!آن حضرت در شبانه روز هزار ركعت نماز مىخواند و به وقت نماز بر بدنش لرزه مىافتاد و رنگش زرد مىشد و چون به نماز مىايستاد، مانند ساق درخت بىحركت ...
يكى از عباد شهر كربلا، پس از انتقال به عالم برزخ، به خواب دوستش آمد و به او گفت:
روزى از يك مهمانى برمىگشتم، ذرهاى از غذا در لابه لاى دندانم مرا رنج مىداد، از حصير خرما فروشى كه روى سكوى درب صحن امام حسين عليه السلام جاى داشت به اندازه يك خلال ...
روايت شده: مردى در حالى كه گرسنه بود به ريگ زارى عبور كرد. پيش خود گفت:اگر اين رملها طعام بود، همه را بين مردم قسمت مىكردم. خداوند به پيامبر زمان وحى كرد: به آن مرد بگو صدقه تو و شكر نيّت پاكت را قبول كردم و ثواب اطعام طعام اگر به مانند اين ريگها ...