به سوى خدا و شما اى آقايان و سرپرستانم، بيزار شدم از اينان و شيعيان و پيروانشان، از خدا اى سرپرستانم، كه گرامى داشت مقامتان را،
اى آن كه به باورهاى گذرا بر دل نزديك و از چشم انداز ديدگان سر دور است، و آنچه را هستى پيش از آنكه پديد آيد مى داند،
جز اينكه پذيراى عذرم باشى، و مرا در رحمت فراگيرت بگنجايى، خدايا! پس عذرم را بپذير، و به بدحالی ام رحم كن و رهايم ساز از بند محكم گناه،
منزّه است خداى فرمانرواى زنده اى كه هرگز نمى ميرد، منزّه است خداى فرمانرواى زنده، داراى نهايت پاكى، منزّه است پاينده پايدار، منزّه است پايدار پاينده، منزّه است پروردگار بزرگم،