و در آن روزى كه مرا به ديدار خود برمىانگيزى، شرمنده و خوارم مكن، و در پيش روى دوستدارانت رسوايم مگردان، و يادت را از خاطرم مبر، و سپاس نعمتهايت را از من مگير، بلكه در حال فراموشى كه جاهلان نعمتهاى تو را از ياد بردهاند، مرا به سپاسگزارى از خود وادار، و بر دلم بينداز كه در برابر هر بخششى ثناى تو را گويم، و به نيكويىهايى كه بر من روا داشتهاى، معترف باشم.