و از شماتت و شادى دشمنان و پيشامد غم و اندوه و ذلت و خوارى (نزد مردم) و رنج و گرفتارى (در كارها) پناهم ده، مرا در آنچه (گناهانى كه) بر آن از من آگاهى (به رحمتت) بپوشان (عفو فرما) به آنچه (گناهى كه) مىپوشاند (مىگذرد) تواناى گرفتن از روى عنف و سختى اگر بردباريش نبود، و عقابكنندهى بر گناه اگر مكث و شتاب نكردنش نبود (حلم و مكث در انجام كارى مانع از قدرت او نيست، بلكه مانع از مقدور كه آن گرفتن از روى عنف و عقاب است مىباشد، چون قدرت او پيش از فعل است و آنچه با آن منافات دارد عجز و ناتوانى است)