و به وسيلهى مهلت دادن خود به من تدريجا و كمكم سزاوار عقابم مفرما (به اينكه هر گناهى مرتكب شوم نعمتى عطاء فرمائى من هم فريب خوردهى آن گشته استغفار و درخواست آمرزش آن را از يادم ببرد) مانند تدريجا سزاوار كيفر شدن كسى (ثروتمند و دارائى) كه مرا از خير و نيكى آنچه نزد او است بازداشته و بىبهره گردانيده و حال آنكه در رسيدن نعمت او به من شريك تو نبوده (كه آن را از من بازداشته، اشاره به قول خداى تعالى «س 7 ى 182»: و الذين كذبوا باياتنا سنستدرجهم من حيث لا يعلمون «ى 183» و املى لهم ان كيدى متين يعنى آنانكه آيات و نشانههاى «توحيد و يگانگى» ما را دروغ پندارند به زودى آنها را تدريجا و كم كم عقاب نمائيم از آنجائى كه ندانند «هر چه گناه كنند ما نعمت بر ايشان بيافزائيم و آنها هم بر معصيت مىافزايند پس از اين رو سزاوار عقاب سخت مىگردند» و ايشان را «چند روزى» مهلت مىدهيم «تا آنچه خواهند بجا آورند» همانا مكر «كيفر» ما سخت و دشوار است)