کجا دنبال آرامش می گردی؟
فقط وقتی به معشوق برسی آروم میشی
معمولاً عاشق سرگردان است تا به معشوق برسد، به معشوق که برسد آرام میشود، البته وقتی سرگردانِ عاشق به معشوق مادی برسد میبیند که هیچ چیز نیست و دوباره دلش میخواهد یک جای دیگر سرگردان شود بلکه آنجا چیزی گیرش بیاید. گفت رفتیم پول حسابی هم گیر آوردیم، اما درد درون و بیرونمان که دوا نشد. رفتیم دنبالِ همسرِ خوب گشتیم و پیدا کردیم، آرامش کامل به ما نداد. رفتیم یک مغازهی عالی در بهترین جای شهر خریدیم، اما باز هم دیدیم غصه، رنج و کسالت سراغمان میآید. رفتیم یک خانهی خیلی عالی ساختیم، کارخانه را هم سرپا کردیم، تازه شروع به کار کرده بودیم، دکتر به بچههایمان گفته هر چه میخواهد به او بدهید، این تا سه ماه دیگر بیشتر زنده نیست. یعنی هر جا میروم آرامش به من نمیدهد، اما پیش خدا که بروی «أَلاٰ بِذِكْرِ اَللّٰهِ تَطْمَئِنُّ اَلْقُلُوبُ» ﴿الرعد، 28﴾ آرامش پیدا میکنی.